گنجور

شمارهٔ ۷۰ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی گوید

بدین خرمی جهان، بدین تازگی بهار
بدین روشنی شراب، بدین نیکویی نگار
یکی چون بهشت عدن یکی چون هوای دوست
یکی چون گلاب بلخ یکی چون بت بهار
زمین از سرشک ابر، هوا از نسیم گل
درخت از جمال برگ، سرکه ز لاله زار
یکی چون پرند سبز، یکی چون عبیر خوش
یکی چون عروس خوب، یکی چون رخان یار
تذرو عقیق روی، کلنگ سپید رخ
گوزن سیاه چشم، پلنگ ستیزه کار
یکی خفته بر پرند ، یکی خفته بر حریر
یکی رسته از نهفت یکی جسته از حصار
زبلبل سرود خوش، زصلصل نوای نغز
زساری حدیث خوب، زقمری خروش زار
یکی بر کنار گل، یکی در میان بید
یکی زیر شاخ سرو، یکی بر سر چنار
هوا خرم از نسیم، زمین خرم از لباس
جهان خرم از جمال، ملک خرم از شکار
یکی مشک در دهان، یکی حله بر کتف
یکی آرزو بدست، یکی دوست در کنار
زمانه شده مطیع، سپهر ایستاده راست
رعیت نشسته شاد، جهان خوش به شهریار
یکی را بدو نیاز، یکی را بدو شرف
یکی رابدو امید، یکی را بدو فخار
ازان عادت شریف ، ازان دست گنج بخش
ازان رای تیز بین، ازان گرز گاوسار
یکی خرم وبکام، یکی شاد و کامران
یکی مهتر و عزیز، یکی خسته و فکار
مصافش بروز رزم، سپاهش بروز عرض
بساطش بروز بزم، سرایش بروز بار
یکی کوه پر پلنگ، یکی بیشه پر هزبر
یکی چرخ پر نجوم، یکی باغ پر نگار
امیران کامران، دلیران کامجوی
هزبران تیز چنگ، سواران کامگار
یکی پیش او بپای، یکی درجهان جهان
یکی چون شکال نرم، یکی چون پیاده خوار
کمند بلند او، سنان دراز او
سبک سنگ تیر او، گران گرز هر چهار
یکی پشت نصر تست، یکی بازوی ظفر
یکی نایب قضا، یکی قهر کردگار
به ماهی چهار میر، به ماهی چهار شاه
به ماهی چهار شهر، بکند از بن و ز بار
یکی را بکوه سر، یکی را بکوه شیر
یکی را بدشت گنج، یکی را به رودبار
ازین پس علی تگین، دگر ارسلان تگین
سه دیگر طغان تگین ، قدر خان بادسار
یکی گم شود بخاک، یکی گم شود بگور
یکی در فتد به چاه، یکی بر شود به دار
ملک باده ای به دست ، سماعی نهاده پیش
یکی طرفه بر یمین، یکی طرفه بر یسار
یکی چون عقیق سرخ، یکی چون حدیث دوست
یکی چون مه درست، یکی چون گل ببار
بهارش خجسته باد، دلش آرمیده باد
جهان را بدو سکون، بدو ملک را قرار
یکی را مباد عزل، یکی را مباد غم
یکی باد بی زوال، یکی باد بی کنار
بداندیش او بجان، بدی خواه او بتن
نکو خواه او زیسر، نصیحتگر از یسار
یکی مستمندباد، یکی باد دردناک
یکی باد شادکام، یکی باد شاد خوار
سرایش ز روی خوب، ولایت ز عدل و داد
بساط از لب ملوک، در خانه از سوار
یکی گشته چون بهار، یکی گشته چون بهشت
یکی گشته پر نگار، یکی گشته استوار

اطلاعات

وزن: فعولن مفاعلن فعولن مفاعلن
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدین خرمی جهان، بدین تازگی بهار
بدین روشنی شراب، بدین نیکویی نگار
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر شادابی و تازگی بهار، همراه با درخشش نور شراب و زیبایی چهره‌ای دلربا، بسیار خوشایند و دلنشین است.
یکی چون بهشت عدن یکی چون هوای دوست
یکی چون گلاب بلخ یکی چون بت بهار
هوش مصنوعی: مطالبی که در این بیت مطرح شده، به توصیف چیزهایی زیبا و دلپذیر می‌پردازد. چیزی به مانند بهشت عدن، هوای دلپذیر دوست، عطر گلاب بلخ و زیبایی بهار که همگی نشان از لذت و شادی دارند. این توصیف‌ها نشان‌دهنده احساسات عمیق و عاشقانه است که به زیبایی‌های مختلف زندگی اشاره می‌کند.
زمین از سرشک ابر، هوا از نسیم گل
درخت از جمال برگ، سرکه ز لاله زار
هوش مصنوعی: زمین با باران ابر شاداب شده، هوا هم با نرمی و بوی گل سرشار است. درختان به زیبایی برگ‌های خود می‌بالند و سرکه نیز از زیبایی لاله‌زار بهره می‌برد.
یکی چون پرند سبز، یکی چون عبیر خوش
یکی چون عروس خوب، یکی چون رخان یار
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف زیبایی‌ها و ویژگی‌های افراد می‌پردازد. کسی مانند پرنده‌ای خوش رنگ و زیبا است، دیگری مانند بوی خوش عطر، یکی شبیه به یک عروس زیبا و دیگری به همانند چهره‌ی معشوقی دلربا.
تذرو عقیق روی، کلنگ سپید رخ
گوزن سیاه چشم، پلنگ ستیزه کار
هوش مصنوعی: جواهراتی زیبا بر روی چهره‌اش درخشش دارند، و چهره‌اش مانند کلنگی سپید و تجسمی از قدرت و زیبایی که چشمان سیاهش مانند یک گوزن هستند، با ویژگی های برجسته پلنگی که همیشه در حال نبرد است، به تصویر کشیده شده است.
یکی خفته بر پرند ، یکی خفته بر حریر
یکی رسته از نهفت یکی جسته از حصار
هوش مصنوعی: یک نفر بر روی پرند خوابیده، دیگری بر روی حریر استراحت کرده، یکی از پنهان برخاسته و دیگری از محدودیت‌ها آزاد شده است.
زبلبل سرود خوش، زصلصل نوای نغز
زساری حدیث خوب، زقمری خروش زار
هوش مصنوعی: بلبل با آواز دلنشین خود، و صدای دل‌انگیز جویبار، از زیبایی‌های گل و قصه‌های نیکو صحبت می‌کند و از غم و اندوه پرنده‌ای دیگر ناله می‌زند.
یکی بر کنار گل، یکی در میان بید
یکی زیر شاخ سرو، یکی بر سر چنار
هوش مصنوعی: در اینجا افرادی در مکان‌های مختلفی در طبیعت قرار دارند: یکی در کنار گل، دیگری میان درخت بید، یکی زیر درخت سرو و یکی دیگر بر روی درخت چنار نشسته است.
هوا خرم از نسیم، زمین خرم از لباس
جهان خرم از جمال، ملک خرم از شکار
هوش مصنوعی: هوا به خاطر نسیم خنک و خوشایند شاداب است، زمین به خاطر پوشش گیاهی‌اش زیبا و سرسبز به نظر می‌رسد، جهان به خاطر زیبایی‌ها و جلوه‌های نیکو دلنشین است و ملک به خاطر سرگرمی در شکار خوشحال و سرزنده است.
یکی مشک در دهان، یکی حله بر کتف
یکی آرزو بدست، یکی دوست در کنار
هوش مصنوعی: یک نفر مشک آب به دهان دارد، دیگری بار سنگینی بر دوش می‌زند، یکی آرزویی در دست دارد و یکی هم در کنارش دوست خوبی است.
زمانه شده مطیع، سپهر ایستاده راست
رعیت نشسته شاد، جهان خوش به شهریار
هوش مصنوعی: زمانه به فرمانبرداری درآمده است، آسمان به طور مستقیم ایستاده، و مردم راضی و خوشحال نشسته‌اند، در این دنیا همه چیز بر وفق مراد پادشاه است.
یکی را بدو نیاز، یکی را بدو شرف
یکی رابدو امید، یکی را بدو فخار
هوش مصنوعی: هر کس به چیزی از دیگری نیاز دارد؛ برخی به شرافت و اعتبار، برخی به امید و برخی به افتخار وابسته‌اند.
ازان عادت شریف ، ازان دست گنج بخش
ازان رای تیز بین، ازان گرز گاوسار
هوش مصنوعی: به خاطر ویژگی‌های نیکوی تو، به خاطر دستانی که ثروت را توزیع می‌کند، به خاطر دیدگاه عمیق تو، و به خاطر قدرت و توانایی‌ات.
یکی خرم وبکام، یکی شاد و کامران
یکی مهتر و عزیز، یکی خسته و فکار
هوش مصنوعی: یک نفر در شادی و خوشبختی است، دیگری خوشحال و بهره‌مند. یکی در مقام و ارزش بالا قرار دارد، در حالی که دیگری خسته و نگران است.
مصافش بروز رزم، سپاهش بروز عرض
بساطش بروز بزم، سرایش بروز بار
هوش مصنوعی: در نخستین نگاه، او به میدان جنگ می‌آید و قدرتش را به نمایش می‌گذارد. هنگامی که سپاهش در صحنه حضور دارد، تمام توانایی‌هایش در خدمت شکوه و جلال اوست. در کنار این، وقتی به میهمانی و جشن می‌پردازد، تجلی و زیبایی او در آن فضا نیز نمایان است.
یکی کوه پر پلنگ، یکی بیشه پر هزبر
یکی چرخ پر نجوم، یکی باغ پر نگار
هوش مصنوعی: یکی کوه پر از پلنگ و دیگری جنگلی پر از جانوران درنده است. همچنین یکی آسمان پر ستاره و یکی باغی پر از نگار و زیبایی وجود دارد.
امیران کامران، دلیران کامجوی
هزبران تیز چنگ، سواران کامگار
هوش مصنوعی: پادشاهان موفق و دلیران شجاع، سربازان چابک و توانمندی هستند که در مبارزات همیشه پیروز می‌شوند.
یکی پیش او بپای، یکی درجهان جهان
یکی چون شکال نرم، یکی چون پیاده خوار
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که در دنیای متفاوتی وجود دارد. یکی در مقابل او با تواضع ایستاده و دیگری در دنیا با بزرگی و مقام است. یکی مانند یک موجود نرم و دوست‌داشتنی است و دیگری به گونه‌ای است که مانند یک فرد بی‌احساس و ناچیز به نظر می‌رسد.
کمند بلند او، سنان دراز او
سبک سنگ تیر او، گران گرز هر چهار
هوش مصنوعی: چشم حریف او سخت خطرناک و سلاحش بسیار قوی است. تیر او نه تنها سبک است بلکه وزن سنگینی دارد و قدرتش به اندازه‌ای است که حتی در برابر ضربات سنگین هم کارایی دارد.
یکی پشت نصر تست، یکی بازوی ظفر
یکی نایب قضا، یکی قهر کردگار
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم و نمادهایی اشاره شده که دوگانه‌ای از قدرت و سرنوشت را به نمایش می‌گذارد. هر یک از این مفاهیم نمایانگر نیرویی هستند که در پس کارها و حوادث تأثیر می‌گذارند. از یک سو، نیرویی وجود دارد که به مثابه پشتوانه‌ای محکم و حمایتگر به نظر می‌رسد و انسان را در دست‌یابی به موفقیت یاری می‌کند. از سوی دیگر، نیرویی دیگر نماد قضا و سرنوشت است که گاه به شکل نشانه‌ای از قهر و قدرت برتر خود را نمایان می‌سازد. به طور کلی، این بیان نشان‌دهنده تداخل و تعامل میان نیروهای الهی، انسانی و سرنوشت است که در زندگی هر فرد تأثیرگذار است.
به ماهی چهار میر، به ماهی چهار شاه
به ماهی چهار شهر، بکند از بن و ز بار
هوش مصنوعی: ماهی چهار بار، به صورت متوالی، به سمت چهار پادشاه یا در چهار شهر، از اصل و بنیاد خود چیزی را انجام می‌دهد.
یکی را بکوه سر، یکی را بکوه شیر
یکی را بدشت گنج، یکی را به رودبار
هوش مصنوعی: برخی افراد به کوه‌ها رو می‌آورند، برخی دیگر به دشت‌ها و گنج‌ها می‌رسند، و عده‌ای نیز به کنار رودها می‌روند.
ازین پس علی تگین، دگر ارسلان تگین
سه دیگر طغان تگین ، قدر خان بادسار
هوش مصنوعی: از این پس، علی تگین در قدرت خواهد بود و دیگر ارسلان تگین و سه نفر دیگر از طغان تگین نیز در کنار او، به مدیریت و رهبری ادامه خواهند داد. امیدوارم که قدر خان بادسار همیشه باقی بماند.
یکی گم شود بخاک، یکی گم شود بگور
یکی در فتد به چاه، یکی بر شود به دار
هوش مصنوعی: هر کسی سرنوشتی متفاوت دارد؛ برخی در خاک گم می‌شوند، برخی در گور، برخی به چاه می‌افتند و بعضی دیگر بر دار می‌روند.
ملک باده ای به دست ، سماعی نهاده پیش
یکی طرفه بر یمین، یکی طرفه بر یسار
هوش مصنوعی: یک ملک (فرشته یا موجودی) با یک لیوان شراب در دست دارد و در حال رقص و سماع است؛ یک طرف او به سمت راست است و طرف دیگرش به سمت چپ.
یکی چون عقیق سرخ، یکی چون حدیث دوست
یکی چون مه درست، یکی چون گل ببار
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی‌ها و ویژگی‌های مختلفی می‌پردازد. در آن به افرادی یا چیزهایی اشاره می‌شود که هر کدام دارای جذابیت و صفات خاصی هستند. یکی به زیبایی عقیق سرخ تشبیه شده که نشانگر ارزش و جلوه‌ی خاص آن است، دیگری به داستانی درباره‌ی دوست اشاره دارد که می‌تواند نماد ارتباطات عمیق انسانی باشد. همچنین به ماهی که به درستی و درخشان است و همچنین به گل که نماد لطافت و زیبایی بهاری است، اشاره می‌شود. در مجموع، این توصیفات نشان‌دهنده جذابیت و زیبایی در اشکال مختلف است.
بهارش خجسته باد، دلش آرمیده باد
جهان را بدو سکون، بدو ملک را قرار
هوش مصنوعی: بهار خوشی و شادابی بر او باد، دلش آرام باشد. به واسطه او، جهان در آرامش و ثبات است و ملک به سبب او به serenity رسیده است.
یکی را مباد عزل، یکی را مباد غم
یکی باد بی زوال، یکی باد بی کنار
هوش مصنوعی: یک نفر را از مقامش عزل نکن، و برای کسی غم و مشکلی پیش نیاور. برای یک نفر، باد خوشی و خوشبختی باد و برای دیگری، هوایی که هیچ وقت تمام نشود.
بداندیش او بجان، بدی خواه او بتن
نکو خواه او زیسر، نصیحتگر از یسار
هوش مصنوعی: شخص بداندیش باید با روح و جان خود درک کند که کسی که بدخواه اوست، حتی اگر به ظاهر نیکو باشد، در حقیقت به او آسیب می‌زند. نصیحت‌گران باید در زمان سختی و از سمت چپ (که نماد بدی و نیکی است) به او کمک کنند و راه درست را نشان دهند.
یکی مستمندباد، یکی باد دردناک
یکی باد شادکام، یکی باد شاد خوار
هوش مصنوعی: در دنیا افراد با حالات و وضعیت‌های مختلفی وجود دارند. برخی در فقر و نیازمندی به سر می‌برند، برخی دیگر با درد و غم زندگی می‌کنند، برخی نیز در شادی و خوشحالی هستند و برخی ممکن است ظاهر شاد داشته باشند اما در درون خود احساس باخت و کمبود کنند.
سرایش ز روی خوب، ولایت ز عدل و داد
بساط از لب ملوک، در خانه از سوار
هوش مصنوعی: زیبایی و خوشنودی از چهره‌ها سرچشمه می‌گیرد، حکومت باید بر پایه عدالت و انصاف باشد و شکوه و عظمت در زیر سایه‌ی پادشاهان به وجود می‌آید، مانند زندگی‌ای که در کنار سواران و مردان دلیر جریان دارد.
یکی گشته چون بهار، یکی گشته چون بهشت
یکی گشته پر نگار، یکی گشته استوار
هوش مصنوعی: یکی مانند بهار زیبا و سرزنده شده است، یکی دیگر به حالت بهشت درآمده و آرامش بخش است. یکی ویژگی‌های دلنشینی دارد و دیگری استحکام و ثبات را نشان می‌دهد.