شمارهٔ ۲۰ - در صفت شراب خوردن سلطان محمدبن محمود غزنوی
خسرو می خواست هم از بامداد
خلق بمی خوردن اوگشت شاد
خرمی و شادی از می بود
خرمی و شادی را داد داد
ماه درخشنده قدح پیش برد
سرو خرامنده بپای ایستاد
با طرب و خرمی و فال نیک
شاه قدح بستد و برکف نهاد
شادی و می خوردن شه را سزد
شاد خور ای شه که میت نوش باد
از تو به می خوردن یابند زر
وز تو به هشیاری یابند داد
خلق بیکباره ز تو شاکرند
زان دل بخشنده وزان دست راد
شیر دلی و پسر شیر دل
خسروی و خسرو خسرو نژاد
هر شه کورا خلفی چون تو ماند
نام و نشانش بجهان ماند یاد
چون تو که باشد بجهان اندرون
چون تو ملکزاده زمادر نزاد
سیر نگردد همی از تو دو چشم
خلق ندیدست ملک زین نهاد
روز مبارک شود آنرا که او
از تو ملک یاد کند بامداد
تا تو بشاهی ننشستی شها
خرمی از تو بجهان ایستاد
جز تو ملک بر ننشیند به ملک
جز تو ملک بودن با دست باد
دیدن تو در دل هر بنده ای
از طرب و شادی صد در گشاد
شاد زیادی زتن و جان خویش
وانکه بتو شاد، بشادی زیاد
بر در تو صد ملک و صد وزیر
به ز منوچهر و به از کیقباد
شمارهٔ ۱۹ - در دعای به سلطان محمود غزنوی گوید: چندانکه جهانست ملک شاه جهان بادشمارهٔ ۲۱ - در تقاضا و مدح محمدبن محمودبن ناصر الدین گوید: ای همه ساله زخوی تو دل سلطان شاد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خسرو می خواست هم از بامداد
خلق بمی خوردن اوگشت شاد
هوش مصنوعی: خسرو قصد داشت که در صبح زود، با خورشید برود تا خلق را شاد کند و از زیبایی او بهرهمند شود.
خرمی و شادی از می بود
خرمی و شادی را داد داد
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی از نوشیدن شراب بهدست میآید و همین شادی و خوشحالی را به ما میدهد.
ماه درخشنده قدح پیش برد
سرو خرامنده بپای ایستاد
هوش مصنوعی: ماه روشنیاش را به قدحی که در دست داشت تاباند و در کنار آن سرو خوشاندام به آرامی ایستاد.
با طرب و خرمی و فال نیک
شاه قدح بستد و برکف نهاد
هوش مصنوعی: با شادی و خوشحالی و نشانههای خوب، شاه جام را پر کرد و در دست گرفت.
شادی و می خوردن شه را سزد
شاد خور ای شه که میت نوش باد
هوش مصنوعی: ای پادشاه، شایسته است که شاد باشی و خوش بگذرانی. بنابراین، ای پادشاه، خوشدل باش و به نوشیدن می بپرداز.
از تو به می خوردن یابند زر
وز تو به هشیاری یابند داد
هوش مصنوعی: از تو با نوشیدن شراب، ثروت و زر پیدا میشود و از تو با روشنفکری، حق و انصاف به دست میآید.
خلق بیکباره ز تو شاکرند
زان دل بخشنده وزان دست راد
هوش مصنوعی: مردم ناگهان به خاطر دل بزرگی و دستان بخشندهات از تو سپاسگزارند.
شیر دلی و پسر شیر دل
خسروی و خسرو خسرو نژاد
هوش مصنوعی: شجاعت و دلیری تو به مانند یک شیر است و تو فرزند کسی هستی که خود نیز دلیر و توانمند است، مانند یک پادشاه از نسل بزرگانی که به بزرگی معروف هستند.
هر شه کورا خلفی چون تو ماند
نام و نشانش بجهان ماند یاد
هوش مصنوعی: هر پادشاهی که مانند تو از خود یادگاری بر جا بگذارد، نام و یادش در دنیا باقی خواهد ماند.
چون تو که باشد بجهان اندرون
چون تو ملکزاده زمادر نزاد
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ کس به اندازه تو ارزشمند و با مقام نیست، همانطور که هیچ شاهزادهای نمیتواند بدون مادر به دنیا بیاید.
سیر نگردد همی از تو دو چشم
خلق ندیدست ملک زین نهاد
هوش مصنوعی: چشمهای مردم به زیباییهای تو خیره مانده و از آن سیر نمیشوند، زیرا تو را نمیتوان با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد.
روز مبارک شود آنرا که او
از تو ملک یاد کند بامداد
هوش مصنوعی: روز خوش و خرم آن روزی است که او در صبح، نام تو را به یاد آورد.
تا تو بشاهی ننشستی شها
خرمی از تو بجهان ایستاد
هوش مصنوعی: تا وقتی که تو به مقام سلطنت نرسیدهای، شادی و خوشبختی از وجود تو به دنیا نرسیده است.
جز تو ملک بر ننشیند به ملک
جز تو ملک بودن با دست باد
هوش مصنوعی: جز تو هیچ چیز در این جهان پایدار نیست و تنها تو هستی که به این ملک و مملکت وقار میبخشی. سایر عظمتها و قلمروها با ناپایداری و تغییرات روزگار همواره در حال رفت و آمدند.
دیدن تو در دل هر بنده ای
از طرب و شادی صد در گشاد
هوش مصنوعی: هر بندهای با دیدن تو، به اندازهای از خوشحالی و شادی پر میشود که قابل وصف نیست.
شاد زیادی زتن و جان خویش
وانکه بتو شاد، بشادی زیاد
هوش مصنوعی: بسیار شاد باش با وجود جسم و جان خود و این که کسی دیگر هم به خاطر تو شاد میشود، بر شادی تو میافزاید.
بر در تو صد ملک و صد وزیر
به ز منوچهر و به از کیقباد
هوش مصنوعی: در کنار تو، صدها فرشته و وزیر وجود دارند که از منوچهر و کیقباد بهتر هستند.