گنجور

شمارهٔ ۲ - مدح خواجه عمید ابومنصور سیداسعد گوید

نیگلون پرده برکشید هوا
باغ بنوشت مفرش دیبا
آبدان گشت نیلگون رخسار
و آسمان گشت سیمگون سیما
چون بلور شکسته، بسته شود
گر براندازی آب را بهوا
لوح یاقوت زرد گشت بباغ
بر درختان صحیفه مینا
بینوا گشت باغ مینا رنگ
تا درو زاغ برگرفت نوا
مطرب بینوا نوا نزند
اندر آن مجلسی که نیست نوا
گر نه عاشق شدست برگ درخت
از چه رخ زرد گشت و پشت دوتا
باد را کیمیای سوده که داد
که ازو زر ساو گشت گیا
گر گیا زرد گشت باک مدار
بس بود سرخ روی خواجه ما
خواجه سید اسعد آنکه ازوست
هرچه سعدست زیر هفت سما
آنکه با رای او یکیست قدر
آنکه با امر او یکیست قضا
زیر تدبیر محکمش آفاق
زیر اعلام همتش دنیا
تا بدریا رسید باد سخاش
در شکستست زایش دریا
کل جودست دست او دایم
وان دگر جودها همه اجزا
هر که امروز کرد خدمت او
خدمت او ملک کند فردا
هر که خالی شد از عنایت او
عالم او را دهد عنان عنا
ز ایرانرا سرای او حرمست
مسند او منا و صدر صفا
هر که تنها شود ز خدمت او
از همه چیزها شود تنها
آفرین خدای باد بر او
کافرین را بلند کرد بنا
با بها گشت صدر و بالش ازو
که ثنا زو گرفت فر و بها
او کند فرق نیک را از بد
او شناسد صواب را ز خطا
خاطر من مگر بمدحت او
ندهد بر مدیح خلق رضا
گرچه دورم بتن ز خدمت او
نکنم بی بهانه رسم رها
هر زمان مدحتی فرستم نو
ای رساننده زود باش هلا
ای سزاوارتر بمدح و ثناست
جهد کن تا رسد سزا بسزا
ای ستوده خوی ستوده سخن
ای بلند اختر بلند عطا
گر بخدمت نیامدم بر تو
عذر کی تازه رخ نمود مرا
تا ز درگاه تو جدا گشتم
هر زمانی مرا غمیست جدا
فرقت پرده تو گشت مرا
پرده ای بر دو دیده بینا
من به مدح و دعا ز دستم چنگ
گر بسنده کنی بمدح و دعا
تا نمازست مایه مؤمن
تا صلیبست قبله ترسا
شادمان باش و بختیار و عزیز
جاودان، کامران و کامروا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیگلون پرده برکشید هوا
باغ بنوشت مفرش دیبا
هوش مصنوعی: نسیم دلپذیر پرده را کنار زد و باغ را به زیبایی توصیف کرد، فرش آن از دیبای نرم و لطیف تهیه شده بود.
آبدان گشت نیلگون رخسار
و آسمان گشت سیمگون سیما
هوش مصنوعی: رنگ چهره، نیلی و زیبا شده و آسمان هم رنگ نقره‌ای به خود گرفته است.
چون بلور شکسته، بسته شود
گر براندازی آب را بهوا
هوش مصنوعی: اگر بلور شکسته‌ای را بگذارید، وقتی آب را به هوا پرتاب کنید، آن بلور دوباره به هم وصل می‌شود. در واقع، این جمله به نوعی به امید و امکان بازسازی و ترمیم اشاره دارد.
لوح یاقوت زرد گشت بباغ
بر درختان صحیفه مینا
هوش مصنوعی: یاقوت زرد به شکل لوحی در باغ روی درختان مانند نوشته‌ای زیبا و دلنشین قرار گرفته است.
بینوا گشت باغ مینا رنگ
تا درو زاغ برگرفت نوا
هوش مصنوعی: باغ مینا به حال ناخوشی دچار شد و رنگش را از دست داد تا جایی که زاغ، صدای خود را بلند کرد و برگ را گرفت.
مطرب بینوا نوا نزند
اندر آن مجلسی که نیست نوا
هوش مصنوعی: موسیقیدان بیچاره در مجلسی که هیچ سر و صدایی نیست، نوا نمی‌زند.
گر نه عاشق شدست برگ درخت
از چه رخ زرد گشت و پشت دوتا
هوش مصنوعی: اگر عاشق شده باشد، پس چرا برگ درخت زرد شده و پشتش خمیده است؟
باد را کیمیای سوده که داد
که ازو زر ساو گشت گیا
هوش مصنوعی: باد دارای خاصیتی شبیه به کیمیا است که می‌تواند چیزهای بی‌ارزش را به طلا تبدیل کند. این نشان از قدرت و تأثیر عوامل طبیعی بر روی زندگی و محیط دارد.
گر گیا زرد گشت باک مدار
بس بود سرخ روی خواجه ما
هوش مصنوعی: اگر گیاه زرد شد، نگران نباشید؛ زیرا سرخ‌رویی و زیبایی خواجه ما کافیست.
خواجه سید اسعد آنکه ازوست
هرچه سعدست زیر هفت سما
هوش مصنوعی: خواجه سید اسعد، کسی است که هر چیز خوشبختی و سعادت در زیر هفت آسمان به او نسبت داده می‌شود.
آنکه با رای او یکیست قدر
آنکه با امر او یکیست قضا
هوش مصنوعی: کسی که با نظر و فکر او هم‌عقیده است، ارزش و منزلتش از کسی که با فرمان و اراده‌اش هم‌راستا است، بیشتر نیست.
زیر تدبیر محکمش آفاق
زیر اعلام همتش دنیا
هوش مصنوعی: زیر مدیریت قوی او، تمام جهان تحت نفوذ و سلطه اوست و صدای تلاش و اراده‌اش در سراسر دنیا شنیده می‌شود.
تا بدریا رسید باد سخاش
در شکستست زایش دریا
هوش مصنوعی: باد سخاوتمند به دریا رسید و در آشفته‌گی آن اختلالی ایجاد کرد.
کل جودست دست او دایم
وان دگر جودها همه اجزا
هوش مصنوعی: تمام سخاوت از آنِ اوست همیشه و دیگر انواع سخاوت‌ها تنها بخش‌هایی از آن هستند.
هر که امروز کرد خدمت او
خدمت او ملک کند فردا
هوش مصنوعی: هر کسی امروز به دیگران کمک کند و خدمت کند، در آینده جبران آن خدمتها و محبت‌ها را خواهد دید و زندگی‌اش به خوبی سپری خواهد شد.
هر که خالی شد از عنایت او
عالم او را دهد عنان عنا
هوش مصنوعی: هر کس که از لطف و توجه او بی‌نصیب بماند، دنیا او را به دست نادانی و سختی‌های خود می‌سپارد.
ز ایرانرا سرای او حرمست
مسند او منا و صدر صفا
هوش مصنوعی: سرزمین ایران خانه و مکان مقدس اوست و جایگاه او به عنوان یک فرمانروای والا، مانند میخانی برای دل‌های پاک و صفا است.
هر که تنها شود ز خدمت او
از همه چیزها شود تنها
هوش مصنوعی: هر کسی که از خدمت او فاصله بگیرد، از تمام چیزها و ارتباطات دیگر نیز تنها خواهد شد.
آفرین خدای باد بر او
کافرین را بلند کرد بنا
هوش مصنوعی: خداوند بر او که کافران را به آسمان برد، خوشا به باد.
با بها گشت صدر و بالش ازو
که ثنا زو گرفت فر و بها
هوش مصنوعی: از اوج مقام و ارزشی که دارد، سر و بال او نیز از همین رو است که به خاطر ستایش‌هایی که از او به عمل آمده، به این درجه رسیده است.
او کند فرق نیک را از بد
او شناسد صواب را ز خطا
هوش مصنوعی: او می‌تواند نیکی را از بدی تشخیص دهد و درست را از نادرست بشناسد.
خاطر من مگر بمدحت او
ندهد بر مدیح خلق رضا
هوش مصنوعی: اگر دل من به ستایش او نپردازد، چگونه می‌تواند برای مدح دیگران خوشنود باشد؟
گرچه دورم بتن ز خدمت او
نکنم بی بهانه رسم رها
هوش مصنوعی: اگر چه از او دور هستم، اما بدون دلیل هرگز او را ترک نخواهم کرد.
هر زمان مدحتی فرستم نو
ای رساننده زود باش هلا
هوش مصنوعی: هر زمانی که شعری در ستایش کسی می‌فرستم، ای فرستنده، سریعاً آن را برسان.
ای سزاوارتر بمدح و ثناست
جهد کن تا رسد سزا بسزا
هوش مصنوعی: ای کسی که شایسته‌ی مدح و ستایش هستی، تلاش کن تا به حق خودت دسترسی پیدا کنی.
ای ستوده خوی ستوده سخن
ای بلند اختر بلند عطا
هوش مصنوعی: ای کسی که خوشنامی و سخنان نیکو داری، ای کسی که ستاره‌ای درخشان و بخشنده هستی.
گر بخدمت نیامدم بر تو
عذر کی تازه رخ نمود مرا
هوش مصنوعی: اگر به خدمتت نیامدم، بهانه‌ای نیست که تازگی و زیبایی‌ام را به تو نشان دهم.
تا ز درگاه تو جدا گشتم
هر زمانی مرا غمیست جدا
هوش مصنوعی: هر بار که از درگاه تو دور می‌شوم، احساس غم و اندوهی به سراغم می‌آید.
فرقت پرده تو گشت مرا
پرده ای بر دو دیده بینا
هوش مصنوعی: با جدایی تو، من هم اکنون پرده‌ای بر چشمان بینا و آگاه خود دارم.
من به مدح و دعا ز دستم چنگ
گر بسنده کنی بمدح و دعا
هوش مصنوعی: اگر به ستایش و دعا از من قناعت کنی، من به تو چنگ می‌زنم و آن را تقدیم می‌کنم.
تا نمازست مایه مؤمن
تا صلیبست قبله ترسا
هوش مصنوعی: تا زمانی که نماز و عبادت وجود دارد، مؤمن به سوی خداوند می‌گرود و تا زمانی که صلیب و نمادهای دینی وجود دارد، پیروان مسیحیت به سوی آن گرایش دارند.
شادمان باش و بختیار و عزیز
جاودان، کامران و کامروا
هوش مصنوعی: خوشحال و خوشبخت و محبوب بمان و در زندگی موفق و کامیاب باش.

حاشیه ها

1401/09/27 20:11
زهرا قوچانی

آبدان: آبگیر - سوده: گردو غبار - زر ساو: براده طلا