شمارهٔ ۱۸۷ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسین میمندی
زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ماه
خطی کشید بر آن عارض سپید سیاه
گمانش آن که تبه کرد جای بوسه من
ز غالیه نشود جایگاه بوسه تباه
شیی به گرد مه اندر کشید و آگه نیست
که از میان شب تیره خوب تابد ماه
خسوف داد مه روشن ترا و چه گفت
که من نگه نکنم سوی او معاذ الله
کنون نگاه کنم سوی مه که مه بگرفت
چو مه گرفت بدو بیشتر کنند نگاه
سمنستان ترا پر بنفشه کردو رواست
بنفشه کشت و گلی خوشتر از نبفشه مخواه
زمانه گویی ازین نوبنفشه ای که نشاند
نهال داشت ز باغ وزیر ایران شاه
جلیل صاحب ابو القاسم آنکه خامه اوست
بهم کننده گنج امیر رو پشت سپاه
نشان مهتری آن قوم رابودکه بود
به سجده کردن او سوده گشته روی و جباه
کهان به جودش پشت دوتاه راست کنند
مهان به خدمت او پشتها کنند دوتاه
دریست خدمت او خلق را بزرگ و شریف
که جز بزرگ و شریف اندر او نیابد راه
کهیست همت او را بلند وسایه بزرگ
کز و نگاه کنی مه نماید اندر چاه
شبیست هیبت او را سیاه روی و دراز
که روز عمر عدو زو سیه شدو کوتاه
اگر ز هیبت او آتشی کنند از تف
ستارگان بگدازند چون درم درگاه
وگرزعادت او صورتی کنند از حسن
سپهر برسر او سازد از ستاره کلاه
زدوستی که مرا او راست عفو ساده شود
چو کهتری بر او معترف شود به گناه
شتاب گیرد و گرمی به وقت پاداشن
صبور گردد و آهسته گاه بادافراه
زمین اگر ز کف راد او گرفتی آب
نبات زرین رستی ازو به جای گیاه
اگر زطبعش بودی هوا نگشتی زابر
چو روی آینه کرده اندر آینه آه
ادب عزیز ازو گشت ورنه پشت ادب
شکسته بودو رخ لاله گونش گشته چو کاه
ایا گرفته مروت ز خاندان تو نام
ایا فزوده وزارت ز روزگار تو جاه
بزرگ بود همیشه وزارت و به تو باز
بزرگتر شد یارب تو بر فزای و مکاه
خجسته طلعتی و شاه را خجسته وزیر
بزرگ همتی وجود را بزرگ پناه
امید زایر تورنجه گشت و خیره بماند
ز بسکه کردبه دریای بخشش تو شناه
مگر سخاوت تو روز روشنست که کس
نماند ناشده اندر جهان ازو آگاه
سخا بزرگ امیریست لشکرش بسیار
دل تو لشکر او را فراخ لشکر گاه
کسی که پنج سخن زان تو سؤال کند
جواب یابد پیوسته پنج را پنجاه
نگاه داشته باشد همیشه از همه بد
کسی که داشته باشد محبت تو نگاه
به نامت ار بنگارند روبهی بر خاک
چو صید خواهی ازو، شیر گیرد آن روباه
همیشه تا چو هوا سرد گشت و باغ دژم
کنند گرم و دل افروز خانه و خرگاه
همیشه تا که تواند شناخت چشم درست
نماز خفتن بیگه ز بامداد پگاه
به هر مرادی فرمانبر تو باد فلک
به هر هوایی یاریگر تو باد اله
موافقان تو با ناز و نوش و ناله چنگ
مخالفان توبا ویل و وای و ناله و آه
شمارهٔ ۱۸۶ - نیز در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین: از پی تهنیت روز نو آمد بر شاهشمارهٔ ۱۸۸ - در مدح خواجه ابوالحسن علی بن فضل بن احمد معروف به حجاج: به جان تو که نیارم تمام کرد نگاه
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ماه
خطی کشید بر آن عارض سپید سیاه
هوش مصنوعی: زمانه به من ظلم و ستم کرد و بر چهره روشن و سفید من لکهای سیاه انداخت.
گمانش آن که تبه کرد جای بوسه من
ز غالیه نشود جایگاه بوسه تباه
هوش مصنوعی: او فکر میکند که با از بین بردن محل بوسهام، میتواند عشق و محبت را نابود کند، اما بوسه، حتی در میان گلی که پژمرده شده، همچنان ارزش و جایگاه خود را حفظ میکند.
شیی به گرد مه اندر کشید و آگه نیست
که از میان شب تیره خوب تابد ماه
هوش مصنوعی: چیزی در دوردستهای مهآلود وجود دارد که روشن و زیبا به نظر میرسد، اما نمیدانیم که در این شب تاریک، ماه چقدر میدرخشد.
خسوف داد مه روشن ترا و چه گفت
که من نگه نکنم سوی او معاذ الله
هوش مصنوعی: ماه روشن، در زمان خسوف، تو را نگران میکند و نمیگوید که من هرگز به او نگاه نخواهم کرد. الهی، چنین چیزی نخواهم کرد.
کنون نگاه کنم سوی مه که مه بگرفت
چو مه گرفت بدو بیشتر کنند نگاه
هوش مصنوعی: اکنون به سمت ماه نگاه میکنم؛ وقتی که مه آن را پوشانده است، به خاطر این مه بیشتر به او خیره میشوم.
سمنستان ترا پر بنفشه کردو رواست
بنفشه کشت و گلی خوشتر از نبفشه مخواه
هوش مصنوعی: باغ تو را با بنفشه تزئین کرده و زیبا ساخته است. نیکوست که بنفشه بکشی، اما انتظار نداشته باش که گلی زیباتر از بنفشه داشته باشی.
زمانه گویی ازین نوبنفشه ای که نشاند
نهال داشت ز باغ وزیر ایران شاه
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که دوران زمانه، تغییراتی را به وجود آورده است که همانند نوبنفشهای که در باغ وزیر ایران کاشته شده، نشانههایی از تحول و زیبایی را به همراه دارد.
جلیل صاحب ابو القاسم آنکه خامه اوست
بهم کننده گنج امیر رو پشت سپاه
هوش مصنوعی: جلیل، صاحب ابوالقاسم، کسی است که قلمش، ثروت امیر را به هم پیوند میزند و در پشت سپاه، نقش مهمی دارد.
نشان مهتری آن قوم رابودکه بود
به سجده کردن او سوده گشته روی و جباه
هوش مصنوعی: نشانهی بزرگی و ادعای رهبری آن قوم این است که در برابر او، چهره و پیشانی خود را به خاک میمالند و به سجده در میآیند.
کهان به جودش پشت دوتاه راست کنند
مهان به خدمت او پشتها کنند دوتاه
هوش مصنوعی: افراد بزرگ و محترم با generosity و سخاوت خود، همیشه به خدمت افراد بزرگ دیگر میپردازند و در برابرشان سر خم میکنند. این نشاندهندهی احترام متقابل و ارادت آنها به یکدیگر است.
دریست خدمت او خلق را بزرگ و شریف
که جز بزرگ و شریف اندر او نیابد راه
هوش مصنوعی: خدمت او برای انسانها بزرگ و با ارزش است، به طوری که فقط افراد بزرگ و با مقام در نزد او راهی پیدا میکنند و افراد دیگر امکان دسترسی به او ندارند.
کهیست همت او را بلند وسایه بزرگ
کز و نگاه کنی مه نماید اندر چاه
هوش مصنوعی: کیست که اراده و انگیزهای بزرگ دارد و سایهاش آنچنان وسیع است که اگر به آن بنگری، همچون ماهی در چاه جلوهگری میکند؟
شبیست هیبت او را سیاه روی و دراز
که روز عمر عدو زو سیه شدو کوتاه
هوش مصنوعی: شبیهیبت او مانند یک شب تاریک و بلند است، در حالی که دشمنانش با سپری کردن عمرشان، به سیاهی و کوتاهی دچار شدهاند.
اگر ز هیبت او آتشی کنند از تف
ستارگان بگدازند چون درم درگاه
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و جاذبه او آتشی روشن شود، مانند این است که ستارهها را با حرارت خود ذوب کرده و به آن شکل بدهند.
وگرزعادت او صورتی کنند از حسن
سپهر برسر او سازد از ستاره کلاه
هوش مصنوعی: اگر او به زیبایی و ظرافت عادت کند، آنگاه از جمال آسمان، بر سر او کلاهی درست میکند که از ستارهها ساخته شده باشد.
زدوستی که مرا او راست عفو ساده شود
چو کهتری بر او معترف شود به گناه
هوش مصنوعی: اگر دوستی که به من مهربانی کرده، از جرم من چشمپوشی کند، این کارش مانند آن است که یک پادشاه بر خطای خود اعتراف کند.
شتاب گیرد و گرمی به وقت پاداشن
صبور گردد و آهسته گاه بادافراه
هوش مصنوعی: در زمانی که پاداشی در کار است، شتاب و گرما ایجاد میشود، اما در شرایط سخت و دشوار، انسان باید صبور و آرام باشد.
زمین اگر ز کف راد او گرفتی آب
نبات زرین رستی ازو به جای گیاه
هوش مصنوعی: اگر زمین را از دست راد (مرد بزرگوار) بگیری، دیگر از آن گیاهی نخواهد رویید و تنها چیزی که باقی میماند، آبنبات زرین است.
اگر زطبعش بودی هوا نگشتی زابر
چو روی آینه کرده اندر آینه آه
هوش مصنوعی: اگر به طبع او بودی، در آسمان پرواز میکردی و از زمین بر نمیخاستی، چون که بر روی آینه، تصویر خود را میبینی و آهی از دل بر میکشی.
ادب عزیز ازو گشت ورنه پشت ادب
شکسته بودو رخ لاله گونش گشته چو کاه
هوش مصنوعی: ادب به خاطر او ارزشمند شد، ورنه اگر ادب نبود، پشتش شکسته شده بود و چهرهاش مانند گل لاله زیبا مینمود.
ایا گرفته مروت ز خاندان تو نام
ایا فزوده وزارت ز روزگار تو جاه
هوش مصنوعی: آیا از خاندان تو نام و اعتبارت گرفته شده است؟ آیا وزارت و مقام به روزگار تو افزوده شده است؟
بزرگ بود همیشه وزارت و به تو باز
بزرگتر شد یارب تو بر فزای و مکاه
هوش مصنوعی: حکومت همیشه مقام و اعتبار بزرگی داشته است و با تو در حال حاضر حتی بزرگتر هم شده است. ای خدا، تو به این مقام و اعتبار اضافه کن و کم نکن.
خجسته طلعتی و شاه را خجسته وزیر
بزرگ همتی وجود را بزرگ پناه
هوش مصنوعی: تو چهرهای خوشبخت و زیبا داری و وزیر بزرگ شاه نیز کسی است که به او کمک میکند و پشتیبان بزرگواری و ارزشهای اوست.
امید زایر تورنجه گشت و خیره بماند
ز بسکه کردبه دریای بخشش تو شناه
هوش مصنوعی: امید زائر به دنیا و نعمتهای تو شکل گرفت و از بس که در دریای بخشش تو غوطهور شد، شگفتزده ماند.
مگر سخاوت تو روز روشنست که کس
نماند ناشده اندر جهان ازو آگاه
هوش مصنوعی: آیا بخشندگی تو چون روشنایی روز نیست که هیچکس در دنیا نسبت به آن ناآگاه نماند؟
سخا بزرگ امیریست لشکرش بسیار
دل تو لشکر او را فراخ لشکر گاه
هوش مصنوعی: سخا، ویژگی بزرگی است که در امیران وجود دارد و میتوان از آن به عنوان نیرویی بزرگ یاد کرد. وفور دل، نشاندهنده عظمت و ظرفیت روحی اوست، و این نشاندهنده این است که این شخص دارای دلی وسیع و نیکوست که توانایی مقابله با چالشها را دارد.
کسی که پنج سخن زان تو سؤال کند
جواب یابد پیوسته پنج را پنجاه
هوش مصنوعی: هر کس که از تو دربارهٔ پنج موضوع سؤال کند، پاسخ درست خواهد گرفت و این پاسخها مانند پنجاه جواب ارزشمند خواهند بود.
نگاه داشته باشد همیشه از همه بد
کسی که داشته باشد محبت تو نگاه
هوش مصنوعی: هرگز از کسی که محبت تو را در دل دارد دور نشو و همیشه مراقب او باش، زیرا او بهترین فرد است.
به نامت ار بنگارند روبهی بر خاک
چو صید خواهی ازو، شیر گیرد آن روباه
هوش مصنوعی: اگر به نام تو بر زمین بنویسند که روباهی وجود دارد، هرگاه بخواهی از آن بهرهبرداری کنی، آن روباه همانند شیری قدرتمند خواهد بود.
همیشه تا چو هوا سرد گشت و باغ دژم
کنند گرم و دل افروز خانه و خرگاه
هوش مصنوعی: تا وقتی که هوا سرد میشود و باغها حالتی غمگین پیدا میکنند، ما باید خانه و محل اقامتمان را گرم و دلانگیز نگه داریم.
همیشه تا که تواند شناخت چشم درست
نماز خفتن بیگه ز بامداد پگاه
هوش مصنوعی: همواره باید که چشم را درست بشناسی، تا بتوانی در نماز خود خفتن را پس از صبح با روز روشن، درک کنی.
به هر مرادی فرمانبر تو باد فلک
به هر هوایی یاریگر تو باد اله
هوش مصنوعی: خواستارم که آسمان برای تو در تمام امور خوبی را رقم بزند و در هر شرایطی، یار و همراه تو باشد.
موافقان تو با ناز و نوش و ناله چنگ
مخالفان توبا ویل و وای و ناله و آه
هوش مصنوعی: دوستان و حامیان تو با لذت و دلخوشی زندگی میکنند و در عوض، دشمنان و مخالفان تو از درد و رنج و ناله شکایت دارند.