شمارهٔ ۱۸۶ - نیز در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین
از پی تهنیت روز نو آمد بر شاه
سده فرخ روز دهم بهمن ماه
به خبر دادن نوروز نگارین سوی میر
سیصد و شصت شبانروز همی تاخت به راه
چه خبر داد؟ خبر داد که تا پنجه روز
روی بنماید نوروز و کند عرض سپاه
در کف لاله خودروی نهد سرخ قدح
راغ همچون پر طوطی شود از سبز گیاه
آهو از پشته به دشت آید و ایمن بچرد
چون کسی کو را باشد نظر میر پناه
میر آزاده سیر یوسف بن ناصر دین
پشت اسلام و هم از پشت پدر ایران شاه
آنکه هر مهتر از طاعت او دارد قدر
آنکه هر خسرو از خدمت او جوید جاه
ای که با همت تو چرخِ برافراشته پست
ای که با حلم گران تو گران کوه چو کاه
ماه خواهد که بماند به کلاه سیهت
زین قبل گه گه بر چرخ سیه گردد ماه
آسمان خواهد کایوان سرای تو باد
زین سبب طاق مثالست و کمان پشت و دوتاه
هر بزرگی را گویند شد از گاه بزرگ
جز تو ای شه که بزرگ از تو همی گردد گاه
گر بزرگان جهان را به سخا یاد کنند
از سخای تو همه خلق شدهستند آگاه
ور هنر باید و دل باید و بازوی قوی
بیشتر زانکه ترا داده خداوند مخواه
در زمان حاتم طایی را استاد شود
هر بخیلی که به دست و دل تو کرد نگاه
کهتران را همه پاداش ز خدمت بدهی
در عقویت، کم از اندازه کنی، وقت گناه
مجرمان را تن پولادی فرسوده شدی
گر تو اندر خور هر جرم دهی بادافراه
عالمی را به نکو داشت نگه دانی داشت
مال خویش از قبل داشت نداری تو نگاه
هرچه تو راست کنی گوشه عمران گردد
که به دینار و به دانش نتوان کرد تباه
تو همه سال همی بخشی زاندازه فزون
آفرین باد بدان دست و دل خواسته کاه
ای مه و سال نگه کردن تو سوی سلیح
ای شب و روز تماشاگه تو لشکر گاه
اندر آن دشت که تو تیغ برآری ز نیام
مردم از خون به عَمَد گردد و آهو به شناه
تا به هر حال که گردد نبود فخر چو عار
تا به هر حال که باشد نبود کوه چو کاه
به همه کار ترا یار و قرین باد خرد
در همه حال ترا پشت و معین باد اله
حلقه بند تو بر پشت دوتای دشمن
پایه تخت تو بر روی دو چشم بدخواه
شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین: عید خوبان سرای آمد و خورشید سپاهشمارهٔ ۱۸۷ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسین میمندی: زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ماه
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پی تهنیت روز نو آمد بر شاه
سده فرخ روز دهم بهمن ماه
هوش مصنوعی: در روز نو، پیام تبریکی به پادشاه فرخ و شاد فرستاده شد که این روز دهم بهمن ماه است.
به خبر دادن نوروز نگارین سوی میر
سیصد و شصت شبانروز همی تاخت به راه
هوش مصنوعی: به اطلاعرسانی درباره روز نو و زیبا میپردازد و میگوید که به سوی سرپرست خود در طول سیصد و شصت شبانهروز به سرعت حرکت میکند.
چه خبر داد؟ خبر داد که تا پنجه روز
روی بنماید نوروز و کند عرض سپاه
هوش مصنوعی: خبر چیست؟ خبر این است که تا مدت بیست روز، بهار خواهد آمد و لشکر طبیعت ظاهر خواهد شد.
در کف لاله خودروی نهد سرخ قدح
راغ همچون پر طوطی شود از سبز گیاه
هوش مصنوعی: در دستان گل لاله، ظرف سرخی قرار میدهد که مانند پر طوطی از گیاهان سبز رنگ است.
آهو از پشته به دشت آید و ایمن بچرد
چون کسی کو را باشد نظر میر پناه
هوش مصنوعی: آهو از بلندیها پایین میآید و با آسودگی در دشت چرا میکند، مانند کسی که در زیر نظر و حمایت یک نهاد امنیتی و محافظ قرار دارد.
میر آزاده سیر یوسف بن ناصر دین
پشت اسلام و هم از پشت پدر ایران شاه
هوش مصنوعی: این شعر به فردی اشاره دارد که به عنوان یک میرزای آزاد و سیر، به یوسف بن ناصر دین نسبت داده شده است. او در خدمت اسلام و همچنین به عنوان پشتبانی برای پدرش، شاه ایران، قرار دارد. از این رو، او نمایندهای از ارزشها و اصولی است که با تاریخ و فرهنگ ایران مرتبطاند.
آنکه هر مهتر از طاعت او دارد قدر
آنکه هر خسرو از خدمت او جوید جاه
هوش مصنوعی: هر کسی که از اطاعت او ارزش و مقام میگیرد، همانند کسی است که هر پادشاهی در پی خدمت اوست تا به مقام و جاهی دست یابد.
ای که با همت تو چرخِ برافراشته پست
ای که با حلم گران تو گران کوه چو کاه
هوش مصنوعی: ای تو که به خاطر ارادهی محکمات، آسمان را به بلندای دلخواه خود رفیع کردهای و ای تو که با صبر و بردباریات، سنگینترین کوهها را سبک کردهاید.
ماه خواهد که بماند به کلاه سیهت
زین قبل گه گه بر چرخ سیه گردد ماه
هوش مصنوعی: ماه میخواهد که در سایهی کلاه تیرهات بماند، زیرا بارها بر گردونهی تاریک آسمان قرار گرفته است.
آسمان خواهد کایوان سرای تو باد
زین سبب طاق مثالست و کمان پشت و دوتاه
هوش مصنوعی: به زودی آسمان خانه تو خواهد شد، زیرا این دلیل باعث میشود که شکل آن مانند طاق و کمان باشد و در عین حال، شکل آن به دو قسمت خمیده تقسیم شود.
هر بزرگی را گویند شد از گاه بزرگ
جز تو ای شه که بزرگ از تو همی گردد گاه
هوش مصنوعی: هر بزرگی را میگویند که از زمان بزرگترش نشأت گرفته، جز تو ای پادشاه که خود سبب بزرگی دیگران هستی.
گر بزرگان جهان را به سخا یاد کنند
از سخای تو همه خلق شدهستند آگاه
هوش مصنوعی: اگر بزرگان دنیا سخاوت را به یاد آورند، همه مردم به سخاوت تو آگاه خواهند شد.
ور هنر باید و دل باید و بازوی قوی
بیشتر زانکه ترا داده خداوند مخواه
هوش مصنوعی: اگر میخواهی هنری داشته باشی، به دل و اراده قوی نیاز داری و همچنین نیروی جسمانی بیشتر. زیرا آنچه به تو داده شده، خواست خداوند است.
در زمان حاتم طایی را استاد شود
هر بخیلی که به دست و دل تو کرد نگاه
هوش مصنوعی: در زمان حاتم طایی، حتی بخیلترین افراد هم به بخشندگی او پی میبردند و تلاش میکردند که مانند او سخاوت داشته باشند. پس هر کس که با دقت به رفتار و دل بزرگ تو توجه کند، میتواند درس بزرگی از تو یاد بگیرد.
کهتران را همه پاداش ز خدمت بدهی
در عقویت، کم از اندازه کنی، وقت گناه
هوش مصنوعی: اگر به کسانی که کمتر از تو هستند، در انجام خدماتشان پاداش ندهی یا آن را کمتر از آنچه که سزاوارند تصور کنی، در زمان گناه و خطا، پاسخ مناسبی نخواهی داشت.
مجرمان را تن پولادی فرسوده شدی
گر تو اندر خور هر جرم دهی بادافراه
هوش مصنوعی: مجرمان وقتی جرمی مرتکب میشوند، با عواقب آن روبهرو میشوند و در نهایت به نوعی تنبیه یا عذاب دچار میگردند. اگر کسی به اندازه کافی مرتکب جرم شود، باید انتظار داشته باشد که پیامدهای آن را بپذیرد.
عالمی را به نکو داشت نگه دانی داشت
مال خویش از قبل داشت نداری تو نگاه
هوش مصنوعی: شخصی در دنیا به خوبی و نیکی شناخته میشود و به خاطر خوب بودنش، توجه دیگران را جلب میکند. او نسبت به داراییها و ثروت خود آگاه است و قبل از اینکه چیزی را از دست بدهد، باید به آن توجه کند. اگر تو این مراقبت را نداشته باشی، ممکن است دردسرهایی برایت به وجود آید.
هرچه تو راست کنی گوشه عمران گردد
که به دینار و به دانش نتوان کرد تباه
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو به درستی انجام دهی و بر اساس آن عمل کنی، به رشد و آبادانی منجر میشود. چرا که نمیتوان با پول و علم، چیزی را به طور کامل از بین برد.
تو همه سال همی بخشی زاندازه فزون
آفرین باد بدان دست و دل خواسته کاه
هوش مصنوعی: تو هر سال بیش از حد و اندازهای که نیاز است، میدهی و میبخشی. باد خوب باشد برای دستی که از دل خواستهها را به دست آورده است.
ای مه و سال نگه کردن تو سوی سلیح
ای شب و روز تماشاگه تو لشکر گاه
هوش مصنوعی: ای ماه، تو که همواره در نگاهت هنگامهای از زیبایی وجود دارد، ای شب و روز، تو مکان تماشای من هستی که به تماشای تو و سپاه تو میپردازم.
اندر آن دشت که تو تیغ برآری ز نیام
مردم از خون به عَمَد گردد و آهو به شناه
در دشتی که تو تیغ را از نیام میکشی، مردم از ترس عصا میگیرند و آهو به شنا میپردازد!
تا به هر حال که گردد نبود فخر چو عار
تا به هر حال که باشد نبود کوه چو کاه
هوش مصنوعی: در هر شرایطی که پیش بیاید، ممکن است کسی به خود ببالد، اما این خودبزرگبینی در واقع یک نوع عیب است. به طور کلی، نباید انسان به خاطر جایگاه یا موقعیت خود مغرور شود، چون این غرور در نهایت به ضرر او خواهد بود.
به همه کار ترا یار و قرین باد خرد
در همه حال ترا پشت و معین باد اله
هوش مصنوعی: در همه کارها، یاری و همراهی با تو باشد و در هر شرایطی، خرد و دانش پشتوانه و کمککار تو باشد.
حلقه بند تو بر پشت دوتای دشمن
پایه تخت تو بر روی دو چشم بدخواه
هوش مصنوعی: دور گردنت چون زنجیری، دشمنان تو را محکم نگاه داشته و پایه تخت تو روی چشمان حسودان قرار گرفته است.