گنجور

شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح ملک زاده مسعود بن محمود بن سبکتگین

ای خانه مبارک و باغ بآفرین
فرخنده باد و فرخ بر خسرو زمین
شاهنشه زمانه ملک زاده بو سعید
مسعود با سعادت و سلطان راستین
تابود بود و از پس این تابود بود
منصور و نیکبخت وقوی رای و پیش بین
توفیق پادشاهی باشدش برزبان
فر خدایگانی باشدش بر جبین
هر جایگه که روی نهد بخت بریسار
هر جایگه که حرب کند فتح بر یمین
گیتی همه به ملکت او را کند شرف
دولت همه به جان و سر او را خورد یمین
بانام او و کنیت او ملک ساخته ست
چون میخ با شیانی و چون مهر بانگین
عزمش چو عزم و حجت پیغمبران درست
رایش چو رای و دولت نیک اختران متین
همچون پدر بزرگ و جهاندار و بختیار
همچون پدر کریم و مسلمان و پاکدین
فرخ پی و مبارک و از خاندان خویش
فرخ پییش خلق جهان را شده یقین
تا او به فال نیک پدید آمد از پدر
باماه و مشتری پدرش گشت همنشین
صد گنج بر گرفت و تهی کرد بی نبرد
صد شاه را شکست و به کف کرد بی کمین
آری به قدر مقدمه شاه شرق بود
همچون سپند مقدمه ماه فرودین
یک یک طلایگان شهنشاه بوده اند
سلطان ماضی و پدر او سبکتگین
برتخت پادشاهی شاهی نهادپای
کو را ز بخت پیش شود میر مؤمنین
آمد شهی که پیل برون آرد از مصاف
آمد شهی که شیر برون آرد از عرین
بر طالعی به بلخ در آمد که آسمان
از چند گاه بازش کرده ست بهگزین
بر آسمان بزرگترین سعد مشتریست
با ماه بود مشتری اندر اسد قرین
ارجو که فرخی بود و فر خجستگی
و ایزد به کار ملک مر او را بود معین
چونانکه آرزوی دل بندگان اوست
سالی هزار باشد در مملکت مکین
تاهر دو تهنیت را در پیش او بریم
صافیتر و شریفتر از لؤلؤ ثمین
یک تهنیت برای خراج تمام روم
یک تهنیت برای خراج تمام چین
همواره شاه باد خداوند و شاد باد
بدخواه او نژند و سرافکنده و حزین
گه چشم او به روی نگاری چو آفتاب
گه دست او به زلف بتی همچو حور عین
معشوق او بتی که دل اندر دو زلف او
گم گردد از خم و گره وتاب و پیچ و چین
همواره این سرای چو باغ بهشت باد
از رومیان چابک وترکان نازنین
این شاه را خدای بدان طالع آفرید
کز خلق جاودانه بر او باشد آفرین

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خانه مبارک و باغ بآفرین
فرخنده باد و فرخ بر خسرو زمین
هوش مصنوعی: ای خانه تو خوش‌بخت و باغ تو زیبا باشد! برای پادشاه زمین، آرزوی خوشی و سعادت دارم.
شاهنشه زمانه ملک زاده بو سعید
مسعود با سعادت و سلطان راستین
هوش مصنوعی: شاه شاهان زمانه، فرزند ملک زاده به سعید مسعود، دارای خوشبختی و پادشاهی واقعی است.
تابود بود و از پس این تابود بود
منصور و نیکبخت وقوی رای و پیش بین
هوش مصنوعی: تو در این دنیا وجود داشتی و در پی آن، منصوری نیکو، خوشبخت، با اراده و دوراندیش به وجود آمد.
توفیق پادشاهی باشدش برزبان
فر خدایگانی باشدش بر جبین
هوش مصنوعی: موفقیت و رستگاری بر زبان او جاری است و نشانه‌هایی از حکمت و بزرگی در چهره‌اش دیده می‌شود.
هر جایگه که روی نهد بخت بریسار
هر جایگه که حرب کند فتح بر یمین
هوش مصنوعی: هر جا که سرنوشت خوبی بر سر کسی آید، آنجا پیروزی و موفقیت نصیب او می‌شود.
گیتی همه به ملکت او را کند شرف
دولت همه به جان و سر او را خورد یمین
هوش مصنوعی: جهان همگی به پادشاهی او ارج و منزلت می‌دهد و همه شرافت و عزت به جان و سر او وابسته است.
بانام او و کنیت او ملک ساخته ست
چون میخ با شیانی و چون مهر بانگین
هوش مصنوعی: با نام و نشان او، جهان به گونه‌ای ساخته شده که همچون میخی در درخت و مانند خورشید در آسمان می‌درخشد.
عزمش چو عزم و حجت پیغمبران درست
رایش چو رای و دولت نیک اختران متین
هوش مصنوعی: هدف او همانند عزم پیامبران استوار و قوی است، و نظرش همانند نظر حاکمان خوب و نیکو است که محکم و استوار است.
همچون پدر بزرگ و جهاندار و بختیار
همچون پدر کریم و مسلمان و پاکدین
هوش مصنوعی: مانند پدربزرگ و کسی که بر جهان فرمانروایی کرده و خوشبخت است، همان‌طور که پدری بزرگوار و مسلمان و پاکدامن وجود دارد.
فرخ پی و مبارک و از خاندان خویش
فرخ پییش خلق جهان را شده یقین
هوش مصنوعی: شخصی که به نیکی و خوش شانسی معروف است و از خاندان نیکان آمده، برای جهانیان منطقی و مطمئن به وجود آمده است.
تا او به فال نیک پدید آمد از پدر
باماه و مشتری پدرش گشت همنشین
هوش مصنوعی: وقتی او به عنوان یک نشانه خوب ظاهر شد، پدرش با سیاره‌های باماه و مشتری هم‌نشین گردید.
صد گنج بر گرفت و تهی کرد بی نبرد
صد شاه را شکست و به کف کرد بی کمین
هوش مصنوعی: در این بیت، گفته می‌شود که بدون هیچ جنگ و نبردی، فردی توانسته است صدها گنجینه را به دست آورد و در عین حال، توانسته است بسیاری از پادشاهان را شکست دهد و به تصاحب خود درآورد. یعنی این کارها بدون تلاش و کمین انجام شده است.
آری به قدر مقدمه شاه شرق بود
همچون سپند مقدمه ماه فرودین
هوش مصنوعی: بله، به اندازه‌ی مقدماتی که دارد، شاه شرق مانند عطر شگفت‌انگیز بهار می‌باشد.
یک یک طلایگان شهنشاه بوده اند
سلطان ماضی و پدر او سبکتگین
هوش مصنوعی: هر یک از این افراد که به عنوان طلا شناخته می‌شوند، در گذشته فرمانروایان بزرگ و سلطنت‌های به نامی بوده‌اند، و پدر یکی از آنها سبکتگین بود.
برتخت پادشاهی شاهی نهادپای
کو را ز بخت پیش شود میر مؤمنین
هوش مصنوعی: بر روی تخت نشسته‌ی پادشاهی، قدمی به جلو می‌گذارد که بخاطر شانس و سرنوشتی که دارد، به مقام رهبری مؤمنان می‌رسد.
آمد شهی که پیل برون آرد از مصاف
آمد شهی که شیر برون آرد از عرین
هوش مصنوعی: شاهی آمده است که می‌تواند فیل‌ها را از میدان جنگ بکشاند و نیز می‌تواند شیرها را از لانه‌شان بیرون بیاورد.
بر طالعی به بلخ در آمد که آسمان
از چند گاه بازش کرده ست بهگزین
هوش مصنوعی: به دلیل خوش‌شانسی و روزگار خوب، زمانی در بلخ به دنیا آمده‌ام که آسمان با مهربانی و فرصت‌های مطلوبی به من روی آورده است.
بر آسمان بزرگترین سعد مشتریست
با ماه بود مشتری اندر اسد قرین
هوش مصنوعی: بر فراز آسمان، بزرگ‌ترین سیاره یعنی زحل با ماه در کنار هم قرار گرفته‌اند و این سیاره به همراه دیگر سیارات در برج شیر قرار دارند.
ارجو که فرخی بود و فر خجستگی
و ایزد به کار ملک مر او را بود معین
هوش مصنوعی: امیدوارم که او فرخنده و خوشبخت باشد و خداوند در امور سلطنتش به او یاری کند.
چونانکه آرزوی دل بندگان اوست
سالی هزار باشد در مملکت مکین
هوش مصنوعی: همان‌طور که بندگان او آرزو دارند، ممکن است یک سال در سرزمین مکین هزار سال به طول انجامد.
تاهر دو تهنیت را در پیش او بریم
صافیتر و شریفتر از لؤلؤ ثمین
هوش مصنوعی: هرگاه که ما بهترین و زیباترین تبریک‌ها را در حضور او بیاوریم، این تبریک‌ها از هر چیز باارزش و گرانبهایی خالص‌تر و با عظمت‌تر خواهد بود.
یک تهنیت برای خراج تمام روم
یک تهنیت برای خراج تمام چین
هوش مصنوعی: یک تبریک برای مالیاتی که از تمام سرزمین‌های روم گرفته می‌شود و یک تبریک دیگر برای مالیاتی که از تمام سرزمین‌های چین دریافت می‌شود.
همواره شاه باد خداوند و شاد باد
بدخواه او نژند و سرافکنده و حزین
هوش مصنوعی: همیشه خداوند در اوج قدرت و شاهی است و امیدواریم که دشمنان او همیشه در ذلت و ناراحتی باقی بمانند.
گه چشم او به روی نگاری چو آفتاب
گه دست او به زلف بتی همچو حور عین
هوش مصنوعی: گاهی چشم او مانند آفتاب بر چهره زیبایی می‌درخشد و گاهی دست او به زلف بتی شبیه به حوریان لطیف و زیبا می‌رسد.
معشوق او بتی که دل اندر دو زلف او
گم گردد از خم و گره وتاب و پیچ و چین
هوش مصنوعی: عشوق او مانند مجسمه‌ای است که دل هر کسی در دو زلف او گم می‌شود، به دلیل تاب و پیچ و خم آن.
همواره این سرای چو باغ بهشت باد
از رومیان چابک وترکان نازنین
هوش مصنوعی: این خانه همیشه مانند یک باغ بهشت باشد، پر از نشاط و زیبایی از رومیان تند و چالاک و ترک‌های عزیز.
این شاه را خدای بدان طالع آفرید
کز خلق جاودانه بر او باشد آفرین
هوش مصنوعی: خداوند این شاه را با تقدیری بزرگ خلق کرده است تا از نسل جاودانه‌ای که او را ستایش می‌کنند، برخوردار باشد.