گنجور

شمارهٔ ۱۳۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید

ای شهریار بیقرین ، ای پادشاه پاک دین
ای مر ترا داده خدای آسمان ملک زمین
هم میر نیکو منظری، هم شاه نیکو مخبری
بر منظر و برمخبر تو آفرین باد آفرین
ای نیکنام! ای نیکخوی! ای نیکدل! ای نیکروی!
ای پاک اصل! ای پاک رای! ای پاک طبع! ای پاک دین
دولت بنازد سال و مه، ملت بنازد روز و شب
کان چون تویی دارد یمین، وین چون تویی دارد امین
فرخ یمین دولتی، زیبا امین ملتی
وز بهر ملت روز و شب، تیغ یمانی در یمین
گاهی به دریا در شوی گاهی به جیحون بگذری
گه رای بگریزد ز تو، گه رام و گه خان گه تگین
صد قلعه شاهانه را، برهم زدی بی کیمیا
صد لشکر مردانه را، گردن شکستی بی کمین
چون روز جنگ آید ترا، تنها برون آیی ز صف
زانرو که داری لشکری، بر سان کوه آهنین
صد ره فزون دیدم ترا، کز قلب لشکر درشدی
با کرگ تنها در اجم، با شیر تنها در عرین
اندر بیابان های سخت، ره برده ای بی راهبر
وین از توکل باشد ای شاه زمانه وز یقین
در ریگ جوشان چشمه روشن پدید آید ترا
آری چنین باشد کسی، کورا بود یزدان معین
بردی فراوان رنج دل، بردی فراوان رنج تن
وز رنج دل و ز رنج تن، کردی جهان زیر نگین
زانسو جهان بگشاده ای، تادامن کوه یمن
زینسو زمین بگرفته ای ،تا ساحل دریای چین
بغداد و زانسو هم ترا، بودی کنون گر خواستی
لیکن نگهداری همی، جاه امیر المؤمنین
از بهر میر مؤمنین بگذاشتی نیم از جهان
کو هیچکس را این توانایی که کردستی تو این
صد بنده داری در توانایی و مردی و هنر
صد ره فزون از مقتدر وز معتصم و زمستعین
حرمت نگهداری همی، حری بجای آری همی
واجب چنین بینی همی، ای پیشوای پیش بین
از جمله میران ترا، هرگز نبیند کس کفو
از جمله شاهان ترا، هرگز نبیند کس قرین
پیلی چو در پوشی زره، شیری چو بر تابی کمان
ابری چو برگیری قدح، ببری چو در یازی بزین
با این بزرگی هر ضعیفی راه یابد سوی تو
خویی گزین کردی چنان چون رادمردان گزین
با بندگان و کهتران از آسمان گوید سخط
آنکس که اورا ده درم باشد به خاک اندر دفین
از پادشاهی پارسایی دوستتر داری همی
زین پادشاهان عاجزند ای پادشاه راستین
هرگز نگشتی کینه‌ور، هرگز نگشتی کینه کش
کاین عاجزانرا باشد و تو قادری جز کارکین
آنرا که تویاری دهی، یاری دهد چرخ برین
وانرا که تو غمگین کنی، برکام دل گردد غمین
آن کونکو خواهد ترا، گرسنگ بر گیرد ز ره
از دولت توگردد آن ،در دست او در ثمین
آن کس که بدخواهد ترا، یاقوت رمانی مثل
در دست او اخگر شود، پس وای بدخواه لعین
تا آسمان روشن شود، چون سبز گردد بوستان
تا بوستان خرم شود، چون تازه گردد یاسمین
شاهنشه گیتی تو باش و در خور شاهنشهی
تا هر امیری پیش تو، بر خاک ره مالد جبین
خوی چنین گیرد همی، کو را به چنگ آید درم
تو با جهانداری شها، خویی همی داری چنین
زانجا که دل خواهد ترا، شکرکش و شکرستان
باآنکه خوش باشد ترا شادان خور و شادان نشین
تو شاد خوار و شادکام و شادمان و شاد دل
بدخواه تو غلطیده اندر پای پیل پوستین
پاینده بادا عمر تو، پیوسته بادا عز تو
فرخنده بادا عبد تو، آمین رب العالمین

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شهریار بیقرین ، ای پادشاه پاک دین
ای مر ترا داده خدای آسمان ملک زمین
هوش مصنوعی: ای فرمانروای بی‌تاب و ناآرام، ای پادشاهی که دین پاک داری، خداوند آسمان به تو سلطنت بر زمین عطا کرده است.
هم میر نیکو منظری، هم شاه نیکو مخبری
بر منظر و برمخبر تو آفرین باد آفرین
هوش مصنوعی: هم دلاوری خوب منظر دارد، هم پادشاهی که خبرهای خوب و خوش را به سمع می‌رساند. بر آن منظره و بر آن خبر رسان، تحسین و ستایش باد!
ای نیکنام! ای نیکخوی! ای نیکدل! ای نیکروی!
ای پاک اصل! ای پاک رای! ای پاک طبع! ای پاک دین
هوش مصنوعی: ای کسی که نام نیکو داری! ای کسی که رفتار خوب و پسندیده‌ای داری! ای کسی که دل پاک و مهربان هستی! ای کسی که چهره‌ات زیباست! ای کسی که اصالت و ریشه پاکی داری! ای کسی که فکر و اندیشه‌ات پاک و درست است! ای کسی که طبع و روحیه‌ات خوش و نیکو است! ای کسی که دین و ایمان خالص و پاکی داری!
دولت بنازد سال و مه، ملت بنازد روز و شب
کان چون تویی دارد یمین، وین چون تویی دارد امین
هوش مصنوعی: سالیان و ماه‌ها برای خوشحالی و prosperity خود افتخار کنند، و روزها و شب‌ها برای داشتن تو به خود ببالند، زیرا تو مانند یمین (سعادت) و امین (اعتماد و امنیت) در وجودت هستی.
فرخ یمین دولتی، زیبا امین ملتی
وز بهر ملت روز و شب، تیغ یمانی در یمین
هوش مصنوعی: فرخ یمین اشاره به فردی خوشبخت و نیکوکار دارد که از وی به عنوان قیم و نگهدار ملت یاد می‌شود. او برای رضایت و امنیت ملت، شب و روز تلاش می‌کند و آماده است تا در برابر خطرات دفاع کند. این سخن نشان‌دهنده‌ی اهمیت مراقبت و حفاظت از ملت و تلاش برای بهبود شرایط زندگی آن‌هاست.
گاهی به دریا در شوی گاهی به جیحون بگذری
گه رای بگریزد ز تو، گه رام و گه خان گه تگین
هوش مصنوعی: گاهی به دریا می‌روی و گاهی از کنار جیحون عبور می‌کنی. گاهی فکر و ایده‌ها از تو دور می‌شوند و گاهی آرامش و راحتی به تو می‌رسد. Sometimes peaceful and sometimes tumultuous.
صد قلعه شاهانه را، برهم زدی بی کیمیا
صد لشکر مردانه را، گردن شکستی بی کمین
هوش مصنوعی: با یک حرکت بی‌نظیر، تو توانستی صد قلعه را ویران کنی و بدون هیچ‌گونه تله، صد لشکر را به زانو درآوری.
چون روز جنگ آید ترا، تنها برون آیی ز صف
زانرو که داری لشکری، بر سان کوه آهنین
هوش مصنوعی: زمانی که موعد جنگ فرا برسد، تو تنها از صف خارج خواهی شد، زیرا که تو سپاهی در دلت داری، مانند کوهی از آهن محکم.
صد ره فزون دیدم ترا، کز قلب لشکر درشدی
با کرگ تنها در اجم، با شیر تنها در عرین
هوش مصنوعی: من بارها تو را دیدم که از دل لشکری و از میان جمعیت بیرون آمده‌ای، همانند کُره‌دریایی که در دشت تنها سفر می‌کند و همچون شیری که در لانه‌اش به تنهایی حضور دارد.
اندر بیابان های سخت، ره برده ای بی راهبر
وین از توکل باشد ای شاه زمانه وز یقین
هوش مصنوعی: در بیابان‌های دشوار و بی‌راه، فردی را بدون راهنما می‌بیند و این نشان از اعتماد و اطمینانی است که به خداوند دارد، ای پادشاه زمان.
در ریگ جوشان چشمه روشن پدید آید ترا
آری چنین باشد کسی، کورا بود یزدان معین
هوش مصنوعی: در میان شن‌های جوشان، چشمه‌ای روشن و زنده ظاهر می‌شود. کسی که همچون این چشمه است و از یزدان کمک می‌طلبد، در حقیقت کور است.
بردی فراوان رنج دل، بردی فراوان رنج تن
وز رنج دل و ز رنج تن، کردی جهان زیر نگین
هوش مصنوعی: تو با اندوه و درد فراوانی که به دل و تن من آوردی، توانستی تمامی دنیا را زیر فرمان خود درآوری.
زانسو جهان بگشاده ای، تادامن کوه یمن
زینسو زمین بگرفته ای ،تا ساحل دریای چین
هوش مصنوعی: از آن طرف جهان به روی تو گشوده شده است، تا آن‌جا که دامنه کوه یمن را از این طرف زمین گرفته‌ای، و تا ساحل دریای چین را هم شامل شده‌ای.
بغداد و زانسو هم ترا، بودی کنون گر خواستی
لیکن نگهداری همی، جاه امیر المؤمنین
هوش مصنوعی: اگرچه بغداد و زانسو هر دو برای تو مناسب هستند، اما اکنون اگر بخواهی، باید به خاطر مقام امیر المؤمنین مراقب باشی.
از بهر میر مؤمنین بگذاشتی نیم از جهان
کو هیچکس را این توانایی که کردستی تو این
هوش مصنوعی: تو به خاطر رهبر مؤمنان، نیمی از زندگی‌ات را به خاطر کاری که انجام دادی، رها کردی؛ زیرا هیچ‌کس در جهان توانایی انجام چنین کاری را ندارد.
صد بنده داری در توانایی و مردی و هنر
صد ره فزون از مقتدر وز معتصم و زمستعین
هوش مصنوعی: توانایی، مردانگی و هنر تو به اندازه‌ای است که به یکصد بنده می‌ارزد و در مقایسه با اقتدار و قدرت امیران بزرگ، به ویژه معتصم و زمستانی، تو راه‌های بیشتری برای پیشرفت و قدرت داری.
حرمت نگهداری همی، حری بجای آری همی
واجب چنین بینی همی، ای پیشوای پیش بین
هوش مصنوعی: حفظ و احترام را نگه‌دار، زیرا این وظیفه‌ای است که بر عهده‌ات گذاشته شده است. این را درست می‌بینی، ای رهبری که آینده‌نگر هستی.
از جمله میران ترا، هرگز نبیند کس کفو
از جمله شاهان ترا، هرگز نبیند کس قرین
هوش مصنوعی: از میان حاکمان، هیچ کس به پایه و مقام تو نمی‌رسد و از میان شاهان، هیچ کس به درجه و ارزش تو دست پیدا نمی‌کند.
پیلی چو در پوشی زره، شیری چو بر تابی کمان
ابری چو برگیری قدح، ببری چو در یازی بزین
هوش مصنوعی: هرگاه فیل را در زره بپوشانید، شیر به هنگام کشیدن کمان قوی خواهد شد. اگر ابر را در دست بگیرید، مانند یوزی که در صید تند است، قدرتمند و سریع می‌شوید.
با این بزرگی هر ضعیفی راه یابد سوی تو
خویی گزین کردی چنان چون رادمردان گزین
هوش مصنوعی: تو که با این بزرگی، هر ضعفی را به سوی خود می‌کشی، باید فضیلتی را انتخاب کنی، مانند آنچه مردان بزرگ و رادمردان انجام می‌دهند.
با بندگان و کهتران از آسمان گوید سخط
آنکس که اورا ده درم باشد به خاک اندر دفین
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که کسی که فقط به خاطر دارایی‌اش (ده درم) بر دیگران به دیده تحقیر می‌نگرد و با آن‌ها بدرفتاری می‌کند، در واقع در جایگاه بالایی نیست و در نهایت باید در خاک مدفون شود. این موضوع به ارزش‌های واقعی انسانیت اشاره دارد و نشان می‌دهد که ثروت نباید موجب برتری بر دیگران شود.
از پادشاهی پارسایی دوستتر داری همی
زین پادشاهان عاجزند ای پادشاه راستین
هوش مصنوعی: ای پادشاه واقعی، تو بیشتر از پادشاهان، به دوستی و پارسایی علاقه‌مند هستی و از سلطنت این پادشاهان ناتوان راضی نیستی.
هرگز نگشتی کینه‌ور، هرگز نگشتی کینه کش
کاین عاجزانرا باشد و تو قادری جز کارکین
هوش مصنوعی: هرگز به دشمنی و کینه ورزیدن روی نیاورده‌ای، زیرا این کار مخصوص کسانی است که ضعف دارند. تو از آنقدر توانایی برخوردار هستی که نیازی به اینگونه رفتارها نداری.
آنرا که تویاری دهی، یاری دهد چرخ برین
وانرا که تو غمگین کنی، برکام دل گردد غمین
هوش مصنوعی: اگر به کسی کمک کنی و او را یاری دهید، زمانه نیز در کارش به تو یاری خواهد رساند. اما اگر کسی را ناراحت کنی، دلش پر از غم خواهد شد.
آن کونکو خواهد ترا، گرسنگ بر گیرد ز ره
از دولت توگردد آن ،در دست او در ثمین
هوش مصنوعی: هر که به دنبال تو باشد، گرسنگی و سختی را از راه تحمل خواهد کرد. از فرخندگی و سعادت تو، او در دستش بهترین نعمت‌ها را خواهد داشت.
آن کس که بدخواهد ترا، یاقوت رمانی مثل
در دست او اخگر شود، پس وای بدخواه لعین
هوش مصنوعی: کسی که برای تو بدی بخواهد، حتی بهترین و باارزش‌ترین چیزها در دست او نیز به زحمت و آتش بدل می‌شود. پس وای بر این بدخواه و بدطینت!
تا آسمان روشن شود، چون سبز گردد بوستان
تا بوستان خرم شود، چون تازه گردد یاسمین
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان روشن نشود و بوستان به سبزی نرسد، نمی‌توان به خرمی و زیبایی بوستان و تازگی یاسمین امیدوار بود.
شاهنشه گیتی تو باش و در خور شاهنشهی
تا هر امیری پیش تو، بر خاک ره مالد جبین
هوش مصنوعی: ای شاه بزرگ دنیا، تو باید در شان و مقام شاهی باشی، تا هر امیری در حضور تو با احترام بر زمین سجده کند و پیشانی‌اش را به خاک بمالد.
خوی چنین گیرد همی، کو را به چنگ آید درم
تو با جهانداری شها، خویی همی داری چنین
هوش مصنوعی: کسی که به دنیا بخل ورزد و خود را به خواسته‌های آن درگیر کند، از آنچه که شایسته‌اش است، دور می‌ماند. به عبارت دیگر، اگر با کمال رنج و سختی به دنبال ثروت و قدرت باشی، در نهایت به همان اندازه که به دنیا وابسته‌ای، خویشتن‌داری و صفات نیکو را فراموش خواهی کرد.
زانجا که دل خواهد ترا، شکرکش و شکرستان
باآنکه خوش باشد ترا شادان خور و شادان نشین
هوش مصنوعی: هرجا که دل تنگی برای تو دارد، با محبت و خوش‌رویی به پذیرایی از تو بپرداز، حتی اگر خودت هم احساس خوشحالی می‌کنی، با شادی بنشین و از زندگی لذت ببر.
تو شاد خوار و شادکام و شادمان و شاد دل
بدخواه تو غلطیده اندر پای پیل پوستین
هوش مصنوعی: تو خوشحال و شاد و خوشبختی، اما دشمنی تو در زیر پای فیل، به اشتباه افتاده و در حال آسیب دیدن است.
پاینده بادا عمر تو، پیوسته بادا عز تو
فرخنده بادا عبد تو، آمین رب العالمین
هوش مصنوعی: برای تو عمر طولانی آرزو می‌کنم، که همیشه با عزت و بزرگمنشی زندگی کنی و بنده خوبی برای خدا باشی. آمین!