شمارهٔ ۱۰ - در مدح یمین الدولة سلطان محمود بن سبکتگین گوید
ای ملک گیتی گیتی تر است
حکم تو بر هرچه تو خواهی رواست
در خور تو وزدر کردارتست
هرچه درین گیتی مدح و ثناست
نام تو محمود بحق کرده اند
نام چنین باید با فعل راست
طاعت تو دینست آنرا که او
معتقد و پاکدل و پارساست
هر که ترا عصیان آرد پدید
کافر گردد اگر از اولیاست
از پی کم کردن بد مذهبان
در دل تو روز و شب اندیشه هاست
سال و مه اندر سفری خضر وار
خوابگه و جا یتو مهد صباست
ایزد کام تو بحاصل کناد
ما رهیانرا شب و روز این دعاست
تا سر آنان چو گیا بدروی
کایشان گویند جهان چون گیاست
ای ملکی کز تو بهر کشوری
بهره بیدینان گرم و عناست
گرد سپاه تو کجا بگذرد
چشم مسلمانانرا توتیاست
هرکه وفادار تو باشد بطبع
هر چه امیدست مر او را رواست
وانکه دو تاباشد با تو به دل
تا دل فرزندان با او دوتاست
گرچه حریصی تو بجنگ ملوک
ورچه ترا پیشه همیشه وغاست
تیغ تو روی ملکان دیده نیست
طاقت پیکار تو ای شه کراست
هر که بنگریزد و شوخی کند
مستحق هر بدی و هر بلاست
میرری از بهر تو گم کرده راه
ورچه بهر گوشه ری رهنماست
جز در تو راه گریزش نیست
آمدن او نه بکام و هواست
جز در تو راه گریزیش نیست
آمدن او نه بکام و هواست
نعمت ایزد را شاکر نبود
گفت چنین نعمت زیبا مراست
کافر نعمت شد و نسپاس گشت
کافر نعمت را شدت جزاست
ایزد بگماشت ترا تا بتو
نعمت او کم شد و دولت بکاست
هیچکسی راز تو بد نامده ست
کونه بدان و به بتر زان سزاست
حصن خداییست شها حصن تو
حصن تو دور از در قدر و از قضاست
بسته ایزد بود از فعل خویش
هرکه ببند تو ملک مبتلاست
ملک ری از قرمطیان بستدی
میل تو اکنون به مناو صفاست
آنچه به ری کردی وهرگز که کرد
یا بتمنا که توانست خواست
لاف زنانی را کردی بدست
کایشان گفتند جهان زان ماست
شیر ندارد دل و بازوی ما
کوشش ما بر دل و بازو گواست
روز مصاف و گه ناموس و ننگ
هر یکی از ما چو یکی اژدهاست
هر که بما قصد کند پیش ما
زود جهدگر که عمدیا خطاست
از بن دندان بکند هر که هست
آنچه بدان اندر مارا رضاست
اینهمه گفتند ولیکن کنون
گفته و ناگفته ایشان هباست
حاجب تو چون بدر ری رسید
هیچکس از جای نیارست خاست
همچو زنانشان بگرفتی همه
اشتلم ایشان اکنون کجاست
آنکه سقط گفت همی بر ملا
اکنون از خون جگر اوملاست
دار فرو بردی باری دویست
گفتی کاین در خور خوی شماست
هر که از ایشان بهوی کار کرد
بر سر چوبی خشک اندر هواست
بسکه ببینند و بگویند کاین
دار فلان مهتر و بهمان کیاست
اینرا خانه بفلان معدنست
وانرا اقطاع فلان روستاست
هیچ شهی با تو نیارد چخید
گرچه که با لشکر بی منتهاست
تهنیت آوردن نزدیک تو
از قبل مملکت ری خطاست
تهنیت گیتی گویم ترا
زانکه همه گیتی چون ری تراست
گرچه نخواهد دل تو آن تست
هر چه بر از خاک و فرود از سماست
دانم و از رای تو آگه شدم
کاین ز توانگر دلی و از سخاست
هیچ ملک نیست در ایام تو
کان ملکی نزتو مر او را عطاست
خانه بیدینان گیری همه
راست خوی تو چو خوی انبیاست
تو چو سلیمانی و روی چون سبا
حاجب تو آصف بن بر خیاست
نی نی این لفظ نیاید درست
معنی این لفظ نه بر مقتضاست
آصف تختی ز سبا بر گرفت
تو ملکی کاو را صد چون سباست
معجزه دولت تست او و باز
دولت تو معجزه مصطفاست
دولت و اقبال و بقای تو باد
چندان این چرخ فلکرا بقاست
گم باد از روی زمین آنکسی
کاورا مهر تو ز روی ریاست
شمارهٔ ۹ - در مدح خواجه جلیل عبدالرزاق بن احمدبن حسن میمندی: ز آفتاب جدا بود ماه چندین شبشمارهٔ ۱۱ - در صفت گوی بازی سلطان و مهمان شدنش بخانه یکی از فرزندان: ای فعل تو ستوده و گفتارهات راست
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ملک گیتی گیتی تر است
حکم تو بر هرچه تو خواهی رواست
هوش مصنوعی: تو ای فرمانروا، جهان بر پایه اراده تو شکل میگیرد و هر آنچه که بخواهی، بر آن حکم رانی و بر روی آن قدرت داری.
در خور تو وزدر کردارتست
هرچه درین گیتی مدح و ثناست
هوش مصنوعی: تمام چیزی که در این دنیا از ستایش و تمجید وجود دارد، به خاطر شخصیت و رفتار توست.
نام تو محمود بحق کرده اند
نام چنین باید با فعل راست
هوش مصنوعی: نام تو را محمود (ستوده) قرار دادهاند و این نام باید با اعمال درست و شایستهات هماهنگ باشد.
طاعت تو دینست آنرا که او
معتقد و پاکدل و پارساست
هوش مصنوعی: اطاعت از تو، ایمان و دینی است که کسی آن را دارد که پاکدل و پرهیزکار باشد.
هر که ترا عصیان آرد پدید
کافر گردد اگر از اولیاست
هوش مصنوعی: هر کسی که نسبت به تو نافرمانی کند، اگرچه از اولیای خدا باشد، به کفر میگراید.
از پی کم کردن بد مذهبان
در دل تو روز و شب اندیشه هاست
هوش مصنوعی: در دل تو دائماً فکر و خیالهایی درباره کاهش نفرت از دیگران وجود دارد.
سال و مه اندر سفری خضر وار
خوابگه و جا یتو مهد صباست
هوش مصنوعی: سال و ماه در سفری هستند مانند خضر، و جایی که انسان در آن میخوابد و آرامش مییابد، مهد و دامن جوانی است.
ایزد کام تو بحاصل کناد
ما رهیانرا شب و روز این دعاست
هوش مصنوعی: خداوند آرزوی تو را برآورده کند، ما بندگان هر شب و روز این دعا را میخوانیم.
تا سر آنان چو گیا بدروی
کایشان گویند جهان چون گیاست
هوش مصنوعی: تا زمانی که سر افراد آنچنان باشد که مانند گیاهان رشد کنند، آنان میگویند که جهان نیز مانند گیاهان است.
ای ملکی کز تو بهر کشوری
بهره بیدینان گرم و عناست
هوش مصنوعی: ای فرشتهای که به خاطر تو، در سرزمینهای مختلف، بهرهمندی از نعمتها برای کسانی که ایمان ندارند، فزونی یافته و به آنها لطف و محبت میشود.
گرد سپاه تو کجا بگذرد
چشم مسلمانانرا توتیاست
هوش مصنوعی: سربازان تو کجا میتوانند از دید مسلمانان بگذرند، مثل توت فرنگی درخشان هستند.
هرکه وفادار تو باشد بطبع
هر چه امیدست مر او را رواست
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو وفادار باشد، به طور طبیعی هر چیزی که به آن امید دارد برایش فراهم میشود.
وانکه دو تاباشد با تو به دل
تا دل فرزندان با او دوتاست
هوش مصنوعی: کسی که در دلش محبت و دوستی با تو وجود دارد، فرزندانش نیز محبت و وابستگی بیشتری به تو خواهند داشت.
گرچه حریصی تو بجنگ ملوک
ورچه ترا پیشه همیشه وغاست
هوش مصنوعی: اگرچه تو انسان حریصی هستی و در جنگ با پادشاهان میجنگی، اما شغل و حرفهات همیشه در مسیر دیگری است.
تیغ تو روی ملکان دیده نیست
طاقت پیکار تو ای شه کراست
هوش مصنوعی: شمشیر تو به اندازهای برنده است که هیچ یک از پادشاهان نمیتوانند در برابر تو دوام بیاورند. ای پادشاه، چه کسی جرات مقابله با تو را دارد؟
هر که بنگریزد و شوخی کند
مستحق هر بدی و هر بلاست
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیگران نگاهی بیسود و بیاحساس میاندازد و با رفتارهای بیملاحظه شوخی کند، سزاوار هرگونه بدی و سختی خواهد بود.
میرری از بهر تو گم کرده راه
ورچه بهر گوشه ری رهنماست
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر میگوید که به خاطر تو، او راه خود را گم کرده است و در هر گوشهای، نشانهها و راهنماهایی برای بازگشت به تو وجود دارد. یعنی عشق و محبت به تو او را به نوعی بیراه کرده، اما در عین حال، نشانههایی برای بازگشت و پیدا کردن راه وجود دارد.
جز در تو راه گریزش نیست
آمدن او نه بکام و هواست
هوش مصنوعی: جز در تو راهی برای فرار نیست؛ آمدن او به خواست و آرزوهای خود نیست.
جز در تو راه گریزیش نیست
آمدن او نه بکام و هواست
هوش مصنوعی: به غیر از تو هیچ راهی برای فرار وجود ندارد؛ ورود او به دنیا نه به خاطر خواسته و آرزو است.
نعمت ایزد را شاکر نبود
گفت چنین نعمت زیبا مراست
هوش مصنوعی: کسی که نعمتهای خداوند را درک نمیکند و سپاسگزار آن نیست، در واقع نمیداند که این نعمتهای زیبا و ارزشمند برای اوست.
کافر نعمت شد و نسپاس گشت
کافر نعمت را شدت جزاست
هوش مصنوعی: ناسپاسی نسبت به نعمتها باعث میشود که انسان به عذاب و مجازات دچار شود.
ایزد بگماشت ترا تا بتو
نعمت او کم شد و دولت بکاست
هوش مصنوعی: خداوند تو را گماشت تا به واسطهی تو نعمتش بر تو کاهش یابد و fortuneات کم شود.
هیچکسی راز تو بد نامده ست
کونه بدان و به بتر زان سزاست
هوش مصنوعی: هیچکس راز تو را بد ندانسته است، زیرا که تو خود بهتر از آن را میدانی.
حصن خداییست شها حصن تو
حصن تو دور از در قدر و از قضاست
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به حفاظت و حمایت الهی دارد. به این معنا که خداوند همچون دژی محکم و قدرتمند است که انسان را در برابر حوادث و مشکلات دنیا محافظت میکند. همچنین بیان میکند که این حمایت و حفاظت از ویژگیها و مقدرات الهی دور نیست و همیشه در دسترس است. به کل، به معنای اطمینان و آرامش در سایهی حمایت خداوند تعبیر میشود.
بسته ایزد بود از فعل خویش
هرکه ببند تو ملک مبتلاست
هوش مصنوعی: هر کس تحت تأثیر کارهای خود قرار دارد و سرنوشتش به دست خودش رقم میخورد. در واقع، اگر خدا ارادهای داشته باشد، آن سرنوشت از روش و اعمال خود انسان به وجود آمده است.
ملک ری از قرمطیان بستدی
میل تو اکنون به مناو صفاست
هوش مصنوعی: پادشاهی ری از دست قرمطیان گرفته شده است و اکنون تمایل تو به من و آرامش است.
آنچه به ری کردی وهرگز که کرد
یا بتمنا که توانست خواست
هوش مصنوعی: هر چیزی که با تلاش و کوشش خود به دست آوردی، هرگز نمیتوانی آن را به خواستهای دیگر واگذار کنی.
لاف زنانی را کردی بدست
کایشان گفتند جهان زان ماست
هوش مصنوعی: تو با سخنانی که زدی، خود را بزرگ و مهم نشان دادی، در حالی که دیگران گفتند این جهان به ما تعلق دارد.
شیر ندارد دل و بازوی ما
کوشش ما بر دل و بازو گواست
هوش مصنوعی: ما در تلاشهای خود بر قلب و قدرتمان تأکید داریم، زیرا اینها نشانههای اراده و تلاش ما هستند.
روز مصاف و گه ناموس و ننگ
هر یکی از ما چو یکی اژدهاست
هوش مصنوعی: در روز جنگ و زمانی که به ناموس و آبرویمان آسیب برسد، هر یک از ما مانند یک اژدها پشتیبان و مدافع خواهیم بود.
هر که بما قصد کند پیش ما
زود جهدگر که عمدیا خطاست
هوش مصنوعی: هر کس که به ما نیت بد کند، باید زودتر از آنکه ما آگاه شویم، تلاش کند؛ زیرا که حقایق به سادگی قابل تشخیصاند و ممکن است گرفتار اشتباه شود.
از بن دندان بکند هر که هست
آنچه بدان اندر مارا رضاست
هوش مصنوعی: هر کس که بتواند از ریشه و بنیاد دندانهایش را بکند، در واقع تمام آنچه را که برای ما خوشایند و مورد قبول است، از بین خواهد برد.
اینهمه گفتند ولیکن کنون
گفته و ناگفته ایشان هباست
هوش مصنوعی: تمامی سخنانی که گفته شده، حالا چه گفته شده و چه نگفته، بیفایده است.
حاجب تو چون بدر ری رسید
هیچکس از جای نیارست خاست
هوش مصنوعی: زمانی که چهرهات مانند ماه کامل در آسمان پدیدار شد، هیچکس جرات نکرد از جایش بلند شود.
همچو زنانشان بگرفتی همه
اشتلم ایشان اکنون کجاست
هوش مصنوعی: تو نیز مانند زنان آنها، همه مشکلات و سختیهایشان را پذیرفتی. حالا آنها کجا هستند؟
آنکه سقط گفت همی بر ملا
اکنون از خون جگر اوملاست
هوش مصنوعی: کسی که در گذشته حرفهای نادرستی زده اکنون به وضوح و از عمق دلش حقیقت را بیان میکند.
دار فرو بردی باری دویست
گفتی کاین در خور خوی شماست
هوش مصنوعی: تو باری به دوش کشیدی و گفتی که این کار برای خودتان مناسب است.
هر که از ایشان بهوی کار کرد
بر سر چوبی خشک اندر هواست
هوش مصنوعی: هر کسی که از آنها (افراد نیک) دوری کند و به کارهای ناپسند مشغول شود، در نهایت به حالتی بیفایده و بیارزش دچار خواهد شد.
بسکه ببینند و بگویند کاین
دار فلان مهتر و بهمان کیاست
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه خیلیها به تماشای این محل میآیند و دربارهاش صحبت میکنند، فکر میکنند که اینجا متعلق به فلان شخصیت بلندمرتبه یا بهمان فرد با نفوذ است.
اینرا خانه بفلان معدنست
وانرا اقطاع فلان روستاست
هوش مصنوعی: این مکان به فلان معدن تعلق دارد و آن جای دیگر مربوط به فلان روستا است.
هیچ شهی با تو نیارد چخید
گرچه که با لشکر بی منتهاست
هوش مصنوعی: هیچ پادشاهی نمیتواند با تو به جنگ بپردازد، حتی اگر سپاهی بیپایان داشته باشد.
تهنیت آوردن نزدیک تو
از قبل مملکت ری خطاست
هوش مصنوعی: تبریک گفتن به تو از جانب مملکت ری اشتباه است.
تهنیت گیتی گویم ترا
زانکه همه گیتی چون ری تراست
هوش مصنوعی: من به تو تبریک میگویم، زیرا تمام دنیا مانند توست.
گرچه نخواهد دل تو آن تست
هر چه بر از خاک و فرود از سماست
هوش مصنوعی: هرچند دل تو این چیزها را نمیخواهد، ولی تمام آنچه که از خاک برمیخیزد و از آسمان پایین میآید، همین است.
دانم و از رای تو آگه شدم
کاین ز توانگر دلی و از سخاست
هوش مصنوعی: من میدانم و از نظر تو مطلع شدم که این دل از توانگری است و به خاطر سخاوت او شکل گرفته است.
هیچ ملک نیست در ایام تو
کان ملکی نزتو مر او را عطاست
هوش مصنوعی: هیچ سلطنتی در دوران تو وجود ندارد که آن را به تو عطا نکرده باشند.
خانه بیدینان گیری همه
راست خوی تو چو خوی انبیاست
هوش مصنوعی: خانه افراد بیایمان را مملو از دروغ و نادرستی میسازد، اما تو باید با ویژگیهای نیکو و درست خود، مانند ویژگیهای پیامبران عمل کنی.
تو چو سلیمانی و روی چون سبا
حاجب تو آصف بن بر خیاست
هوش مصنوعی: تو مثل سلیمان با عظمت و زیبایی، و زیبایی چهرهات به مانند سبا خیرهکننده است، همانند آصف که در خدمت توست و به عنوان رازدار تو محسوب میشود.
نی نی این لفظ نیاید درست
معنی این لفظ نه بر مقتضاست
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که این کلمه به درستی بیان نمیشود و مفهوم آن به شرایط و موارد خاصی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، نمیتوان به سادگی یا بهطور دقیق از این واژه برداشت کرد.
آصف تختی ز سبا بر گرفت
تو ملکی کاو را صد چون سباست
هوش مصنوعی: آصف که از تندباد سبا بر تخت خود نشسته، تو نیز مانند او ملکی داری که او را صد برابر زیباتر از سبا میدانند.
معجزه دولت تست او و باز
دولت تو معجزه مصطفاست
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بیانگر این است که خودِ پرودگار و نعمتها و موفقیتهایی که به انسان میدهد، شگفتیهایی بزرگ به شمار میروند. به عبارت دیگر، قدرت و حکمت خداوند در ایجاد رفاه و نعمتها برای بندگانش، به وضوح قابل مشاهده است و این نعمتها خود معجزاتی هستند که نشان از عظمت خداوند دارد.
دولت و اقبال و بقای تو باد
چندان این چرخ فلکرا بقاست
هوش مصنوعی: خوشبختی و موفقیت و دوام تو پایدار باشد، زیرا این دنیا همچون چرخ فلک است و دوام آن در حیات توست.
گم باد از روی زمین آنکسی
کاورا مهر تو ز روی ریاست
هوش مصنوعی: هر کس که محبت تو را به خاطر مقام و موقعیتش از یاد ببرد، باید از روی زمین محو و ناپدید شود.