گنجور

شمارهٔ ۲۸

فانیا گر شادیت باید طمع بگسل ز خلق
زانکه از رنج طمع دل را رسد هر دم غمی
گر بود در خاطرت رازی فرو خور دم مزن
چون ز ابنای زمان ممکن نباشد محرمی
بایدت از عالم آزادی برو آزاده باش
زانکه باشد عالم آزادگی خوش عالمی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فانیا گر شادیت باید طمع بگسل ز خلق
زانکه از رنج طمع دل را رسد هر دم غمی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی خوشی و شادمانی داشته باشی، باید از وابستگی به دیگران و امید به آنها دست بکشی، چون هر لحظه که به چیزی یا کسی طمع می‌کنی، دل را به رنج و غم مبتلا می‌کنی.
گر بود در خاطرت رازی فرو خور دم مزن
چون ز ابنای زمان ممکن نباشد محرمی
هوش مصنوعی: اگر در ذهن تو رمزی وجود دارد، آن را در دل نگه‌دار و بر زبان نیاور؛ زیرا در این دنیا، پیدا کردن کسی که بتوان به او اعتماد کرد و راز را با او در میان گذاشت، بسیار دشوار است.
بایدت از عالم آزادی برو آزاده باش
زانکه باشد عالم آزادگی خوش عالمی
هوش مصنوعی: باید از دنیای محدودیت و اسارت دوری کنی و به آزادی واقعی دست پیدا کنی، زیرا جهان آزادگی دنیای دلپذیری است.