گنجور

شمارهٔ ۲۲

سرائی دهر که هر لحظه کاروان دگر
در او نزول کند بهر خوردن و خفتن
مقیم ناشده طبل رحیل کوبد باز
بدین جهت شودش کاروان سرا گفتن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرائی دهر که هر لحظه کاروان دگر
در او نزول کند بهر خوردن و خفتن
هوش مصنوعی: دنیا مانند خانه‌ای است که هر لحظه کاروانی جدید به آن وارد می‌شود تا استراحت کند و غذا بخورد.
مقیم ناشده طبل رحیل کوبد باز
بدین جهت شودش کاروان سرا گفتن
هوش مصنوعی: به عنوان کسی که در جایی مستقر نشده و آماده سفر نیست، صدای طبل حرکت را می‌شنود و به همین خاطر کاروان‌سرا بردن می‌شود که باید رفتن را اعلام کند.