گنجور

شمارهٔ ۵۷ - تتبع خواجه

جفا و جور توام بر دل است و لطف عنایت
به شکر آن نتوانم ادا چه جای شکایت
پی صبوح شب تیره ره به میکده بردم
مگر که همت پیر مغان نمود هدایت
ربود هوش دلم را به عشوه مستی ساقی
چه می که گفتیش و ناچشیده کرد سرایت
شراب تلخ بسی خورده‌ام ز ساغر دوران
ولیک جام می هجر مهلک است به غایت
ز حدت غم و دردم ز عشق یار که آگه
که نه بدایت آن ظاهر آمد و نه نهایت
قدح چه پر کنی ای شوخ میْ‌فروش به قصدم
مرا که جرعه‌ای از ساغر تو هست کفایت
هجوم لشکر هستی چو گشت قاتل فانی
به جز شراب فنا همدمی نکرد حمایت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جفا و جور توام بر دل است و لطف عنایت
به شکر آن نتوانم ادا چه جای شکایت
هوش مصنوعی: درد و سختی‌هایی که تو بر دل من می‌زاری بسیار است، اما محبت و لطفی که به من داری را نمی‌توانم با شکرگزاری خالصانه جبران کنم، پس جایی برای شکایت باقی نمی‌ماند.
پی صبوح شب تیره ره به میکده بردم
مگر که همت پیر مغان نمود هدایت
هوش مصنوعی: در پی نوشیدنی صبحگاهی، به سمت میکده‌ای رفتم، شاید که تجربه و خرد پیران مرا هدایت کند.
ربود هوش دلم را به عشوه مستی ساقی
چه می که گفتیش و ناچشیده کرد سرایت
هوش مصنوعی: دل من را با زیبایی و ناز و عشوه‌ی ساقی به هم ریخت. او چیزی گفت که هنوز نوش جان نکرده‌ام و مرا مسحور کرد.
شراب تلخ بسی خورده‌ام ز ساغر دوران
ولیک جام می هجر مهلک است به غایت
هوش مصنوعی: من از زهر تلخ بسیاری نوشیده‌ام و از کاسهٔ روزگار امتحان کرده‌ام، اما این جام شراب جدایی به شدت خطرناک و مرگبار است.
ز حدت غم و دردم ز عشق یار که آگه
که نه بدایت آن ظاهر آمد و نه نهایت
هوش مصنوعی: غم و درد من از عشق یار به حدی است که هیچ‌کس نمی‌داند، نه آنچه در آغاز بود و نه آنچه در پایان خواهد بود، ظاهر شده است.
قدح چه پر کنی ای شوخ میْ‌فروش به قصدم
مرا که جرعه‌ای از ساغر تو هست کفایت
هوش مصنوعی: ای می‌فروش شنگول، اگر لیوانت را پر کنی، به خاطر من است؛ زیرا تنها یک جرعه از شراب تو برای من کافی است.
هجوم لشکر هستی چو گشت قاتل فانی
به جز شراب فنا همدمی نکرد حمایت
هوش مصنوعی: وقتی که لشکر زندگی به ما حمله‌ور می‌شود و ما را به سوی مرگ نزدیک می‌کند، هیچ‌چیز جز شراب فنا به‌عنوان همدم و یار در کنار ما نمی‌ماند.