شمارهٔ ۵۵ - تتبع خواجه
ز بس که مستی عشقم ز شرح بیرون است
می است اشک جگرگون مگر که او چون است
شراب را بود آن گونه زان گلرخسار
نه گونه رخ او از شراب گلگون است
کمال عشق من و حسن بینهایت او
ازان چه خلق تصور کنند بیرون است
صبا سلاسل آن طره را مزن بر هم
که آن مقام دل صد هزار مجنون است
به وعظ شیخ نخواهم ز عشق و باده گذشت
چرا که آن گهی افسانه و گه افسون است
بیار باده که این پنج روزه مهلت عمر
چو بنگری یکی از مکرهای گردون است
درون میکده آشوب می غنیمت دان
که در برون همه آشوب عالم دون است
به چار صفه میخانه شد گدا ساکن
فزون به کوکبه از شاه ربع مسکون است
خلاف امر به لاف فنا کند فانی
طرق بندگی ای دون مگر که ایدون است
شمارهٔ ۵۴ - تتبع خواجه: کار در دیر به غیر از جستن آن ماه نیستشمارهٔ ۵۶ - مخترع: ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز بس که مستی عشقم ز شرح بیرون است
می است اشک جگرگون مگر که او چون است
هوش مصنوعی: به خاطر شدت عشق و مستیام، نمیتوانم آن را توضیح دهم. آیا ممکن است شرابی که باعث اشکهایم میشود، او چه حالتی دارد؟
شراب را بود آن گونه زان گلرخسار
نه گونه رخ او از شراب گلگون است
هوش مصنوعی: شراب به خاطر زیبایی و چهرهی دلربای او به این شکل درآمده و رنگ رخسارش، رنگ شراب سرخ است.
کمال عشق من و حسن بینهایت او
ازان چه خلق تصور کنند بیرون است
هوش مصنوعی: کمال عشق من و زیبایی بینهایت او فراتر از تصورات مردم است.
صبا سلاسل آن طره را مزن بر هم
که آن مقام دل صد هزار مجنون است
هوش مصنوعی: باد، زنجیرهای آن مو را به هم نزن، زیرا آنجا مکانی است برای دل که صد هزار مجنون را در خود جای داده.
به وعظ شیخ نخواهم ز عشق و باده گذشت
چرا که آن گهی افسانه و گه افسون است
هوش مصنوعی: من از نصیحتهای شیخ نمیگذرم و عشق و می را رها نخواهم کرد، زیرا گاهی این نصایح فقط داستانهایی خیالی و گاهی هم جادو و فریب هستند.
بیار باده که این پنج روزه مهلت عمر
چو بنگری یکی از مکرهای گردون است
هوش مصنوعی: باده بیاور که این پنج روزی که برای عمرمان مانده، هنگامی که به آن نگاه میکنی، تنها یکی از ترفندهای جهان است.
درون میکده آشوب می غنیمت دان
که در برون همه آشوب عالم دون است
هوش مصنوعی: درون میخانه، هرج و مرج و شوری وجود دارد که باید آن را غنیمت شمرد، زیرا در بیرون، هرج و مرج و ناپاکی عالم حاکم است.
به چار صفه میخانه شد گدا ساکن
فزون به کوکبه از شاه ربع مسکون است
هوش مصنوعی: گدا به میخانهای رفت که پر از شلوغی و جنب و جوش بود و این در حالی است که در کاخ پادشاه، زندگی به آرامی و سکون جریان دارد.
خلاف امر به لاف فنا کند فانی
طرق بندگی ای دون مگر که ایدون است
هوش مصنوعی: دوست، در این دنیا همه چیز فانی و زودگذر است و کسانی که به مخالفت با دستورات الهی میپردازند، در حقیقت خود را به نوعی در بیراهه قرار میدهند. اگر به بندگی و اطاعت از خداوند نپردازیم، به چاه هلاکت میافتیم. بنابراین، بهتر است با درک این حقیقت، زندگی خود را بر اساس آموزههای الهی تنظیم کنیم.