شمارهٔ ۵
گر اول آتش عشق آسان نمود ما را
زد یک شرر بر آورد از سینه دود ما را
آرام و خواب از ما ای همدمان مجویید
رفت آنکه چشم راحت خوش می غنود ما را
شام وصال را مه خوشید بود از هجر
در روز تیره افکند چرخ حسود ما را
بس دیر اگر میسر شد بزمگاه معشوق
زانجا فلک برون راند بسیار زود ما را
زین سان که وصل معدوم افتاد و هجر موجود
نابود بهتر ای دل صد ره ز بود ما را
سنگ جنون فکنده در قتل کوشد امروز
آن کاو بزنده داری شب می ستود ما را
از کفر عشق در دین شد رخنه ها که کردند
صد گونه سرزنش ها گبر و جهود ما را
ساقی ز حد فزون ده می کز ملال دوران
هر دم ملال دیگر در دل فزود ما را
فانی چسان توان بد در شهر بند هستی
چون ره به نیستی ها هجران نمود ما را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر اول آتش عشق آسان نمود ما را
زد یک شرر بر آورد از سینه دود ما را
هوش مصنوعی: عشق در آغاز برای ما کار سادهای به نظر میرسید، اما یک جرقه از آن، دودی غلیظ از دل ما برآورد.
آرام و خواب از ما ای همدمان مجویید
رفت آنکه چشم راحت خوش می غنود ما را
هوش مصنوعی: ای دوستان، آرامش و خواب را از ما نخواهید، چرا که آن کسی که سرشار از آسایش و راحتی بود، دیگر در کنار ما نیست.
شام وصال را مه خوشید بود از هجر
در روز تیره افکند چرخ حسود ما را
هوش مصنوعی: شبانگاه که به وصال محبوب میرسیم، آن ماه درخشان به خاطر جدایی در روزهای تاریک حسادت میکند و بر ما سایه میافکند.
بس دیر اگر میسر شد بزمگاه معشوق
زانجا فلک برون راند بسیار زود ما را
هوش مصنوعی: اگر بزم معشوق دیر به دست آید، زمانه ما را بسیار زود از آنجا بیرون خواهد کرد.
زین سان که وصل معدوم افتاد و هجر موجود
نابود بهتر ای دل صد ره ز بود ما را
هوش مصنوعی: ای دل، حالا که وصل به چیزی که نیست، و جدایی از آنچه هست، به نابودی منجر میشود، بهتر است که ما در این راهها به موجودیت خود بیندیشیم و از آنچه داریم فاصله نگیریم.
سنگ جنون فکنده در قتل کوشد امروز
آن کاو بزنده داری شب می ستود ما را
هوش مصنوعی: دیو جنون سنگی را در دل گذاشته و امروزی که در صحنه قتلی درگیر است، فردی که در شب به ستایش زندگی پرداخته، در تلاش برای زنده ماندن است.
از کفر عشق در دین شد رخنه ها که کردند
صد گونه سرزنش ها گبر و جهود ما را
هوش مصنوعی: عشق باعث شده که در اصول دین ما تردیدهایی ایجاد شود و به همین خاطر، خیلیها از ما به خاطر اعتقاداتمان سرزنش کردهاند، چه افرادی که به بتپرستی میپردازند و چه کسانی که پیرو آئین یهود هستند.
ساقی ز حد فزون ده می کز ملال دوران
هر دم ملال دیگر در دل فزود ما را
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیشتر از حد معمول به ما شراب بده تا از غم و اندوه این روزگار که هر لحظه اندوهی تازه به دل ما میآورد، کمی راحت شویم.
فانی چسان توان بد در شهر بند هستی
چون ره به نیستی ها هجران نمود ما را
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که در این دنیای محدود و فانی، که به بند هستی گرفتار شدهایم، بتوانیم بیخبر از نیستی و فراق، زندگی کنیم؟