گنجور

شمارهٔ ۳ - تتبع خواجه حافظ

رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکل‌ها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفل‌ها
دل و می هردو روشن شد نمی‌دانم که تاب می
زد آتش‌ها به دل یا تاب می شد ز آتش دل‌ها
به مقصد گرچه ره دورست اگر آتش رسد از عشق
چون برق‌آسا توان کردن به گامی قطع منزل‌ها
من و بی‌حاصلی کاز علم و زهدم آنچه حاصل شد
یکایک در سر معشوق و می شد جمله حاصل‌ها
بود چون ابر سیر ناقه لیلی که در وادی
فغان از چاک دل مجنون کشد نی زنگ محمل‌ها
چو در دشت فنا منزل کنی یک روز ای فانی
ز من آن جانفزا اطلال را فابجدو قتلها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.