گنجور

شمارهٔ ۲۷ - جواب خود گوید

زهی به خار مژه صد هزار زار ترا
اسیر دو گل عارض دو صد هزار ترا
مباد جور خزان از بهار زیبایی
چنین که تازه شد گلشن عذار ترا
دلا ز ناله مکن دعوی شکیبایی
چو دوست جلوه نماید چه اختیار ترا
دوا به کلبه خمار جام گلرنگ است
گهی چو غنچه کند محنت خمار ترا
چو عمر میگذرد جام می ز دست منه
که وارهاند از اندوه روزگار ترا
مکش تو دامن اگر دامنت کشد خاری
به خاک اهل وفا چون فتد گذار ترا
مرو به باد خودی فانیا به وادی فقر
که اندر او به چنین بار نیست بار ترا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی به خار مژه صد هزار زار ترا
اسیر دو گل عارض دو صد هزار ترا
هوش مصنوعی: چقدر زیباست که با خاری در مژه‌هایش، صد هزار دل را به درد می‌آورد و تو را به اسارت دو گل رخسارش در می‌آورد، که خودشان نیز صد هزار دل را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
مباد جور خزان از بهار زیبایی
چنین که تازه شد گلشن عذار ترا
هوش مصنوعی: نگذار که تلخی‌های پاییز، زیبایی‌های بهار را تحت تأثیر قرار دهند، زیرا که چهره‌ی تو مانند گلی تازه شکفته است.
دلا ز ناله مکن دعوی شکیبایی
چو دوست جلوه نماید چه اختیار ترا
هوش مصنوعی: ای دل، از ناله و شکایت دست بردار، زیرا وقتی که دوست خود را به نمایش بگذارد، چه اختیاری از تو خواهد ماند؟
دوا به کلبه خمار جام گلرنگ است
گهی چو غنچه کند محنت خمار ترا
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی به شفابخشی اشاره شده است که در کلبه‌ای ساده وجود دارد. گلرنگ نماد زیبایی و شگفتی است که می‌تواند به او آرامش دهد. گاهی اوقات این زیبایی می‌تواند به مشکلات و دردهایی که شخص تجربه می‌کند کمک کند و آنها را کم‌رنگ کند. مانند غنچه‌ای که در اوج زیبایی‌اش درد و رنج را به فراموشی می‌سپارد.
چو عمر میگذرد جام می ز دست منه
که وارهاند از اندوه روزگار ترا
هوش مصنوعی: هرچه زمان می‌گذرد، از نوشیدن نوشیدنی غافل نشو، زیرا این لذت می‌تواند تو را از غم و اندوه روزگار نجات دهد.
مکش تو دامن اگر دامنت کشد خاری
به خاک اهل وفا چون فتد گذار ترا
هوش مصنوعی: اگر دامن خود را به خاطر دیگران به خاک بیفکنید و باز دلتنگی و مشکلاتی به سراغتان بیاید، بدانید که این درد و رنج می‌تواند از افرادی که به آنها وفادار بوده‌اید، ناشی شود.
مرو به باد خودی فانیا به وادی فقر
که اندر او به چنین بار نیست بار ترا
هوش مصنوعی: به در باد نرو و خودت را فراموش نکن، زیرا در وادی فقر، بار سنگینی نیست که بتوانی آن را تحمل کنی.