شمارهٔ ۲۶ - تتبع مولانا شاهی
شبنم که هوا ریخت به گلها و سمنها
شد آبله عارض اطفال چمنها
گلهای چمن گر نه شهیدان فراقند
چون لاله چرا غرقه به خونند کفنها؟
در تاب اگر نیست ازان جعد دلآویز
در طره سنبل ز چه افتاده شکنها
در فصل چنین باده و یاری به کف آور
خوردن نتوان جام چو در میکده تنها
چون جانب آن بت نشتابم که زر ناب
در گردن جان بهر کسش گشته رسنها
در سر حقیقت به سخن راه نباشد
جایی نرسد ار چه بسی رفت سخنها
فانی بره فقر درا نکته مگر بیش
گر مرد رهی بیش میار این همه فنها
شمارهٔ ۲۵ - در طور خواجه: در جام جم بریز شراب مغانه راشمارهٔ ۲۷ - جواب خود گوید: زهی به خار مژه صد هزار زار ترا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبنم که هوا ریخت به گلها و سمنها
شد آبله عارض اطفال چمنها
هوش مصنوعی: وقتی که شبنم بر روی گلها و سمنها نشسته، مانند آبلهای بر روی صورت بچههای چمنها جلوهگر میشود.
گلهای چمن گر نه شهیدان فراقند
چون لاله چرا غرقه به خونند کفنها؟
هوش مصنوعی: اگر گلهای چمن مانند شهیدانی هستند که به خاطر دوری محبوبانشان جان باختهاند، پس چرا مانند لالهها در خون خود غرق شدهاند و کفن پوشیدهاند؟
در تاب اگر نیست ازان جعد دلآویز
در طره سنبل ز چه افتاده شکنها
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت در موهای پیچدار و دلربا وجود ندارد، پس چرا این همه چین و شکن در گلبرگ سنبل مشاهده میشود؟
در فصل چنین باده و یاری به کف آور
خوردن نتوان جام چو در میکده تنها
هوش مصنوعی: در این فصل خاص که باده و یار در دست است، نمیتوان به تنهایی از جام نوشید، چون در میکده تنها بودن امکانپذیر نیست.
چون جانب آن بت نشتابم که زر ناب
در گردن جان بهر کسش گشته رسنها
هوش مصنوعی: وقتی که به آن معشوق نروم، انگار که طلاهای خالص به دور گردن جانم، برای دیگران به زنجیر تبدیل شدهاند.
در سر حقیقت به سخن راه نباشد
جایی نرسد ار چه بسی رفت سخنها
هوش مصنوعی: در واقع، زمانی که به عمق حقیقت میپردازیم، جایی برای گفتوگو وجود ندارد. هرچقدر هم که حرفها و سخنان زیادی مطرح شود، در نهایت به حقیقت دست نخواهیم یافت.
فانی بره فقر درا نکته مگر بیش
گر مرد رهی بیش میار این همه فنها
هوش مصنوعی: اگر انسان به فقر و ناتوانی عادت کند، باید بداند که برای رسیدن به کمال و حقیقت، از این افکار و زندگی محدود فراتر برود و به دنبال دانش و تجربیات بیشتر باشد. در زندگی، نباید تنها به فنون و مهارتهای سطحی اکتفا کرد.