شمارهٔ ۲۵ - در طور خواجه
در جام جم بریز شراب مغانه را
در وی نگر حقیقت این کار خانه را
ای پیر دیر اهل خرابات محرمند
زین راز نکته گوی و رها کن بهانه را
بی اعتدالی ار کنم از شور این حدیث
در حلق من بریز می بیخودانه را
کآن می زمان زمان برد از لوح خاطرم
عیش زمانه را و جفای زمانه را
مردن به وصل بایدم ای خضر منکرم
آب حیات و زندگی جاودانه را
بنگر به سقف میکده عکس فروغ می
گر ز آتش کلیم ندیدی زبانه را
فانی چو نیست لایق این بزم ای رقیب
باری بمان که بوسه زند آستانه را
شمارهٔ ۲۴ - تتبع یار عزیز: ای ز آتش می در گل روی تو اثرهاشمارهٔ ۲۶ - تتبع مولانا شاهی: شبنم که هوا ریخت به گلها و سمنها
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در جام جم بریز شراب مغانه را
در وی نگر حقیقت این کار خانه را
هوش مصنوعی: شراب مغانه را در جام جم بریز و به حقیقت این عمل در این مکان نگاه کن.
ای پیر دیر اهل خرابات محرمند
زین راز نکته گوی و رها کن بهانه را
هوش مصنوعی: ای سالخورده و دانای اهل میخانه، کسانی که به رازهای درونی آگاهند، با این مسئله در ارتباط هستند. پس سخن بگو و بهانهجویی را کنار بگذار.
بی اعتدالی ار کنم از شور این حدیث
در حلق من بریز می بیخودانه را
هوش مصنوعی: اگر از حالت اعتدال خارج شوم و به خاطر شور و شوق این گفتگو، جام مینوشم، بیاختیار و بیخبر از خودم.
کآن می زمان زمان برد از لوح خاطرم
عیش زمانه را و جفای زمانه را
هوش مصنوعی: شراب دلنشین این زمان، یاد و خاطرات بد را از ذهنم پاک کرده است، لذتهای زندگی و نیز بیرحمیهای آن را فراموش کردهام.
مردن به وصل بایدم ای خضر منکرم
آب حیات و زندگی جاودانه را
هوش مصنوعی: ای خضر، من از زندگی جاودانه و آب حیات بیزارم و باید بمیرم تا به وصال برسم.
بنگر به سقف میکده عکس فروغ می
گر ز آتش کلیم ندیدی زبانه را
هوش مصنوعی: به سقف میکده نگاه کن، تصویری از نور درخشانی را میبینی. اگر از آتش، صدای آتشنشان را نشنیدهای، نباید شعلهور بودن آن را فراموش کنی.
فانی چو نیست لایق این بزم ای رقیب
باری بمان که بوسه زند آستانه را
هوش مصنوعی: اگر من شایستهی حضور در این محفل نیستم، ای رقیب، لطفاً بمان و اجازه بده که فقط بوسهای به آستانهاش بزنم.