گنجور

شمارهٔ ۲۴ - تتبع یار عزیز

ای ز آتش می در گل روی تو اثرها
در سینه ازان آتشم افتاده شررها
سنگ لب رودی ز قتیل تو رود خون
باشد ز تموج به کنار آمده سرها
در خلعت گلگون قد رعنای تو سرو است
کو نشو و نما یافته با خون جگرها
هر نخل تمنی که به عشق تو نشاندیم
از سنگ ملامت همه آورده ثمرها
از عشق یکی مغبچه در دیر مغان دوست
آورده پی جرعه می روی به درها
بی راهبری دشت فنا طی نتوان کرد
کافزونست درو ازحدو اندازه خطرها
فانی بود و جام می و عشق و خرابات
کز دهر مراد این شد و بیهوده دگرها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ز آتش می در گل روی تو اثرها
در سینه ازان آتشم افتاده شررها
هوش مصنوعی: ای کسی که زیبایی‌ات از آتش می درخشد، آثار آن آتش بر چهره‌ات نمایان است؛ در دل من نیز از آن آتش، جرقه‌ها به جا مانده است.
سنگ لب رودی ز قتیل تو رود خون
باشد ز تموج به کنار آمده سرها
هوش مصنوعی: سنگی که در کنار رود قرار دارد، به خاطر خون کشته‌ات، به شدت از جریانات آب متاثر شده و به کناره رسیده است.
در خلعت گلگون قد رعنای تو سرو است
کو نشو و نما یافته با خون جگرها
هوش مصنوعی: در میان زیبایی‌های گلگون، قامت دلربای تو همچون سروی است که با خون دل‌ها شکوفا شده و رشد کرده است.
هر نخل تمنی که به عشق تو نشاندیم
از سنگ ملامت همه آورده ثمرها
هوش مصنوعی: هر درخت خرمایی که به عشق تو کاشتیم، از سنگ‌های سرزنش و نیش زبان مردم، همه ثمراتش را به بار آورده است.
از عشق یکی مغبچه در دیر مغان دوست
آورده پی جرعه می روی به درها
هوش مصنوعی: در یک مکان مذهبی، دختری زیبا و شاداب از عشق به معشوق، مشغول جمع‌آوری جرعه‌ای از می است و به درهای این مکان می‌رود.
بی راهبری دشت فنا طی نتوان کرد
کافزونست درو ازحدو اندازه خطرها
هوش مصنوعی: بدون راهنمایی، نمی‌توان در این دشت پرخطر گذر کرد زیرا در اینجا خطرها به اندازه‌ای زیاد است که از حد و اندازه فراتر می‌روند.
فانی بود و جام می و عشق و خرابات
کز دهر مراد این شد و بیهوده دگرها
هوش مصنوعی: هر چیزی که مربوط به عشق و نوشیدن شراب در این دنیاست، فانی و زودگذر است. در واقع، مقصود ما از زندگی تنها همین لحظه‌هاست و چیزهای دیگر بی‌فایده به نظر می‌رسند.