گنجور

شمارهٔ ۱۹ - تتبع خواجه

گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا
گویم دلت نماند دل خود کجاست ما را
دل رفت و جان هم از پی در وجه مطرب و می
این هردو لیک بی‌وی گو بزم ما میارا
ای رند لاابالی پیش از بلا ننالی
عاشق به بی‌بلایی باید کشد بلا را
در تست گنج پنهان زانی به چشم ویران
بین گرد خویش گردان این هفت اژدها را
با عشرتم چه قوت کین چرخ کم فتوت
هم هست بی‌مروت هم هست بی‌مدارا
ای دل به دوست رو کن جان را فدای او کن
با درد عشق خو کن لیکن مجو دوا را
پیر مغان که گردون عمرش کناد افزون
دارد همیشه ممنون رندان بی‌نوا را
در دیر اگرچه مستم زنار کفر بستم
باری ز خویش رستم صد شکر ازین خدا را
فانی ره وفا جو سر منزل رضا جو
در عشق او فنا جو دان مغتنم فنا را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا
گویم دلت نماند دل خود کجاست ما را
هوش مصنوعی: تو گفتی که عشق من را دوست داری و جانم را برایت فدا می‌کنم، اما حالا که دلت را به من نمی‌دهی، دل من کجاست؟
دل رفت و جان هم از پی در وجه مطرب و می
این هردو لیک بی‌وی گو بزم ما میارا
هوش مصنوعی: دل و جانم را به دنبال مطرب و میرفتم، اما بی‌او بگذر و بزم ما را تماشا نکن.
ای رند لاابالی پیش از بلا ننالی
عاشق به بی‌بلایی باید کشد بلا را
هوش مصنوعی: ای آدم با روح آزاد، پیش از اینکه مشکل یا مصیبتی برایت پیش بیاید، ناله و شکایت نکن. عاشق کسی است که باید در برابر سختی‌ها و مشکلات صبر کند و آنها را تحمل نماید.
در تست گنج پنهان زانی به چشم ویران
بین گرد خویش گردان این هفت اژدها را
هوش مصنوعی: در جستجوی گنجی که پنهان است، به دقت به اطراف خود نگاه کن و به آن هفت اژدها که به نوعی نمادها یا موانع هستند، توجه کن.
با عشرتم چه قوت کین چرخ کم فتوت
هم هست بی‌مروت هم هست بی‌مدارا
هوش مصنوعی: با یاری من چه نیازی به قدرت است؛ چون دنیا هم بی‌انصافی و بی‌رحمی وجود دارد و هم بی‌خودی و بی‌مروت.
ای دل به دوست رو کن جان را فدای او کن
با درد عشق خو کن لیکن مجو دوا را
هوش مصنوعی: ای دل، به سوی دوست برگرد و جان خود را فدای او کن. با درد عشق آشتی کن، اما به دنبال درمان آن نرو.
پیر مغان که گردون عمرش کناد افزون
دارد همیشه ممنون رندان بی‌نوا را
هوش مصنوعی: پیر مغان، کسی است که عمرش در حال گذر است و همیشه قدردان و سپاسگزار رندان بی‌بضاعتی است که در زندگی با سختی‌ها مواجه‌اند.
در دیر اگرچه مستم زنار کفر بستم
باری ز خویش رستم صد شکر ازین خدا را
هوش مصنوعی: هرچند در میخانه مست هستم و ارتباطی با دین ندارم، اما به دلیل لطف و رحمت خداوند، خود را از زحمت‌ها و مشکلات رهایی بخشیده‌ام و به او شکرگزارم.
فانی ره وفا جو سر منزل رضا جو
در عشق او فنا جو دان مغتنم فنا را
هوش مصنوعی: برای پیدا کردن وفا و صداقت، باید به آرامش و رضایت قلبی دست یافت و در عشق او غرق شد. این فنا و از خودگذشتگی را مغتنم بشمار و بدان که در این راه، ارزش واقعی نهفته است.