شمارهٔ ۳ - خون سیاوشان
گر نه به چشم مردمی سوی تو بنگرد فلک
خشم تو در دو چشم او مردمک استخوان کند
آنچه به یک زمان کند کین تو خالی از زمین
قوت و گردش فلک راست به صد قران کند
گوهر آبگینه را لعل سیاوشی مخوان
زآنکه مرا به شبهه آن خون سیاوشان کند
شمارهٔ ۲: خیل خزان بتاختن بر سپه بهار زدشمارهٔ ۴ - در توصیف باده: جز می صرف در جهان،چیست که از صروف او
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر نه به چشم مردمی سوی تو بنگرد فلک
خشم تو در دو چشم او مردمک استخوان کند
هوش مصنوعی: اگر آسمان به غیر از چشم انسانها به تو نگاه نکند، خشم تو میتواند آنقدر شدید باشد که به چشم او آسیب برساند.
آنچه به یک زمان کند کین تو خالی از زمین
قوت و گردش فلک راست به صد قران کند
هوش مصنوعی: هر چیزی که در یک زمان انجام شود، اگر تو از زمین و حرکت آسمان خالی باشی، ارزشش به اندازهی صد قران خواهد بود.
گوهر آبگینه را لعل سیاوشی مخوان
زآنکه مرا به شبهه آن خون سیاوشان کند
هوش مصنوعی: سنگ قیمتی شفاف مثل گوهر را به لعل سیاه سیاوش نخوان، زیرا این مسئله ممکن است مرا به یاد خون سیاوشان بیندازد.