گنجور

شمارهٔ ۳ - قصیده

نار است شعله شعله، رخ دلبرم ز تاب
مار است عقده عقده، دو زلفش بر آفتاب
زین شعله شعله، شعله آتش نهفته روز
ز آن عقده عقده، عقده تنین گرفته ناب
چون نافه نافه، مشک دو زلفش به رنگ و بو
وز توده توده، عنبر تر برده رنگ و آب
زین نافه نافه، نافه مشک اندر اهتمام
زآن توده توده، توده عنبر در اکتساب
از بوسه بوسه که دهد راحتی به روح
وز غمزه غمزه که خرد را کند خراب
زین بوسه بوسه، بوسه او دایه روان
زین غمزه غمزه، غمزه او مایه عذاب
هر روز نامه نامه، نویسد بر غم من
پر طعنه طعنه، تا دل من ز آن شود خراب
زآن نامه نامه، نامه شاهان در اضطرار
زین طعنه طعنه، طعنه شیران در اضطراب
هر لحظه خیره خیره، برآرم ز عشق او
از سینه ناله ناله، چو دعد از غم رباب
زین خیره خیره، قدم چون کمان سخت
ز آن ناله ناله، ناله من زار چون رباب
هر روز حله حله، بپوشد بر غم من
تا جامه پاره پاره، کنم خیره چون مصاب
زآن حله حله، حله احباب شوخگین
زآن پاره پاره، پاره دل عاشق از عذاب
چشمم چو قطعه قطعه، ابر است در بهار
اشکم چو دانه دانه، در و لولوی مذاب
زین قطعه قطعه، قطعه ابر از هوا خجل
زآن دانه دانه، دانه در در صدف بتاب
خطش چو زهره زهره مل پر ز مورچه
خالش چو نقطه نقطه، مه پر ز مشک ناب
زین زهره زهره، زهره عشاق خسته دل
زآن نقطه نقطه، نقطه عالم در انقلاب
عالم چو روضه روضه جنت شد از ضیا
بستان چو لجه لجه دریا شد از سحاب
زین روضه روضه، روضه رضوان شده زمین
زآن لجه لجه، لجه دریا شده سراب
تا پشته پشته شد چمن از گلستان سمن
بگشاده بیضه بیضه کافور بر تراب
زآن پشته پشته، پشته شده دشت و کشتزار
زین بیضه بیضه، بیضه فکن ز آشیان عقاب
زد کله کله باد به باغ از حریر سیم
تا قطره قطره ابر فشاند بر او گلاب
زآن کله کله، کله ببسته فلک ز ابر
زآن قطره قطره، قطره (ماورد) گشته آب
نوروز تحفه تحفه دهد زآن سپس به باغ
چونانکه صله صله به من شاه کامیاب
زین تحفه تحفه، تحفه او بسته حریر
زآن صله صله، صله او خلعت و ثیاب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نار است شعله شعله، رخ دلبرم ز تاب
مار است عقده عقده، دو زلفش بر آفتاب
هوش مصنوعی: آتش همانند شعله‌های زیادی در جریان است و چهره محبوبم از تابش آن درخشان است. دو زلف او مانند عقده‌هایی در برابر تابش آفتاب قرار دارد.
زین شعله شعله، شعله آتش نهفته روز
ز آن عقده عقده، عقده تنین گرفته ناب
هوش مصنوعی: از این آتش شعله‌ور، شعله‌ای نهفته در روز روشن شده است. از این درد و غم، عقده‌هایی به وجود آمده که صدای دل‌تنگی را به گوش می‌رساند.
چون نافه نافه، مشک دو زلفش به رنگ و بو
وز توده توده، عنبر تر برده رنگ و آب
هوش مصنوعی: زلف‌های او مانند مشک، خوشبو و زیبا هستند و در کنار هم به شکل توده‌ای از عنبر، رنگ و حالت خاصی دارند.
زین نافه نافه، نافه مشک اندر اهتمام
زآن توده توده، توده عنبر در اکتساب
هوش مصنوعی: از این گل خوشبو، بوی خوش مشک به مشام می‌رسد و از این توده‌ها، بوی خوش عنبر به دست می‌آید.
از بوسه بوسه که دهد راحتی به روح
وز غمزه غمزه که خرد را کند خراب
هوش مصنوعی: این بیت درباره تأثیرات مثبت بوسه و نگاهی عاشقانه صحبت می‌کند. بوسه به روح آرامش می‌دهد و نگاهی معنادار می‌تواند عقل را از کار بیندازد یا به او آسیب بزند. به عبارتی، عشق و محبت می‌توانند احساس شادی و آرامش را به همراه داشته باشند، اما در عین حال می‌توانند موجب اشتباهات یا سردرگمی عقل نیز شوند.
زین بوسه بوسه، بوسه او دایه روان
زین غمزه غمزه، غمزه او مایه عذاب
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به تأثیر و شدت احساسات دارد. بوسه‌ای که از معشوق به دست می‌آید به نوعی آرامش و عشق را به همراه دارد، در حالی که غمزه و نگاه معشوق می‌تواند درد و رنج را نیز به ارمغان بیاورد. به عبارتی، عشق و زیبایی می‌تواند هم لذت‌بخش باشد و هم عذاب‌آور.
هر روز نامه نامه، نویسد بر غم من
پر طعنه طعنه، تا دل من ز آن شود خراب
هوش مصنوعی: هر روز نامه‌ای می‌نویسند که پر از کنایه و طعنه به غم من است، و این باعث می‌شود دل من به شدت ناراحت و خراب شود.
زآن نامه نامه، نامه شاهان در اضطرار
زین طعنه طعنه، طعنه شیران در اضطراب
هوش مصنوعی: این بیت به موضوعاتی اشاره دارد که شامل ناامیدی و فشار در شرایط بحرانی است. در آن، اشاره به نامه‌ای می‌شود که نشان‌دهنده وضعیت دشوار پادشاهان است و همچنین به تندی و تهاجم شیران نمادین در مواقع تنش و اضطراب پرداخته می‌شود. به‌طور کلی، مضمون این بیت نمایانگر حالتی است که در آن افراد در شرایط سخت و پرتنش قرار دارند و باید با مشکلات مقابله کنند.
هر لحظه خیره خیره، برآرم ز عشق او
از سینه ناله ناله، چو دعد از غم رباب
هوش مصنوعی: هر لحظه به عشق او ز شدت احساس، از دل ناله‌ای بلند می‌کنم، مانند دعد که از غم رباب ناله می‌زند.
زین خیره خیره، قدم چون کمان سخت
ز آن ناله ناله، ناله من زار چون رباب
هوش مصنوعی: از این جست و خیزهای بی‌هدف، گام‌هایم مانند کمانی شده‌اند و به خاطر این ناله و گریه‌هایی که دارم، حال و روزم چون صدای ناله‌های ساز رباب است.
هر روز حله حله، بپوشد بر غم من
تا جامه پاره پاره، کنم خیره چون مصاب
هوش مصنوعی: هر روز با شادی و خوشحالی، غم‌های من را بپوشاند تا من هم با حالت پریشان و فرسوده‌ام، حیران و متعجب به نظر بیایم.
زآن حله حله، حله احباب شوخگین
زآن پاره پاره، پاره دل عاشق از عذاب
هوش مصنوعی: از آن لباس خوش رنگ و زیبا، دوستانی خوشحال و شاداب برمی‌خیزند، و از آن دل شکسته، دل عاشق رنج می‌کشد.
چشمم چو قطعه قطعه، ابر است در بهار
اشکم چو دانه دانه، در و لولوی مذاب
هوش مصنوعی: چشم‌هایم به مانند تکه‌های ابر در بهار است و اشک‌هایم مانند قطره‌های در و لولوی آب ذوب شده می‌ریزد.
زین قطعه قطعه، قطعه ابر از هوا خجل
زآن دانه دانه، دانه در در صدف بتاب
هوش مصنوعی: از این تکه‌های ابر که به صورت پراکنده در آسمان هستند، خجالت می‌کشد و بر آن دانه‌های در درون صدف، نور می‌تابد.
خطش چو زهره زهره مل پر ز مورچه
خالش چو نقطه نقطه، مه پر ز مشک ناب
هوش مصنوعی: خط او مانند زهره زیبا و دلنواز است و زیبایی شخصیتش پر از جاذبه است. خال های صورتش به مانند دانه‌های کوچک و نقطه‌ای می‌باشند که بر چهره‌اش نمایان است، و همچون مه، آموزه و عطرش خالص و ناب است.
زین زهره زهره، زهره عشاق خسته دل
زآن نقطه نقطه، نقطه عالم در انقلاب
هوش مصنوعی: این بیت به طور غیر مستقیم به زیبایی و جذابیت دردناک عشق اشاره دارد. شاعر از زهره (ناهید)، که نماد زیبایی و عشق است، سخن می‌گوید و به حال عاشقان خسته و دلبسته اشاره می‌کند. به نوعی، زیبایی این عشق و گیرایی آن باعث دگرگونی و انقلاب در عالم احوال عاشقان می‌شود.
عالم چو روضه روضه جنت شد از ضیا
بستان چو لجه لجه دریا شد از سحاب
هوش مصنوعی: عالم مانند باغی شده که از نور و زیبایی گلزار بهشتی برخوردار است، و این باغ مانند دریا شده که از بارش باران پرآب و خرم است.
زین روضه روضه، روضه رضوان شده زمین
زآن لجه لجه، لجه دریا شده سراب
هوش مصنوعی: این باغ بهشتی، به شکلی زیبا و دلکش درآمده و به خاطر تماشای جاذبه‌هایش، زمین بهشت را به یاد می‌آورد. اما در عین حال، این زیبایی سطحی است و در عمق آن، با لجن و آبی که به نظر می‌رسد وجود دارد، حقیقت دیگری پنهان است.
تا پشته پشته شد چمن از گلستان سمن
بگشاده بیضه بیضه کافور بر تراب
هوش مصنوعی: چمن با گل‌های خوشبو پر شده و بوی کافور بر زمین پاشیده شده است.
زآن پشته پشته، پشته شده دشت و کشتزار
زین بیضه بیضه، بیضه فکن ز آشیان عقاب
هوش مصنوعی: از آن کوه‌ها و تپه‌ها، دشت‌ها و مزارع به وجود آمده‌اند. از این تخم‌ها و جوجه‌ها، جوجه‌کشی کن و به آشیانه عقاب برو.
زد کله کله باد به باغ از حریر سیم
تا قطره قطره ابر فشاند بر او گلاب
هوش مصنوعی: باد به آرامی از باغ عبور کرد و با خود حسی لطیف و خوشبو آورد، به طوری که باران به شکل قطرات زیبای گلاب بر روی گل‌ها می‌بارید.
زآن کله کله، کله ببسته فلک ز ابر
زآن قطره قطره، قطره (ماورد) گشته آب
هوش مصنوعی: از آنجا که سر و صدای زیادی وجود دارد، آسمان به خاطر ابرها بسته شده است و آن قطره‌های باران هم که به زمین می‌رسند، به آب تبدیل می‌شوند.
نوروز تحفه تحفه دهد زآن سپس به باغ
چونانکه صله صله به من شاه کامیاب
هوش مصنوعی: نوروز هدایای خوشبختی می‌آورد و مانند باغی که به بار می‌نشیند، شادی و کامیابی را به من به عنوان یک پادشاه می‌دهد.
زین تحفه تحفه، تحفه او بسته حریر
زآن صله صله، صله او خلعت و ثیاب
هوش مصنوعی: از این هدیه‌ی زیبا، هدیه‌ای که با پارچه‌ی ابریشمی بسته شده است. از این صله و ارتباط، صله‌ای که به شکل لباس و پوشاکی زیبا نمایان شده است.