گنجور

شمارهٔ ۴ - ای من غلام همت مردی که بی سخن

ای من غلام همت مردی که بی سخن
با شاعرش سخاوت و لطف پیاپیست
و آنرا که شعر دادم و بستد بجایزه
آبستن منست اگر حاتم طیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای من غلام همت مردی که بی سخن
با شاعرش سخاوت و لطف پیاپیست
هوش مصنوعی: من افتخار می‌کنم که خدمتگزار کسی هستم که با وجود اینکه سکوت می‌کند، به شاعرش با بخشش و مهربانی‌های مکرر خود نشان می‌دهد.
و آنرا که شعر دادم و بستد بجایزه
آبستن منست اگر حاتم طیست
هوش مصنوعی: شعری که به کسی تقدیم کردم و او به‌جای آن چیزی نگرفت، برای من مثل زنی حامله است که انتظار می‌رود زایش داشته باشد، و اگر او حاتم طایی باشد، یعنی بسیار بخشنده و بزرگ‌منش.