گنجور

شمارهٔ ۶۸

هرگز به ازین پسر نبودست
نازکتر ازین بشر نبودست
از عمر چه کام دیده باشد
دستی که در آن کمر نبودست
بس وحشی و شرم روست پیداست
کز خانه رهش بدر نبودست
دانست غمم بیک اشارت
معشوق بدین نظر نبودست
چون ماند معلمش همانا
کز حسن ویش خبر نبودست
از دیدن عاشقان چه رنجد
گر خود سخنی دگر نبودست
در عشق شکرلبان فغانی
کس از تو خرابتر نبودست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز به ازین پسر نبودست
نازکتر ازین بشر نبودست
هوش مصنوعی: هیچ کسی نازک‌تر و لطیف‌تر از این پسر وجود ندارد.
از عمر چه کام دیده باشد
دستی که در آن کمر نبودست
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی خود تجربیات و موفقیت‌های زیادی نداشته باشد، چگونه می‌تواند از عمرش بهره‌مند شده باشد؟
بس وحشی و شرم روست پیداست
کز خانه رهش بدر نبودست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی به شدت وحشی و شرمگین به نظر می‌رسد، به طوری که مشخص است او از خانه‌اش خارج نشده و به دنیای بیرون ن رفته است.
دانست غمم بیک اشارت
معشوق بدین نظر نبودست
هوش مصنوعی: غم من را تنها با یک اشاره معشوق فهمید، و در این نگاه چیز دیگری نبود.
چون ماند معلمش همانا
کز حسن ویش خبر نبودست
هوش مصنوعی: معلمش به دلیل اینکه از زیبایی چهره او اطلاعی نداشت، در حیرت مانده است.
از دیدن عاشقان چه رنجد
گر خود سخنی دگر نبودست
هوش مصنوعی: دیدن حال عاشقان چه دردی دارد اگر سخن دیگری برای گفتن نباشد.
در عشق شکرلبان فغانی
کس از تو خرابتر نبودست
هوش مصنوعی: در عشق، هیچ کس به اندازه تو دیوانه و خراب نیست.