گنجور

شمارهٔ ۴۵۲

ز دل جز خون نشان در چشم بی‌حاصل نمی‌یابم
نشان خون دل می‌یابم اما دل نمی‌یابم
قدم در هیچ منزل بی‌گل رویت نپیمایم
که صد خار جفا را در جگر منزل نمی‌یابم
چه حاصل زین همه اشک روان در دیدهٔ روشن
برین سرچشمه چون آن سرو را مایل نمی‌یابم
تو ای مرغ چمن خوش باش با سرو و گل رعنا
که من برگ طرب در نقش آب و گل نمی‌یابم
مگر برق تجلی شعله زد از منزل لیلی
که از مجنون نشانی در پی محمل نمی‌یابم
من دلتنگ را یارب چه سود از محفل جانان
که هرگز خویش را محرم در آن محفل نمی‌یابم
نهادم چون فغانی دل به داغ هجر و تنهایی
چو خود را در حریم وصل او قابل نمی‌یابم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز دل جز خون نشان در چشم بی‌حاصل نمی‌یابم
نشان خون دل می‌یابم اما دل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: در دل هیچ نشانی جز غم و درد نمی‌بینم. اشک‌های خونی را می‌بینم، اما خود دل را نمی‌توانم پیدا کنم.
قدم در هیچ منزل بی‌گل رویت نپیمایم
که صد خار جفا را در جگر منزل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: من بدون دیدن چهره زیبای تو هرگز به هیچ جا قدم نمی‌زنم، زیرا تحمل درد و زخم‌هایی که از جدایی تو می‌خورم برایم ممکن نیست.
چه حاصل زین همه اشک روان در دیدهٔ روشن
برین سرچشمه چون آن سرو را مایل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: با اینکه اشک فراوانی در چشمانم دارم و در اینجا مانند یک چشمه می‌جوشد، اما هیچ نشانه‌ای از سرسبزی و شادابی در آن سروِ بلند نمی‌بینم.
تو ای مرغ چمن خوش باش با سرو و گل رعنا
که من برگ طرب در نقش آب و گل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: ای پرنده‌ی چمن، با درختان سرو و گل‌های زیبا شاد باش، زیرا من در دنیای مادی به دنبال شادی و خوشی نمی‌گردم.
مگر برق تجلی شعله زد از منزل لیلی
که از مجنون نشانی در پی محمل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: آیا نور و زیبایی اشتیاق لیلی از خانه‌اش درخشید که من در جستجوی نشانه‌ای از مجنون، در میان آن همه شلوغی و حرکت نمی‌توانم پیدا کنم؟
من دلتنگ را یارب چه سود از محفل جانان
که هرگز خویش را محرم در آن محفل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: من که دلتنگ هستم، ای خدا، چه فایده‌ای دارد که به محفل محبوب بروم، وقتی که هرگز خودم را در آن جمع نمی‌توانم نزدیک و محرم احساس کنم؟
نهادم چون فغانی دل به داغ هجر و تنهایی
چو خود را در حریم وصل او قابل نمی‌یابم
هوش مصنوعی: من چون فغان و ناله‌ای در می‌آیم و دل‌تنگی ناشی از جدایی و تنهایی مرا آزار می‌دهد، چون خود را در آستانه وصال او لایق نمی‌دانم.