شمارهٔ ۴۵۱
هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنوم
گوش دارم تا هم از لعل تو مضمون بشنوم
بس که مشتاقم اگر وصف ترا گوید کسی
گرچه غیرت سوزدم خواهم که افزون بشنوم
تاب دیدارت ندارم طاقت گفتار هم
از درون میگو سخن تا من ز بیرون بشنوم
چارهٔ درد دلم چون نیست در دست حکیم
کی شفا یابد اگر صد درس قانون بشنوم
خوشتر آید از نوای عشرتم در گوش جان
نالهٔ دردی که از دلهای محزون بشنوم
بس که از عشق تو فریاد فغانی شد بلند
زود باشد کاین صدا از چرخ گردون بشنوم
شمارهٔ ۴۵۰: به حالی بس عجب شب زان جوان سرخوش افتادمشمارهٔ ۴۵۲: ز دل جز خون نشان در چشم بیحاصل نمییابم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر سخن کز وصف آن لبهای میگون بشنوم
گوش دارم تا هم از لعل تو مضمون بشنوم
هوش مصنوعی: هر حرفی که در مورد آن لبهای خوشرنگ و زیبا بشنوم، به دقت گوش میدهم تا از لعل و زیبایی تو نیز چیزی بشنوم.
بس که مشتاقم اگر وصف ترا گوید کسی
گرچه غیرت سوزدم خواهم که افزون بشنوم
هوش مصنوعی: من به شدت مشتاقانه منتظرم تا اگر کسی تو را توصیف کند، حتی اگر باعث غیرت و حسادت من شود، با کمال میل میخواهم بیشتر بشنوم.
تاب دیدارت ندارم طاقت گفتار هم
از درون میگو سخن تا من ز بیرون بشنوم
هوش مصنوعی: من نمیتوانم تاب دیدن تو را داشته باشم و نمیتوانم به راحتی با تو صحبت کنم. از درون سخن بگو تا من بتوانم از بیرون آن را بشنوم.
چارهٔ درد دلم چون نیست در دست حکیم
کی شفا یابد اگر صد درس قانون بشنوم
هوش مصنوعی: وقتی درمان دردی که دارم در دست پزشک نیست، چه فایده دارد اگر صدها درس علمی هم یاد بگیرم؛ دردی که درمانش ممکن نیست، هرگز بهبود نمییابد.
خوشتر آید از نوای عشرتم در گوش جان
نالهٔ دردی که از دلهای محزون بشنوم
هوش مصنوعی: صدای خوشی که به من میرسد، از غم و درد دلهای اندوهگین دیگران برایم دلنشینتر است.
بس که از عشق تو فریاد فغانی شد بلند
زود باشد کاین صدا از چرخ گردون بشنوم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو چنان فریاد و نالهای بلند شده که به زودی این صدا از آسمان و دنیا به گوشم خواهد رسید.