گنجور

شمارهٔ ۴۲۵

هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم
گه در گوش گهی رشته ی کاکل کشدم
از تجمل نکند بر من درویش نگاه
آه از آنروز کزین ناز و تجمل کشدم
نتوان دید که زلفش دگری باز کند
ور ببندم نظر از دور تحمل کشدم
من خود از کشتنیانم بهمه حال ولی
نه چنان نیز که بی فکر و تأمل کشدم
آه از آن شوخ که با مردم بیگانه مدام
می کند همنفسی تا بتغافل کشدم
من اگر جان بدهم، جای رقیبم ندهد
چکنم گر نکنم سعی تنزل کشدم
نالد از درد فغانی و مرا دیده پر آب
چون نگریم که وفا نامه ی بلبل کشدم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر دم آرایش آن عارض چون گل کشدم
گه در گوش گهی رشته ی کاکل کشدم
هوش مصنوعی: هر لحظه زیبایی آن چهره مثل گل را زینت می‌بخشم، گاهی به گوش او و گاهی به رشته‌های موهایش.
از تجمل نکند بر من درویش نگاه
آه از آنروز کزین ناز و تجمل کشدم
هوش مصنوعی: در ویترین زندگی، زیبایی‌ها و زرق و برق‌ها برای من که درویش هستم ارزشی ندارند. آه و افسوس به آن روزی که به خاطر این ناز و لطافت‌ها از خودم فاصله گرفتم و به درد و رنج دچار شدم.
نتوان دید که زلفش دگری باز کند
ور ببندم نظر از دور تحمل کشدم
هوش مصنوعی: اگر نتوانم زیبایی زلف او را ببینم، حتی اگر چشمانم را از دور ببندم، باز هم نمی‌توانم تحمل کنم.
من خود از کشتنیانم بهمه حال ولی
نه چنان نیز که بی فکر و تأمل کشدم
هوش مصنوعی: من خود به مرگ و فنا شده ام در همه حالات، اما نه به گونه‌ای که بی‌فکری و بدون تأمل این کار را انجام دهم.
آه از آن شوخ که با مردم بیگانه مدام
می کند همنفسی تا بتغافل کشدم
هوش مصنوعی: به آن جوان خوش‌مشرب افسوس می‌خورم که همیشه در کنار غریبه‌هاست و مرا به طرز زیرکانه‌ای فریب می‌دهد تا من را از خود دور کند.
من اگر جان بدهم، جای رقیبم ندهد
چکنم گر نکنم سعی تنزل کشدم
هوش مصنوعی: اگر جانم را فدای هدفم کنم، این برنده را راضی نخواهد کرد. پس چه کنم؟ اگر تلاش نکنم، به جایی نمی‌رسم و افت می‌کنم.
نالد از درد فغانی و مرا دیده پر آب
چون نگریم که وفا نامه ی بلبل کشدم
هوش مصنوعی: از دردهایش ناله می‌کند و من وقتی او را می‌بینم که چشمانش پر از اشک است، چه طور می‌توانم به وفاداری بلبل در عشق اشاره کنم؟