گنجور

شمارهٔ ۴۲۳

ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم
آهی زدیم و آبله ی دل شکافتیم
لیلی نمینمود رخ از غایت غرور
مجنون شدیم و دامن محمل شکافتیم
زخم آنچنان نشد که فراهم شود دگر
این دل نه همچو مردم عاقل شکافتیم
یک بخیه ی درست نزد کس بکار ما
دلق سیاه خویش بباطل شکافتیم
الماس پاره بود نه یاقوت آبدار
هر چند بیشتر جگر گل شکافتیم
روزی نشد بسایه ی نخل حرم درست
این خرقه کز حرارت منزل شکافتیم
چون شد فغانی این همه زخم نهان درست
ما هم نه سینه با تو مقابل شکافتیم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما سینه را ز جور تو غافل شکافتیم
آهی زدیم و آبله ی دل شکافتیم
هوش مصنوعی: ما از درد و ظلم تو به شدت رنج بردیم و با فریادی غمناک، غصه‌های دل را بیرون ریختیم.
لیلی نمینمود رخ از غایت غرور
مجنون شدیم و دامن محمل شکافتیم
هوش مصنوعی: لیلی به خاطر غرور زیادش، خود را از دیده‌ها پنهان کرده بود و ما به خاطر او، چنان دچار عشق و جنون شدیم که حتی دامن محمل را پاره کردیم.
زخم آنچنان نشد که فراهم شود دگر
این دل نه همچو مردم عاقل شکافتیم
هوش مصنوعی: زخم به حدی نبود که دل من دوباره بتواند مانند دیگران ترمیم شود و این دل را شکسته‌ام.
یک بخیه ی درست نزد کس بکار ما
دلق سیاه خویش بباطل شکافتیم
هوش مصنوعی: ما هیچ کس را برای اینکه به ما کمک کند و مشکلات‌مان را حل کند، نمی‌شناسیم و در عوض، خودمان با دلبستگی به باطل و نادرست، مسائل‌مان را از هم می‌پاشیم.
الماس پاره بود نه یاقوت آبدار
هر چند بیشتر جگر گل شکافتیم
هوش مصنوعی: الماس تکه‌ای بود، نه یاقوت درخشان، هرچقدر هم که تلاش کردیم و سختی کشیدیم.
روزی نشد بسایه ی نخل حرم درست
این خرقه کز حرارت منزل شکافتیم
هوش مصنوعی: روزی در سایه نخل حرم نشد که این خرقه را که به خاطر گرمای خانه پاره کردیم، درست کنیم.
چون شد فغانی این همه زخم نهان درست
ما هم نه سینه با تو مقابل شکافتیم
هوش مصنوعی: وقتی این همه زخم‌های پنهان به فغان درآمد، ما هم سینه‌مان را برای تو شکافتیم و در برابر دردهای تو ایستادیم.