گنجور

شمارهٔ ۴۲۲

بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم
بهر کرشمه و نازت هزار بار بمیرم
فتاده در سر راه تو جان من بلب آمد
روا مدار که از درد انتظار بمیرم
غریب شهر توام شهریار من نظری کن
که حسرتی نبود گر درین دیار بمیرم
فتاده ام بخمار از می وصال مبادا
که ساقیم ندهد جام و در خمار بمیرم
بداغ روی تو در لاله زار، زار بسوزم
بیاد خط تو از جلوه ی بهار بمیرم
تو در فسانه تبسم کنی و من ز تحیر
ز شوق آن لب جانبخش، زار زار بمیرم
بیاد جلوه ی نخل قد تو دیده ی گریان
نهاده در قدم سرو جویبار بمیرم
بهار شد که درین باغ هر نفس چو فغانی
ز صورت فاخته و نغمه ی هزار بمیرم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا که پیش تو ای سرو گلعذار بمیرم
بهر کرشمه و نازت هزار بار بمیرم
هوش مصنوعی: بیایید که من به خاطر زیبایی و جاذبه‌های شما، هزار بار جانم را فدای شما کنم.
فتاده در سر راه تو جان من بلب آمد
روا مدار که از درد انتظار بمیرم
هوش مصنوعی: عشق من در مسیر تو قرار گرفته و جان من در حال تباهی است. اجازه نده که به خاطر درد انتظار از دنیا بروم.
غریب شهر توام شهریار من نظری کن
که حسرتی نبود گر درین دیار بمیرم
هوش مصنوعی: من در این شهر غریبه‌ام، ای شهریار من. لطفاً یک نگاه به من بینداز، چرا که اگر در این دیار بمیرم، حسرتی در دل نخواهم داشت.
فتاده ام بخمار از می وصال مبادا
که ساقیم ندهد جام و در خمار بمیرم
هوش مصنوعی: من در حالت مستی ناشی از عشق به معشوق افتاده‌ام، نگرانم که مبادا ساقی‌ام به من جامی ندهد و من در این حالت مستی بمیرم.
بداغ روی تو در لاله زار، زار بسوزم
بیاد خط تو از جلوه ی بهار بمیرم
هوش مصنوعی: در باغی که زیباترین گل‌ها شکوفه زده‌اند، به خاطر یاد خط زیبایت، از درد و غم می‌سوزم و حتی آرزو می‌کنم که در این بهار زیبا بمیرم.
تو در فسانه تبسم کنی و من ز تحیر
ز شوق آن لب جانبخش، زار زار بمیرم
هوش مصنوعی: تو در عالم خیال لبخند می‌زنی و من از شگفتی و شوق آن لب‌های دلگشایت، به شدت و بی‌تابی می‌میرم.
بیاد جلوه ی نخل قد تو دیده ی گریان
نهاده در قدم سرو جویبار بمیرم
هوش مصنوعی: من برای زیبایی و جذبه‌ی قد تو که مانند نخل بلند است، چشمانم را با اشک در پیش پای درخت سرو و جویبار گذاشته‌ام و به خاطر این عشق جان می‌دهم.
بهار شد که درین باغ هر نفس چو فغانی
ز صورت فاخته و نغمه ی هزار بمیرم
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده و در این باغ هر لحظه صدای فغانی از فاخته و نغمه‌های هزار و یک آواز به گوش می‌رسد، این احساسات و زیبایی‌ها مرا به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهند.