گنجور

شمارهٔ ۳۷۳

ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خال
معنیی داری که نتوان صورتش بستن خیال
می کشی و زنده می سازی ز تأثیر نظر
جان فدای شیوه ی چشم تو ای مشگین غزال
آتش انگیزد ز دلها جلوه ی سرو قدت
در کدام آب و هوا پرورده آمد این نهال
کار دل با معنی حسن تو افتادست و بس
خواه در روز جدایی خواه در شام وصال
سبزه ی نوخیز و گلبرگ دلارای رخت
آن بهار بی خزان وین آفتاب بی زوال
بر دمد گلهای رنگین در گلستان نظر
از شراب ارغوانی چون کنی رخساره آل
در خیال از دفتر حسنت گشودم فال وصل
حرف اول آیت رحمت برآمد حسب حال
سر زد از آیینه ی مهر رخت آثار خط
چون خیال سبزه ی نورسته در آب زلال
مردم چشم فغانی باد بر آتش سپند
شمع رخسارت چو افروزد شبستان خیال

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای فروغ جوهر حسنت برون از خط و خال
معنیی داری که نتوان صورتش بستن خیال
هوش مصنوعی: ای درخشش زیبایی تو از هر نشان و مشخصه‌ای فراتر است، وجود تو طوری است که حتی خیال هم نمی‌تواند آن را به تصویر بکشد.
می کشی و زنده می سازی ز تأثیر نظر
جان فدای شیوه ی چشم تو ای مشگین غزال
هوش مصنوعی: تو با نگاهت جان‌ها را می‌کشی و دوباره زنده می‌سازی. من برای شیوه و زیبایی چشمانت، جانم را فدای تو می‌کنم، ای غزالی با چشم‌های مشکی.
آتش انگیزد ز دلها جلوه ی سرو قدت
در کدام آب و هوا پرورده آمد این نهال
هوش مصنوعی: آتش عشق را از دل‌ها برافروخته است؛ جلوه‌ی زیبای قامت تو در کدام فضا و شرایط پرورش یافته که این درخت عشق به این شکل رشد کرده است؟
کار دل با معنی حسن تو افتادست و بس
خواه در روز جدایی خواه در شام وصال
هوش مصنوعی: دل من فقط به دلیل زیبایی تو مشغول است و هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد، چه در روز جدایی و چه در شب وصال.
سبزه ی نوخیز و گلبرگ دلارای رخت
آن بهار بی خزان وین آفتاب بی زوال
هوش مصنوعی: رشد تازه ی گیاهان و برگ‌های زیبا و دلنشین تو بهاری است که هرگز به پایان نمی‌رسد و این نور خورشید همیشگی و پایدار است.
بر دمد گلهای رنگین در گلستان نظر
از شراب ارغوانی چون کنی رخساره آل
هوش مصنوعی: به باغ میرويد و به تماشاى گل‌هاى رنگارنگ می‌پردازید. اگر چهره‌تان به رنگ شراب ارغوانی باشد، زیبایی‌تان دو چندان خواهد شد.
در خیال از دفتر حسنت گشودم فال وصل
حرف اول آیت رحمت برآمد حسب حال
هوش مصنوعی: در خیال، از دفتر زیبایی تو نگاهی به سرنوشت وصال انداختم و اولین حرفی که دیدم نشانه‌ای از رحمت بود که متناسب با حال و روزم بود.
سر زد از آیینه ی مهر رخت آثار خط
چون خیال سبزه ی نورسته در آب زلال
هوش مصنوعی: تصویر چهره‌ات از آینه‌ی خورشید نمایان می‌شود، مانند تصویر سبزه‌ی جوانی که در آب زلال منعکس شده است.
مردم چشم فغانی باد بر آتش سپند
شمع رخسارت چو افروزد شبستان خیال
هوش مصنوعی: مردم، روی تو همچون شمعی در دل شب روشن است و این نور، آتش را بر افروخته است. در این حال، صدای فغان و ناله‌ای به گوش می‌رسد که نشان‌دهنده عواطف و احساسات عمیق است.