گنجور

شمارهٔ ۳۶۹

تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک
در دیده آب گشته و بر رخ نشسته خاک
از خون غنچه ی دل احباب کن حذر
ای دامنت چو برگ گل نوشکفته پاک
پیش نسیم بسکه گریبان گشاده یی
دارم دلی ز دست تو چون غنچه چاک چاک
پیوند ما چو با سر زلف تو محکمست
سر رشته ی حیاتم اگر بگسلد چه باک
صید حرم که ساخت خدا قتل او حرام
می خواهد از خدا که بتیغت شود هلاک
در تنگنای هجر فغانی گشاد دل
از ناله ی حزین طلب و آه دردناک

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی روم ز کوی تو غمگین و دردناک
در دیده آب گشته و بر رخ نشسته خاک
هوش مصنوعی: تا کی باید از قربانیت دور باشم و با دل‌شکستگی و غم به راه‌ها بیفتم، در حالی که چشمانم اشک‌آلود و چهره‌ام غبارآلود است؟
از خون غنچه ی دل احباب کن حذر
ای دامنت چو برگ گل نوشکفته پاک
هوش مصنوعی: از خون دل و ناراحتی های دوستانت دوری کن، ای دامن تو چون گل تازه شکفته، پاک و بی آزار است.
پیش نسیم بسکه گریبان گشاده یی
دارم دلی ز دست تو چون غنچه چاک چاک
هوش مصنوعی: نسیم به قدری دلپذیر و آرامش‌بخش است که من نیز از خودم آغوش باز کرده‌ام. دلم به خاطر تو چنان حالت شکفته و آسیب‌پذیری دارد که مانند غنچه‌ای چاک‌چاک شده است.
پیوند ما چو با سر زلف تو محکمست
سر رشته ی حیاتم اگر بگسلد چه باک
هوش مصنوعی: پیوند ما به اندازه‌ی محکم بودن گیسوان تو است و اگر این پیوند قطع شود، برای من اهمیتی ندارد.
صید حرم که ساخت خدا قتل او حرام
می خواهد از خدا که بتیغت شود هلاک
هوش مصنوعی: خداوند در حرم خود شکار را حرام کرده است و کسی که در این مکان مقدس به قتل برسد، قطعاً نیاز به این دارد که با تیغ تو از بین برود.
در تنگنای هجر فغانی گشاد دل
از ناله ی حزین طلب و آه دردناک
هوش مصنوعی: در شرایط سخت جدایی، با سر دادن فریادی از دل، از درد و غم خود می‌گویم و از عمق دل ناله‌ای می‌کنم.