گنجور

شمارهٔ ۳۶

گر به شمشیر جفا پاره کنی سینهٔ ما
همچنان مهر تو ورزد دل بی‌کینهٔ ما
رقم مهر و مه از سینهٔ افلاک رود
نرود نقش خیال تو ز آیینهٔ ما
قطره‌ای بودی و دل‌ها همه جویای تو بود
شب‌چراغی شده‌ای باش به گنجینهٔ ما
جای آنست که خون سرزند از چشم حسود
بس که پر شد دلش از کینهٔ دیرینهٔ ما
یارب این نغمه که پرداخت که ابریشم عود
آتش انداخته در خرقهٔ پشمینهٔ ما
در صف طاعت اگر تیغ کشد غمزهٔ تو
خون به جیحون رود از مسجد آدینهٔ ما
برنیاید نفس گرم فغانی امروز
در خمار‌ست مگر از می دوشینهٔ ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به شمشیر جفا پاره کنی سینهٔ ما
همچنان مهر تو ورزد دل بی‌کینهٔ ما
هوش مصنوعی: اگر با شمشیر ظلم خود، سینه ما را پاره کنی، دل بی‌کینه ما همچنان محبت تو را خواهد داشت.
رقم مهر و مه از سینهٔ افلاک رود
نرود نقش خیال تو ز آیینهٔ ما
هوش مصنوعی: مهر و ماه از آسمان برچیده می‌شوند، اما تصویر تو هرگز از دل و ذهن ما محو نخواهد شد.
قطره‌ای بودی و دل‌ها همه جویای تو بود
شب‌چراغی شده‌ای باش به گنجینهٔ ما
هوش مصنوعی: تو مانند یک قطره‌ای بودی که همه دل‌ها به دنبالت بودند، حالا مثل یک چراغ شب، در دل گنجینه‌ی ما درخشیده‌ای.
جای آنست که خون سرزند از چشم حسود
بس که پر شد دلش از کینهٔ دیرینهٔ ما
هوش مصنوعی: عذاب و غم دل حسود آنقدر زیاد شده که مثل خون از چشمانش می‌ریزد، چون از مدت‌ها پیش کینه‌اش نسبت به ما را در دل دارد.
یارب این نغمه که پرداخت که ابریشم عود
آتش انداخته در خرقهٔ پشمینهٔ ما
هوش مصنوعی: ای خدا، این آهنگی که سروده شده، چه کسی آن را ساخته که مانند ابریشم عود، آتش را در لباس پشمی ما افروخته است؟
در صف طاعت اگر تیغ کشد غمزهٔ تو
خون به جیحون رود از مسجد آدینهٔ ما
هوش مصنوعی: اگر در مسیر بندگی و اطاعت، نگاه ناز تو به میدان بیفتد، خون از رگ‌های ما به مانند آب در جوی‌ها جاری می‌شود، حتی از مکان‌های مقدسی چون مسجد جمعه نیز.
برنیاید نفس گرم فغانی امروز
در خمار‌ست مگر از می دوشینهٔ ما
هوش مصنوعی: در حال حاضر، هیچ صدا و فریادی از دل برنمی‌خیزد، جز اینکه از شراب خوشگوار ما ناشی شود.