گنجور

شمارهٔ ۳۲۸

این نخل تازه بین که ندیدست خار کس
نگرفته رنگ دامنش از لاله زار کس
با آب خود بر آمده همچون گل بهشت
لب تر نکرده هیچگه از جویبار کس
آیینه اش ز آه کسان مانده در امان
ننشسته گرد بر دلش از رهگذار کس
شهری شد از کرشمه ی مستانه اش خراب
وز باده اش نرفته عذاب خمار کس
مجروح ساخت تیغ زبانش دل همه
یکره نگشت مرهم جان فگار کس
ای آنکه می روی ز پیش باز کش عنان
کان آهوی رمیده نگردد شکار کس
فریاد از آن حریف که هر چند می خورد
از کبر و ناز سر ننهد در کنار کس
ای کاش بر مراد کسی چون نمیرود
باری بوعده هم ندهد انتظار کس
شمعی که روشنست فغانی بنور خود
پروا نمی کند بشبستان تار کس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این نخل تازه بین که ندیدست خار کس
نگرفته رنگ دامنش از لاله زار کس
هوش مصنوعی: این درخت نخل جوان را ببین که هنوز کسی به او آسیب نرسانده و دامنش از باغ لاله‌ها رنگین نشده است.
با آب خود بر آمده همچون گل بهشت
لب تر نکرده هیچگه از جویبار کس
هوش مصنوعی: او مانند گل بهشتی است که با آب خود رشد کرده و هرگز لب به آب جویبار نزده است.
آیینه اش ز آه کسان مانده در امان
ننشسته گرد بر دلش از رهگذار کس
هوش مصنوعی: آیینه‌اش از اشک‌ها و دردهای دیگران محفوظ مانده و هیچ گرد و غباری از گذر زمان روی دلش ننشسته است.
شهری شد از کرشمه ی مستانه اش خراب
وز باده اش نرفته عذاب خمار کس
هوش مصنوعی: شهر به خاطر جذبه و دلربایی او ویران شد و هیچ‌کس از خماری شراب او رنج نمی‌برد.
مجروح ساخت تیغ زبانش دل همه
یکره نگشت مرهم جان فگار کس
هوش مصنوعی: زبانش مانند تیغ است و با حرف‌هایش دل‌ها را مجروح می‌کند و هیچ‌کس نمی‌تواند به تنهایی مرهمی برای دردهای عمیق جانش پیدا کند.
ای آنکه می روی ز پیش باز کش عنان
کان آهوی رمیده نگردد شکار کس
هوش مصنوعی: ای کسی که در حال رفتن هستی، کمی مکث کن و افسار خود را بکش؛ زیرا آهویی که فراری است، هرگز صید کسی نخواهد شد.
فریاد از آن حریف که هر چند می خورد
از کبر و ناز سر ننهد در کنار کس
هوش مصنوعی: نگرانی و درد دل از رفیقی است که هرچند به خاطر غرور و خودخواهی‌اش ضربه می‌خورد، هرگز تن به همکاری و همدلی نمی‌دهد.
ای کاش بر مراد کسی چون نمیرود
باری بوعده هم ندهد انتظار کس
هوش مصنوعی: ای کاش کسی بی‌خبر از موعود کسی مانند من نباشد و به هیچ‌کس وعده‌ای ندهد که انتظارش را بکشد.
شمعی که روشنست فغانی بنور خود
پروا نمی کند بشبستان تار کس
هوش مصنوعی: شمعی که روشن است، به نور خود اهمیتی نمی‌دهد و به تاریکی اطرافش توجهی ندارد.