شمارهٔ ۳۲۵
رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز
آتش بخرمنم زن و مستی بهانه ساز
این قطره ها که در جگرم تازه شد گره
از عشق، خوشه خوشه کن و دانه دانه ساز
هر تیر غمزه یی که ز مژگان روان کنی
اول دل شکسته ی ما را نشانه ساز
بس نازکست توسنت ای نازنین سوار
از رشته های جان منش تازیانه ساز
جانها گره ز غیرت شمشاد کرد دل
مشاطه را که گفت کزین چوب شانه ساز
شاید که پرتوی دهد ای مطرب صبوح
سوز دلم ترانه ی بزم شبانه ساز
بیخوابیم بکشت خدا را فسانه یی
زان چشم جاودانه و لعل فسانه ساز
تا سیل غم بخانه ی ما رو نیاورد
ایدل در آب و خاک خرابات خانه ساز
از آه آتشین فغانی درین چمن
گل خانه سوز آمد و بلبل ترانه ساز
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز
آتش بخرمنم زن و مستی بهانه ساز
هوش مصنوعی: چهرهات را روشن کن و عشق و شورم را به آتش بکش. به دلم بدمستی بده و مرا در مستی غرق کن.
این قطره ها که در جگرم تازه شد گره
از عشق، خوشه خوشه کن و دانه دانه ساز
هوش مصنوعی: این قطرههای خون که در وجودم شکل گرفته، به خاطر عشق است. آنها را به صورت خوشهای و دانهدانه درآورید.
هر تیر غمزه یی که ز مژگان روان کنی
اول دل شکسته ی ما را نشانه ساز
هوش مصنوعی: هر بار که با ناز و ادا نگاهت را به سوی ما میاندازی، دل شکستهمان را هدف قرار میدهی.
بس نازکست توسنت ای نازنین سوار
از رشته های جان منش تازیانه ساز
هوش مصنوعی: ای سوار نازنین، تو به قدری لطیفی که از رشتههای جانم میتوانی نازکترین تازیانهها بسازی.
جانها گره ز غیرت شمشاد کرد دل
مشاطه را که گفت کزین چوب شانه ساز
هوش مصنوعی: دل آرایشگر با غیرت شمشاد گره خورده است، چرا که او گفت از این چوب (شمشاد) شانهای درست میکند.
شاید که پرتوی دهد ای مطرب صبوح
سوز دلم ترانه ی بزم شبانه ساز
هوش مصنوعی: شاید که این موسیقی صبحگاهی، که تو مینوازی، بتواند آرامشی به دل آکنده از درد من ببخشد و یادآور لذتهای شبانه باشد.
بیخوابیم بکشت خدا را فسانه یی
زان چشم جاودانه و لعل فسانه ساز
هوش مصنوعی: ما بیخوابیم و خدا را دلیلی از داستان آن چشم ابدی و لب خوشرنگش میسازیم.
تا سیل غم بخانه ی ما رو نیاورد
ایدل در آب و خاک خرابات خانه ساز
هوش مصنوعی: قبل از اینکه غم و اندوه به خانهمان بیاید، ای محبوب، بیایید در این مکان پر از شادی و خوشی خانهسازی کنیم.
از آه آتشین فغانی درین چمن
گل خانه سوز آمد و بلبل ترانه ساز
هوش مصنوعی: از ناراحتی و درد عمیق، صدای نالهای در این باغ بلند شد که باعث سوزش دل گلها شد و بلبل به خاطر این حال، شروع به خواندن ترانهای کرد.