گنجور

شمارهٔ ۳۲۴

مست آمدی کرشمه‌کنان در قبای ناز
زینگونه نازنین که تویی هست جای ناز
بخرام و ناز کن که خدا در ریاض حسن
آراست سرو قد ترا از برای ناز
هر جا که هست، غمزه و نازست کار تو
دل مبتلای غمزه و جانم فدای ناز
یکدم که دست داد ملاقات وصل تو
شد فوت فرصتم همه در ماجرای ناز
جور و جفای غمزه و ناز تو می‌کشم
افغان ز جور غمزه و آه از جفای ناز
هر ذره‌ام فریفتهٔ ناز پیشه‌ایست
کافر مباد پیش بتان مبتلای ناز
از بهر اضطراب فغانی بیقرار
پیوسته باد بر سر سروَت هوای ناز

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مست آمدی کرشمه‌کنان در قبای ناز
زینگونه نازنین که تویی هست جای ناز
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و میخواری به مراسمی خاص وارد شدی، با چهره‌ای دلربا و ناز که هیچ‌کس به زیبایی تو نمی‌رسد. جای تو در این دنیا واقعاً خاص و پر از ناز و لطافت است.
بخرام و ناز کن که خدا در ریاض حسن
آراست سرو قد ترا از برای ناز
هوش مصنوعی: زیبا و با ناز راه برو که خداوند در باغ زیبایی، قامت تو را برای ناز و دلربایی آراسته است.
هر جا که هست، غمزه و نازست کار تو
دل مبتلای غمزه و جانم فدای ناز
هوش مصنوعی: هر جا که باشی، لبخند و زیبایی تو، دل بیمار من را به درد می‌آورد و جانم فدای آن زیبایی توست.
یکدم که دست داد ملاقات وصل تو
شد فوت فرصتم همه در ماجرای ناز
هوش مصنوعی: لحظه‌ای که فرصتی برای دیدار و وصل با تو پیش آمد، همه زمان‌های من در ماجرای عشق و جمال تو به هدر رفت.
جور و جفای غمزه و ناز تو می‌کشم
افغان ز جور غمزه و آه از جفای ناز
هوش مصنوعی: درد و رنج ناشی از زیبایی و ناز تو را تحمل می‌کنم و از این ناز به شدت آه و ناله می‌زنم.
هر ذره‌ام فریفتهٔ ناز پیشه‌ایست
کافر مباد پیش بتان مبتلای ناز
هوش مصنوعی: هر یک از وجود من تحت تاثیر زیبایی و فریبندگی یک معشوق نازپرور است، کاش که هیچ کس به بت‌های بی‌اساس و لذت‌های فانی گرفتار نشود.
از بهر اضطراب فغانی بیقرار
پیوسته باد بر سر سروَت هوای ناز
هوش مصنوعی: به خاطر دل‌نگرانی و بی‌قراری، همیشه فریادی در سر، به خاطر زیبایی‌های تو وجود دارد.