شمارهٔ ۲۱۱
آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد
مهرم بساقیان گلندام تازه شد
هر شاخ گل ز کج کلهی می دهد نشان
خوبان رفته را به جهان نام تازه شد
آه از فریب دهر کزین عشوه بس نکرد
تا خلق را همان طمع خام تازه شد
از خاک کشتگان وفا خاست بوی گل
داغی که بود بر دل از ایام تازه شد
دل کنذده بودم از می و ساقی چو گل رسید
جان رمیده را هوس جام تازه شد
مرغ هوا به خانه خرابی من گریست
چندانکه سبزه ام بلب بام تازه شد
می نوش و گل بریز فغانی که عاقبت
باغ هنر ز چشمه ی انعام تازه شد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد
مهرم بساقیان گلندام تازه شد
هوش مصنوعی: بهار آمد و دل من شاد شد، جام جدیدی پر شده و عشق من به ساقیان با لباس گلین تازگی پیدا کرده است.
هر شاخ گل ز کج کلهی می دهد نشان
خوبان رفته را به جهان نام تازه شد
هوش مصنوعی: هر گل نشانی از زیباییهای محبوبان دارد و با هر شکوفه، نام جدیدی از آنها به دنیا معرفی میشود.
آه از فریب دهر کزین عشوه بس نکرد
تا خلق را همان طمع خام تازه شد
هوش مصنوعی: اهنگ فریب دنیا را میزند که این دنیای فریبنده از زیباییهایش دست برنمیدارد و هنوز هم برای مردم همان آرزوی بیهوده و ناپایدار را زنده نگه داشته است.
از خاک کشتگان وفا خاست بوی گل
داغی که بود بر دل از ایام تازه شد
هوش مصنوعی: از زمین کسانی که به وفا معروف هستند، بوی گلی به مشام میرسد که نشاندهندهٔ دلگدازی و ناراحتیهایی است که در گذشته تجربه شده، اما حالا دوباره به یاد میآید.
دل کنذده بودم از می و ساقی چو گل رسید
جان رمیده را هوس جام تازه شد
هوش مصنوعی: دل هنگام جدا شدن از شراب و ساقی، همچون گلی که به باغی رسیده است، به زندگی و شادابی تازهای فکر میکند. جان خسته و رمیدهام دوباره آرزوی نوشیدن جام تازهای را دارد.
مرغ هوا به خانه خرابی من گریست
چندانکه سبزه ام بلب بام تازه شد
هوش مصنوعی: پرندهای که در آسمان پرواز میکرد، به خاطر ویرانی خانهام اشک ریخت، بهطوریکه سبزهای تازه بر بام خانهام رویید.
می نوش و گل بریز فغانی که عاقبت
باغ هنر ز چشمه ی انعام تازه شد
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و ریختن گل را جشن بگیر، زیرا در پایان، باغ هنر با برکت و نعمت تازهای زندگی مییابد.

بابافغانی