گنجور

شمارهٔ ۱۷۸

سیمای توام در دل پر نور نگنجد
نور شجر حسن تو در طور نگنجد
در حلقه ی دلها ز صدای نی تیرت
شوریست که در انجمن سور نگنجد
بر کنگره ی وحدت و بردار حقیقت
غیر از سر شوریده ی منصور نگنجد
از رشک گریبان تو داغست دل من
چندانکه درو مرهم کافور نگنجد
چینی شکنان را هوس رفتن چین نیست
در بزم گدایان تو فغفور نگنجد
از تیغ مپوشان سر اگر همسر عشقی
در حلقه ی مستان سر مستور نگنجد
مرغ دلم از کعبه زند فال خرابات
چون بوم که در منزل معمور نگنجد
ما زخم تبر خورده ی قربانگه عشقیم
در پهلوی ما غیر بساطور نگنجد
آلوده مکن دامن پرهیز، فغانی
برخیز که در صومعه مخمور نگنجد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سیمای توام در دل پر نور نگنجد
نور شجر حسن تو در طور نگنجد
هوش مصنوعی: چهره‌ات در دل من آنقدر نورانی است که نمی‌تواند در آن جا بگیرد. زیبایی تو مانند نور درختان در کوه طور نمی‌تواند محدود شود.
در حلقه ی دلها ز صدای نی تیرت
شوریست که در انجمن سور نگنجد
هوش مصنوعی: صدای نی تو در دل‌ها شور و هیجانی به وجود می‌آورد که هیچ جمع و مجلسی نمی‌تواند آن را به تمامی درک کند.
بر کنگره ی وحدت و بردار حقیقت
غیر از سر شوریده ی منصور نگنجد
هوش مصنوعی: در اوج اتحاد و حقیقت، جز ذهن آشفته و بی‌تاب منصور جا نمی‌گیرد.
از رشک گریبان تو داغست دل من
چندانکه درو مرهم کافور نگنجد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر رشک و حسادت به تو زخم خورده است، به‌گونه‌ای که هیچ مرهمی نمی‌تواند آن را تسکین دهد.
چینی شکنان را هوس رفتن چین نیست
در بزم گدایان تو فغفور نگنجد
هوش مصنوعی: افرادی که به شکستن چینی مشغولند، میل به رفتن به چین ندارند و در جمع گدایان، شأن و مقام برجسته‌ای برای فغفور وجود ندارد.
از تیغ مپوشان سر اگر همسر عشقی
در حلقه ی مستان سر مستور نگنجد
هوش مصنوعی: اگرچه عشق تو خفی و پنهان است، اما باز هم نمی‌توانی به راحتی از خطرات و چالش‌های عشق فرار کنی. عشق، مانند تیغی تند است که حتی اگر در نگاه ظاهری پنهان باشد، اثراتش بر دل و جان آدمی عمیق و ملموس خواهد بود.
مرغ دلم از کعبه زند فال خرابات
چون بوم که در منزل معمور نگنجد
هوش مصنوعی: دل من مانند پرنده‌ای است که در کعبه نشسته و از سر شوق به خرابات (میخانه) فال می‌زند، چون جغدی که در خانه‌ای پر از مردم و شلوغ نمی‌تواند جا بگیرد.
ما زخم تبر خورده ی قربانگه عشقیم
در پهلوی ما غیر بساطور نگنجد
هوش مصنوعی: ما جراحت‌های ناشی از عشق را با خود داریم و در کنار ما هیچ چیزی جز این زخم‌ها و دردها نمی‌گنجد.
آلوده مکن دامن پرهیز، فغانی
برخیز که در صومعه مخمور نگنجد
هوش مصنوعی: دامن خود را از گناه پاک نگه‌دار و اجازه نده که احساسات در تو غلظت پیدا کند، زیرا در مکانی که به رزم روحی و معنوی اختصاص دارد، جای را برای نشئگی و غفلت نمی‌توان یافت.