شمارهٔ ۱۷۶
ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا کشید
سایبان زد بر کنار سبزه و صهبا کشید
هر کجا کان دانهٔ در کشتی می برگرفت
رند درد آشام او زانو زد و دریا کشید
آه ازان دم کز سر مستی بعاشق جام داد
وانگه از عین عنایت منتظر شد تا کشید
آندم از جان دست افشاندم که در گلگشت باغ
آستین بر زد بناز و پیرهن بالا کشید
عشق چون بر لوح هستی قرعه ی توفیق زد
دیگران را ترک فرمود و رقم بر ما کشید
می توان گفت که نتوان یافت درصد جام زهر
آنقدر تلخی که فرهاد از کف خارا کشید
رفت عاشق هچنان لب تشنه از مجلس برون
وز حریفان مزور پیشه منتها کشید
هست در محشر فغانی را کلید باغ خلد
یک به یک پیکان که در عشق از دل شیدا کشید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ترک من چون لاله برگ عیش در صحرا کشید
سایبان زد بر کنار سبزه و صهبا کشید
هوش مصنوعی: دوست من مانند گل لاله، جلوهای از شادی را در بیابان به نمایش گذاشت و در کنار سبزهها، سایبانی برای خود فراهم کرد و شراب عشق را در خود زنده کرد.
هر کجا کان دانهٔ در کشتی می برگرفت
رند درد آشام او زانو زد و دریا کشید
هوش مصنوعی: هر جا که دانهٔ در کشتی پیدا شد، رند درد کشیده به زانو در آمد و دریا را به جانب خود کشید.
آه ازان دم کز سر مستی بعاشق جام داد
وانگه از عین عنایت منتظر شد تا کشید
هوش مصنوعی: ای کاش آن لحظهای را که از شوق و مستی، به عشق جامی نوشاندند، فراموش کنم. سپس در حالتی از توجه و محبت، منتظر شد تا بنوشد.
آندم از جان دست افشاندم که در گلگشت باغ
آستین بر زد بناز و پیرهن بالا کشید
هوش مصنوعی: در آن لحظه، با شادی و هیجان، دستانم را در هوا تکان دادم و در حالی که در باغ قدم میزدم، آستینم را بالا زدم و پیراهنم را به ناز بالا کشیدم.
عشق چون بر لوح هستی قرعه ی توفیق زد
دیگران را ترک فرمود و رقم بر ما کشید
هوش مصنوعی: عشق زمانی که بر صفحه زندگی نقش بستی، شانس و موفقیت دیگران را کنار گذاشت و سرنوشت ما را رقم زد.
می توان گفت که نتوان یافت درصد جام زهر
آنقدر تلخی که فرهاد از کف خارا کشید
هوش مصنوعی: میتوان گفت که هیچ مقدار تلخی وجود ندارد که با تلخیای که فرهاد از سنگ سخت تجربه کرد قابل قیاس باشد.
رفت عاشق هچنان لب تشنه از مجلس برون
وز حریفان مزور پیشه منتها کشید
هوش مصنوعی: عاشق با وجود اینکه از جمع دوستان خود بیرون میرود، همچنان تشنه عشق و محبت باقی میماند و از افرادی که ظاهرشان فریبنده است، دوری میکند.
هست در محشر فغانی را کلید باغ خلد
یک به یک پیکان که در عشق از دل شیدا کشید
هوش مصنوعی: در روز رستاخیز، صدایی به گوش میرسد که به مانند کلیدی برای ورود به بهشت عمل میکند. هر تیر و نشانهای که از دل عاشق و شیدا به سمت معشوق پرتاب میشود، نمادی از عشق و پرشور بودن اوست.

بابافغانی