گنجور

شمارهٔ ۱۷

منور ساختی ای شمع خوبان محفل ما را
فروغ مطلع خورشید دادی منزل ما را
چراغ دیدهٔ دل شد ز یُمن مقدمت روشن
اثر بین طالع مسعود و بخت مقبل ما را
به آب دیده خواهم متصل ای سایهٔ رحمت
که سرو سرکشت مایل شود آب و گل ما را
خلاص از قید هستی می‌نمود احباب را مشکل
گشاد از حلقهٔ زلف تو آید مشکل ما را
دل پر درد دارم ای طبیب عاشقان امشب
قدم چون رنجه کردی گوش کن درد دل ما را
خوش آن ساعت که عشق خانه‌سوز وادی حیرت
به عزم کعبهٔ مقصود بندد محمل ما را
فغانی چون گره کردند خوبان سنبل مشکین
به دام آرزو بستند مرغ بسمل ما را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منور ساختی ای شمع خوبان محفل ما را
فروغ مطلع خورشید دادی منزل ما را
هوش مصنوعی: ای شمع زیبا، تو محفل ما را روشن کردی و با نور خود، خانه ما را مانند طلوع آفتاب درخشان کردی.
چراغ دیدهٔ دل شد ز یُمن مقدمت روشن
اثر بین طالع مسعود و بخت مقبل ما را
هوش مصنوعی: به خاطر حضور تو، چشمان دل روشن شده‌اند و نشانه‌های خوشبختی و شانس برای ما نمایان شده است.
به آب دیده خواهم متصل ای سایهٔ رحمت
که سرو سرکشت مایل شود آب و گل ما را
هوش مصنوعی: من امیدوارم که با اشک‌هایم به تو وصل شوم ای سایه رحمت، چون درخت سرو به سوی آب و خاک متمایل می‌شود.
خلاص از قید هستی می‌نمود احباب را مشکل
گشاد از حلقهٔ زلف تو آید مشکل ما را
هوش مصنوعی: فرار از محدودیت‌های وجودی برای دوستان دشوار به نظر می‌رسد، اما برای من، رهایی از این زنجیرها از طریق زیبایی و پیچیدگی‌های موهای تو آسان‌تر می‌شود.
دل پر درد دارم ای طبیب عاشقان امشب
قدم چون رنجه کردی گوش کن درد دل ما را
هوش مصنوعی: ای طبیب عاشقان، من دلی پر از درد دارم. امشب که تو قدم می‌زنی، لطفاً به من توجه کن و به درد دل من گوش کن.
خوش آن ساعت که عشق خانه‌سوز وادی حیرت
به عزم کعبهٔ مقصود بندد محمل ما را
هوش مصنوعی: ساعت خوشی است که عشق، با شوق و اشتیاق، ما را به سمت کعبه‌ای که هدف نهایی ماست، هدایت کند و به سفر ما معنا ببخشد.
فغانی چون گره کردند خوبان سنبل مشکین
به دام آرزو بستند مرغ بسمل ما را
هوش مصنوعی: وقتی که افراد زیبا و دلربا، با دلربایی و جذابیت خود ما را در بی‌خبری و آرزوهای دور قرار دادند، زندگی ما مانند پرنده‌ای گرفتار در دام و متحیر شده است.