گنجور

شمارهٔ ۱۶

درین چمن چه گلی باز شد به منزل ما
کز آن به باد فنا رفت غنچهٔ دل ما
ندیده روشنی دیدهٔ امید هنوز
فلک نشاند به یک دم چراغ محفل ما
دگر برای چه نخل امید بنشانیم
چو گل نکرد نهالی که بود حاصل ما
به خون ز لاله‌رخان پنجهٔ که برتابیم؟
که در میانه عیان نیست دست قاتل ما
قیامتست ملاقات یار غایب خویش
فغان که تا به قیامت بماند مشکل ما
چنان مهی که مقابل به چشم روشن بود
ببین که چون فلکش برد از مقابل ما
بلند ساز فغانی سرود نوحه که رفت
ترانهٔ طرب و بی‌غمی ز منزل ما

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درین چمن چه گلی باز شد به منزل ما
کز آن به باد فنا رفت غنچهٔ دل ما
هوش مصنوعی: در این باغ چه گلی به سراغ ما آمده که از آن، دل ما همچون غنچه‌ای به باد رفته است.
ندیده روشنی دیدهٔ امید هنوز
فلک نشاند به یک دم چراغ محفل ما
هوش مصنوعی: هنوز امید به روشنایی در چشمان ما وجود دارد، و زمانه در یک لحظه، چراغ جمع ما را روشن کرد.
دگر برای چه نخل امید بنشانیم
چو گل نکرد نهالی که بود حاصل ما
هوش مصنوعی: ما چرا باید دوباره امیدی را بکاریم، وقتی که نهالی که قبلاً کاشتیم، ثمر نداشت؟
به خون ز لاله‌رخان پنجهٔ که برتابیم؟
که در میانه عیان نیست دست قاتل ما
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانیم به کسی که با دیوانگی و زیبایی‌اش ما را به خون‌ریزی وادار کرده، پاسخ دهیم؟ در حالی که در این میان، نشانی از قاتل ما وجود ندارد و نمی‌توانیم او را شناسایی کنیم.
قیامتست ملاقات یار غایب خویش
فغان که تا به قیامت بماند مشکل ما
هوش مصنوعی: دیدار با یار غایب همچون روز قیامت است و آه و افسوس که این مشکل ما تا همیشه باقی خواهد ماند.
چنان مهی که مقابل به چشم روشن بود
ببین که چون فلکش برد از مقابل ما
هوش مصنوعی: چنان روشنایی وجود دارد که به چشم می‌خورد، ببین که چگونه فلک او را از جلویمان دور کرده است.
بلند ساز فغانی سرود نوحه که رفت
ترانهٔ طرب و بی‌غمی ز منزل ما
هوش مصنوعی: بلند کن صدای نوحه و گریه را، زیرا که شادی و خوشی از خانه‌مان رفته است.