گنجور

شمارهٔ ۱۶۲

آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند
عاشقانش همه دیوانه تر از یکدگرند
آه ازین عشوه نمایان که بهر چشم زدن
در نظر چشمه ی نوشند و بدل نیشترند
روی او پرو شمعیست که افروخت جهان
دیگران نور چراغند که بر یکدگرند
نکشم آه و کشم بر رخ دل پرده ی صبر
آه ازین قوم که بر داغ نهان پرده درند
ماه رخسار تو دارد اثر مهر تمام
خوبرویان دگر چون مه نو بی اثرند
از غلوی می عشق تو خبردار یکیست
باقی آنند کزین رطل گران بیخبرند
گر هزارند حریفان تو در چند هزار
بدو جام از می عشق تو یکی جان نبرند
بس کن این گریه ی شبگیر فغانی که چو صبح
مردم از اشک جگرگون تو خونین جگرند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن پریچهره که دیوانه اش اهل نظرند
عاشقانش همه دیوانه تر از یکدگرند
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا که عقل‌مندان شیفته‌اش هستند، همه عاشق‌هایش دیوانه‌تر از همدیگرند.
آه ازین عشوه نمایان که بهر چشم زدن
در نظر چشمه ی نوشند و بدل نیشترند
هوش مصنوعی: اوه از آن طور عشوه‌هایی که وقتی به کسی نگاه می‌کنند، همچون چشمه‌ای از شادی و خوشی به نظر می‌رسند، اما در دل درد و رنجی پنهان دارند.
روی او پرو شمعیست که افروخت جهان
دیگران نور چراغند که بر یکدگرند
هوش مصنوعی: صورت زیبا و خاص او مانند شمعی است که نورش به جهانی دیگر می‌تابد و دیگران همچون چراغ‌هایی هستند که نورشان به یکدیگر وابسته است.
نکشم آه و کشم بر رخ دل پرده ی صبر
آه ازین قوم که بر داغ نهان پرده درند
هوش مصنوعی: نمی‌توانم آهی بکشم و در دل صبرم را حفظ کنم. آه از این مردم که بر زخم‌های پنهان ما پرده می‌زنند.
ماه رخسار تو دارد اثر مهر تمام
خوبرویان دگر چون مه نو بی اثرند
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو تأثیر محبت همه‌ی زیبا رویان دیگر را دارد، زیرا مانند ماه نو، آنها هیچ تأثیری ندارند.
از غلوی می عشق تو خبردار یکیست
باقی آنند کزین رطل گران بیخبرند
هوش مصنوعی: عشق تو مانند یک خبر خاص است که فقط تعداد کمی از آن باخبرند و دیگران از آن بی‌خبرند، حتی اگر در دنیای سنگین و پر وزن زندگی کنند.
گر هزارند حریفان تو در چند هزار
بدو جام از می عشق تو یکی جان نبرند
هوش مصنوعی: اگر هزاران رقیب بر تو باشند، حتی اگر چند هزار نفر هم در کار باشند، هیچ یک از آن‌ها نمی‌توانند از جام عشق تو جان ببرند.
بس کن این گریه ی شبگیر فغانی که چو صبح
مردم از اشک جگرگون تو خونین جگرند
هوش مصنوعی: دیگر بس کن به این گریه و زاری در اوایل صبح، چون وقتی صبح می‌شود، مردم از اشک‌های تو که دل آنها را غمگین کرده، قلبشان شکسته و خونین می‌شود.