گنجور

شمارهٔ ۱۳۷

خورشید من که رخش جفا گرم داشتست
حسنش بر این خیال خطا گرم داشتست
در عاشقی بشورش من نیست عندلیب
هنگامه را بصوت و صدا گرم داشتست
چون بیضه نه سپهر در آرد بزیر بال
مرغی که آشیان وفا گرم داشتست
در چنگ زهره هست نوای غلط مرو
کاین بزم را ترانه ی ما گرم داشتست
یک مشتریست بر در این خانه آفتاب
بازار خوبی تو خدا گرم داشتست
تا کی دهد عنان مرادم فلک بدست
حالا به تازیانه مرا گرم داشتست
در حیرتم که آتش صوفی برای چیست
چون صفه را سماع و صفا گرم داشتست
تا آمدم بوادی هجران گداختم
این منزل خراب هوا گرم داشتست
چون شمع تا نسوخت فغانی نیافت وصل
مجلس از آن اوست که جا گرم داشتست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خورشید من که رخش جفا گرم داشتست
حسنش بر این خیال خطا گرم داشتست
هوش مصنوعی: خورشید من، که زیبایی‌اش با ظلم و ناسازگاری همراه است، بر این تصور نادرست بسیار دل‌فریب است.
در عاشقی بشورش من نیست عندلیب
هنگامه را بصوت و صدا گرم داشتست
هوش مصنوعی: در عشق، من مانند بلبل نیستم که در زمان شور و هیجان، آواز و نغمه سر دهم.
چون بیضه نه سپهر در آرد بزیر بال
مرغی که آشیان وفا گرم داشتست
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان، گندم‌زار را زیر بال پرنده‌ای که لانه‌اش مملو از وفاداری است، به زمین می‌آورد.
در چنگ زهره هست نوای غلط مرو
کاین بزم را ترانه ی ما گرم داشتست
هوش مصنوعی: در دستان زهره، صدایی دلنشین وجود دارد. نگو که این جشن و میهمانی را ترانه‌ی ما گرم و سرشار کرده است.
یک مشتریست بر در این خانه آفتاب
بازار خوبی تو خدا گرم داشتست
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که در برابر این خانه، همچون آفتابی درخشان، مشتریان زیادی وجود دارد و این نشان‌دهنده رونق و خوبی خاصی است که خداوند به این مکان بخشیده است.
تا کی دهد عنان مرادم فلک بدست
حالا به تازیانه مرا گرم داشتست
هوش مصنوعی: چه زمانی می‌خواهد آسمان به آرزوهایم اجازه بدهد؟ حالا به واسطه سختی‌ها و مشکلات، مرا تحت فشار قرار داده است.
در حیرتم که آتش صوفی برای چیست
چون صفه را سماع و صفا گرم داشتست
هوش مصنوعی: من در شگفتی‌ام که دلیل آتشِ صوفی چیست، در حالی که صفه (محلی برای تجمع) با سماع و صفا در حال گرم شدن است.
تا آمدم بوادی هجران گداختم
این منزل خراب هوا گرم داشتست
هوش مصنوعی: وقتی به این سرزمین جدایی رسیدم، در این خانه‌ی خراب و بی‌سر و سامان، احساس گرمی و داغی محیط را به وضوح حس کردم.
چون شمع تا نسوخت فغانی نیافت وصل
مجلس از آن اوست که جا گرم داشتست
هوش مصنوعی: شمع تا زمانی که نسوخته است، صدایی ندارد. ارتباط با مجلس به خاطر این است که جا گرم و دلپذیری دارد.