شمارهٔ ۱۲۹
چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست
ز هر نهال گلی بانگ بلبلی برخاست
نسیم صبح، دلاویز و مشگبیز آمد
مگر ز سلسلهٔ جعد کاکلی برخاست
کشیدم از غم زلف تو در چمن آهی
چو پیش شاخ گلی جعد سنبلی برخاست
تو آن رمیده غزالی که هر قدم زین راه
به جستجوی تو صاحبتوکّلی برخاست
غلام همّت آن عاشق سبکسیرم
که از سر دو جهان بیتأملی برخاست
به هر چمن که فغانی رسید نالهکنان
ز بلبلان چمن شور و غلغلی برخاست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست
ز هر نهال گلی بانگ بلبلی برخاست
هوش مصنوعی: چمن به شکوفایی درآمد و نسیمی سراغ هر گل رفت. از هر نهال، صدای بانگ بلبل به گوش رسید.
نسیم صبح، دلاویز و مشگبیز آمد
مگر ز سلسلهٔ جعد کاکلی برخاست
هوش مصنوعی: نسیم صبح دلانگیز و خوشبو به وزیدن درآمد، شاید از انبوه موهای مجعد و زیبایی که در هم پیچیده بود، برخاست.
کشیدم از غم زلف تو در چمن آهی
چو پیش شاخ گلی جعد سنبلی برخاست
هوش مصنوعی: از روی غم و اندوهی که به خاطر موهای تو دارم، در میان چمن آهی میکشم، مانند اینکه درختی که شاخهاش به گل نشسته، به خاطر لطافت و زیباییاش به اهتزاز در میآید.
تو آن رمیده غزالی که هر قدم زین راه
به جستجوی تو صاحبتوکّلی برخاست
هوش مصنوعی: تو مانند غزالی فراری هستی که هر قدم از این راه به دنبال تو، کسی با توکل به خداوند برمیخیزد.
غلام همّت آن عاشق سبکسیرم
که از سر دو جهان بیتأملی برخاست
هوش مصنوعی: من پیرو کسی هستم که با اراده و بیتردید از هر دو دنیای مادی و معنوی جدا شده و به عشق دل داده است.
به هر چمن که فغانی رسید نالهکنان
ز بلبلان چمن شور و غلغلی برخاست
هوش مصنوعی: هر گاه که صدای بلبلان به گوش میرسد، غم و اندوهی در دل آدمی شکل میگیرد و از آن سو، در باغ پر از گل، شور و هیاهویی به راه میافتد.

بابافغانی