گنجور

شمارهٔ ۱۱

دلگیرم از بزم طرب غمخانه‌ای باید مرا
من عاشق دیوانه‌ام ویرانه‌ای باید مرا
از دولت عشق و جنون آزادم از قید خرد
اکنون برای همدمی دیوانه‌ای باید مرا
خواهم که افروزم شبی شمع طرب در کنج غم
لیکن ز دیوان قضا پروانه‌ای باید مرا
شاید گزینم حالتی در خواب شیرین اجل
از نرگسش عاشق‌کشی افسانه‌ای باید مرا
بی‌صحبت شیرین‌لبی تلخ است بر من زندگی
از جان به تنگ آمد دلم جانانه‌ای باید مرا
بی‌آن چراغ و چشم دل شب‌ها مقیم گلخنم
شمعی ندارم کز طرب کاشانه‌ای باید مرا
همچون فغانی آمدم از کعبه در دیر مغان
پیمان شکستم ساقیا پیمانه‌ای باید مرا

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلگیرم از بزم طرب غمخانه‌ای باید مرا
من عاشق دیوانه‌ام ویرانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: من از شادمانی و جشن دلخورم، باید به یک مکان غمگین بروم. من عاشق دیوانه‌ای هستم که باید در خرابه‌ای زندگی کنم.
از دولت عشق و جنون آزادم از قید خرد
اکنون برای همدمی دیوانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: از نعمت عشق و دیوانگی رها شده‌ام و دیگر به عقل و فهم خود بستگی ندارم. حالا برای همراهی به یک فرد دیوانه نیاز دارم.
خواهم که افروزم شبی شمع طرب در کنج غم
لیکن ز دیوان قضا پروانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: می‌خواهم در دل شب چراغی از شادی روشن کنم، حتی در گوشه‌ای از اندوه، اما برای این کار به یک پروانه نیاز دارم که به خواست سرنوشت بیاید و بیفتد.
شاید گزینم حالتی در خواب شیرین اجل
از نرگسش عاشق‌کشی افسانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: شاید در خواب عمیق و خوشی به سر ببرم، اما باید به عشق نافذ و خطرناک نرگس نظر کنم.
بی‌صحبت شیرین‌لبی تلخ است بر من زندگی
از جان به تنگ آمد دلم جانانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: زندگی بدون صحبت کردن با کسی که شیرین‌زبان است برایم تلخ و ناگوار شده است. دیگر به حدی از زندگی خسته شده‌ام که دلم به‌شدت نیاز به یک دلدار و محبوب واقعی دارد.
بی‌آن چراغ و چشم دل شب‌ها مقیم گلخنم
شمعی ندارم کز طرب کاشانه‌ای باید مرا
هوش مصنوعی: در شب‌های تار، وقتی که چراغ و روشنایی وجود ندارد، من در این گودال غم و اندوه زندگی می‌کنم. دلم می‌خواهد شمعی داشته باشم که از شادی و سرور، خانه‌ای برای من بسازد.
همچون فغانی آمدم از کعبه در دیر مغان
پیمان شکستم ساقیا پیمانه‌ای باید مرا
اصلاح تایپی