شمارهٔ ۱۰۴
پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست
حال آسوده و درد جگر چاک یکیست
برگ عیش دگران روز بروز افزونست
خرمن سوخته ی ماست که با خاک یکیست
در گلستان جهانم اثر عیش نماند
همچنان به که گلش با خس و خاشاک یکیست
ما که از خویش گذشتیم چه هجران چه وصال
مردن و زیستن مردم بیباک یکیست
آنچنانم که جفای تو ندانم ز وفا
زهر پیش من دیوانه و تریاک یکیست
صدق ما با تو درستست چو آیینه و آب
عاشقانرا دل صاف و نظر پاک یکیست
راحت و رنج فغانی ز خیال من و تست
راست بین باش که نیک و بد افلاک یکیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست
حال آسوده و درد جگر چاک یکیست
هوش مصنوعی: در نزد ما، شادی روح و غم دل یکی است. حال خوب و درد دل، در واقع یکی به شمار میروند.
برگ عیش دگران روز بروز افزونست
خرمن سوخته ی ماست که با خاک یکیست
هوش مصنوعی: لذت و خوشی دیگران روز به روز بیشتر میشود، اما خرمن سوخته و خاطرات تلخ ما حالا به خاک تبدیل شده و هیچ چیز از آن باقی نمانده است.
در گلستان جهانم اثر عیش نماند
همچنان به که گلش با خس و خاشاک یکیست
هوش مصنوعی: در گلستان جهان، هیچ نشانهای از شادی و خوشی باقی نمانده است؛ همانطور که گل با علفهای هرز و خاشاک یکی شده است.
ما که از خویش گذشتیم چه هجران چه وصال
مردن و زیستن مردم بیباک یکیست
هوش مصنوعی: ما که از خودمان عبور کردیم، فرقی نمیکند که در جدایی باشیم یا در اتحاد، زندگی کردن یا مردن برای مردم شجاع یکسان است.
آنچنانم که جفای تو ندانم ز وفا
زهر پیش من دیوانه و تریاک یکیست
هوش مصنوعی: من به قدری تحت تاثیر جفای تو هستم که وفا را فراموش کردهام؛ برای من، زهر و تریاک هیچ تفاوتی ندارند و هر دو شبیه هماند.
صدق ما با تو درستست چو آیینه و آب
عاشقانرا دل صاف و نظر پاک یکیست
هوش مصنوعی: راستی و صداقت ما با تو همانند آیینه و آب است. عاشقان دارای دلهای صاف و نگاهی پاک هستند و این صفا و پاکی در آنها یکی است.
راحت و رنج فغانی ز خیال من و تست
راست بین باش که نیک و بد افلاک یکیست
هوش مصنوعی: آرامش و درد من ناشی از خیال و اندیشهام است. به آنچه در این دنیا میگذرد با دقت نگاه کن، زیرا در حقیقت خوب و بد همه مقولات در جهان یکی هستند.

بابافغانی