گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

دور از تو عمر من همه با درد و غم گذشت
عمر کسی چنین به غم و درد کم گذشت
گفتم که روز عید خورم با تو جرعه‌ای
این خود نصیب من نشد و عید هم گذشت
هر گام بهر گمشده‌ای رهبری نشاند
بر هر گل زمین که به ناز آن صنم گذشت
گفتی که رو اگر بنمایم عدم شوی
بنما که کار من ز وجود و عدم گذشت
پهلو ز روی مرتبه بر آفتاب زد
چون سایه رهروی که ز خود یک قدم گذشت
ساقی بیا کز آینهٔ دل خبر نداشت
عمری که در مشاهدهٔ جام جم گذشت
از چشم شب نخفته فغانی ستاره ریخت
کان آفتاب از نظرش صبحدم گذشت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دور از تو عمر من همه با درد و غم گذشت
عمر کسی چنین به غم و درد کم گذشت
هوش مصنوعی: زندگی من بدون تو پر از درد و اندوه بود، اما عمر دیگران با این همه غم و اندوه سپری نشده است.
گفتم که روز عید خورم با تو جرعه‌ای
این خود نصیب من نشد و عید هم گذشت
هوش مصنوعی: گفتم در روز عید با تو یک جرعه بنوشم، اما این آرزو نصیب من نشد و عید هم گذشت.
هر گام بهر گمشده‌ای رهبری نشاند
بر هر گل زمین که به ناز آن صنم گذشت
هوش مصنوعی: هر قدمی که برمی‌دارم، نشانه‌ای از آن عشق گم‌شده است که بر هر گلی در زمین می‌درخشد و باعث می‌شود محبوبم با ناز از کنار آن بگذرد.
گفتی که رو اگر بنمایم عدم شوی
بنما که کار من ز وجود و عدم گذشت
هوش مصنوعی: گفتی اگر چهره‌ام را به تو نشان دهم، نابود می‌شوی. پس نشانم بده که کار من از وجود و عدم فراتر رفته است.
پهلو ز روی مرتبه بر آفتاب زد
چون سایه رهروی که ز خود یک قدم گذشت
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی می‌پردازد که فردی با فخر و شکوه در کنار کسی بزرگ و با پرستیژ قرار می‌گیرد. او به اندازه‌ای به آن شخص نزدیک می‌شود که مانند سایه‌ای در کنارش ایستاده، اما در عین حال نشان می‌دهد که از خود گذشتن و فدا کردن هویت شخصی برای ارتباط با او ضروری است. به بیان دیگر، این تصویرگر تمایل به نزدیک شدن به شخصیت بزرگ و در عین حال حقایق تلخ مربوط به فقدان هویت فردی است.
ساقی بیا کز آینهٔ دل خبر نداشت
عمری که در مشاهدهٔ جام جم گذشت
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و ببین که دل من سال‌هاست از آینه‌اش بی‌خبر بوده و این مدت را فقط در تماشای جام جمشید سپری کرده است.
از چشم شب نخفته فغانی ستاره ریخت
کان آفتاب از نظرش صبحدم گذشت
هوش مصنوعی: از چشم خواب‌آلود شب، ناله‌ای چون ستاره‌ها می‌ریزد، زیرا آفتاب در سپیده‌دم از نظرش عبور کرد.