شمارهٔ ۹ - در منقبت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه التحیة والثناء
بعد از نبی که آینه ی حی دایمست
عالم بذات بی بدل شاه قایمست
در رؤیت احد سهر و نوم او یکیست
بیدار بخت او که بدین دیده نایمست
ذاتش که آفتاب نمودار لطف اوست
مانند آب و آینه پاک از جرایمست
از ابتداء دور زمان تا بانتهی
بر هر چه می رود ز بد و نیک عالمست
صد چون کلیم بر شجر کبریای او
از بهر یک فروغ هدایت مکالمست
از عهد انبیای سلف تا بانتهی
بر جمله ی ادله ی ادیان محاکمست
در طی ارض بهر صلاحیت عباد
مادام بر طریق اولولعزم عازمست
بر شرق و غرب تا بابد حکم حکم اوست
بر جن و انس بر نهج شرع حاکمست
در هر صفت مناسب اسمست فعل او
در حرب قاتل آمد و در صلح راحمست
عمری ز هرچه غیر خدا بود روزه داشت
فرخنده عید او که بدین صوم صایمست
بسی ابتدا به ترجمه ی خطبة البیان
با صد هزار علم و عمل بنده آثمست
بیگانه یی که با سگ او آشنا نشد
در حلقه سباع رین بهایمست
مرغ حریم حلقه ی دارالسلام او
چون طایر حریم ز بد خلق سالمست
رو سوی کربلا و نجف از دو کون کرد
آنکو بطوف کعبه ی تحقیق جازمست
ماییم و خاک مقدم خدام خاندان
مخدوم ماست هر که درین روضه خادمست
بر عود سوز مرقد و قندیل مشهدش
روز آفتاب حاجب و شب مه ملازمست
ای کرده در مقابل هفتاد فرقه بحث
تا چند بر زبانت لم و لانسلمست
قانون شرع چارده معصوم گیر و خیز
کاین منطقت ز فکر پراکنده عاصمست
علم علی ز مغلطه ی بوعلی جداست
این آفتاب روشن و آن نار مظلمست
از مرتضی حدیث رسول آنکه نقل کرد
دارم مسلمش که به اخلاص مسلمست
بر هر زبان که ذکر محبان او رود
نام عدو معاینه بردن چه لازمست
ورنه بگفتمی که به دیوان باز خواست
فردا کدام سفله سیه روی و مجرمست
هر یک شرر ز سینه ی مظلوم کربلا
تا روز حشر آبله ی جان ظالمست
هنگام حاجتست فغانی بر اردست
خود کیست آنکه اهل دعا را مزاحمست
یا رب که خضر راه شود یا دلیل خیر
ما را که سر گران ز شراب مظالمست
نور دوازده مه تابان کزان یکی
شمع سرای پرده ی موسی کاظمست
کهف امم غریب خراسان ابوالحسن
کز فرق تا قدم همه لطف و مکارمست
تا وضع دهر ماضی و مستقبلست و حال
فعل زمانه تا متعدی و لازمست
صرف ثنای آل علی باد عمر من
کاین دولت عظیم ز انعام منعمست
شمارهٔ ۸ - در منقبت امام همام علی بن موسی الرضا علیه التحیة والثناء: خطی که یک رقمش آبروی نه چمنستشمارهٔ ۱۰ - در مدح مولای متقیان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام: باغ جهان و هر چه درین قصر نه درست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بعد از نبی که آینه ی حی دایمست
عالم بذات بی بدل شاه قایمست
هوش مصنوعی: پس از پیامبر، که مظهر حقیقی حیات و جاویدان است، تنها وجود بینظیر و پادشاه حقیقی برقرار و ثابت است.
در رؤیت احد سهر و نوم او یکیست
بیدار بخت او که بدین دیده نایمست
هوش مصنوعی: کسی که در دیدن حقیقت الهی است نه تنها در خواب و بیداری تفاوتی نمیبیند، بلکه بیداری او به خاطر همین بینش عمیقش است.
ذاتش که آفتاب نمودار لطف اوست
مانند آب و آینه پاک از جرایمست
هوش مصنوعی: خصلت او مثل آفتاب است که محبتش را نشان میدهد و مانند آب و آینه از آلودگیها پاک و دور است.
از ابتداء دور زمان تا بانتهی
بر هر چه می رود ز بد و نیک عالمست
هوش مصنوعی: از آغاز زمان تا انتهای آن، هر چیزی که در دنیا وجود دارد، تحت تاثیر خوبی و بدی قرار دارد.
صد چون کلیم بر شجر کبریای او
از بهر یک فروغ هدایت مکالمست
هوش مصنوعی: چندین بار مانند کلیم (موسی) به درخت کبریای او نزدیک میشوم، اما فقط برای یک شعله از نور هدایت با او گفتگو میکنم.
از عهد انبیای سلف تا بانتهی
بر جمله ی ادله ی ادیان محاکمست
هوش مصنوعی: از زمان پیامبران پیشین تا به امروز، تمامی دلایل و شواهد دینها در حال بررسی و قضاوت هستند.
در طی ارض بهر صلاحیت عباد
مادام بر طریق اولولعزم عازمست
هوش مصنوعی: در مسیر زمین، به خاطر بهبود وضعیت بندگان، همواره راهسازان بزرگ و با اراده در حال حرکتاند.
بر شرق و غرب تا بابد حکم حکم اوست
بر جن و انس بر نهج شرع حاکمست
هوش مصنوعی: حکم و فرمان او بر تمام عالم، چه جن و چه انسان، جاری است و قوانین او بر اساس اصول شرع برقرار است.
در هر صفت مناسب اسمست فعل او
در حرب قاتل آمد و در صلح راحمست
هوش مصنوعی: او به هر صفتی که مناسب باشد، رفتار میکند؛ در جنگ، قاتل و در صلح، مهربان است.
عمری ز هرچه غیر خدا بود روزه داشت
فرخنده عید او که بدین صوم صایمست
هوش مصنوعی: او عمرش را از هر چیزی غیر از خدا دوری گزید و روزهدار بود. عید خوشبختی او زمانی است که به خاطر این روزهداری به جمع صائمین پیوسته است.
بسی ابتدا به ترجمه ی خطبة البیان
با صد هزار علم و عمل بنده آثمست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نویسنده با وجود دانش و تجربه زیاد، همچنان خود را گناهکار و ناتوان میداند. او به نوعی از خود انتقاد میکند و نشان میدهد که حتی با تمامی تلاشها و آگاهیهایی که دارد، هنوز احساس ضعف و نقص میکند.
بیگانه یی که با سگ او آشنا نشد
در حلقه سباع رین بهایمست
هوش مصنوعی: کسی که با سگی که متعلق به دیگران است، آشنا نشده، در میان جانوران درنده بیخود است.
مرغ حریم حلقه ی دارالسلام او
چون طایر حریم ز بد خلق سالمست
هوش مصنوعی: پرندهای که در حریم دارالسلام زندگی میکند، مانند پرندهای است که در جایی امن از خلق و خوی بد دور است و از آنها محافظت شده است.
رو سوی کربلا و نجف از دو کون کرد
آنکو بطوف کعبه ی تحقیق جازمست
هوش مصنوعی: او با روی به سوی کربلا و نجف، از دو عالم حرکت کرد؛ همان کسی که بر گرد کعبه حقیقت میچرخد و به یقین رسیده است.
ماییم و خاک مقدم خدام خاندان
مخدوم ماست هر که درین روضه خادمست
هوش مصنوعی: ما در اینجا به خدمتگزاری خداوند مشغولیم و خاک پای کسانی هستیم که خانوادهی بزرگوارشان خدمتگزار ما هستند. هر کسی که در این مکان به خدمتگزاری اشتغال دارد، مورد احترام و محبت قرار میگیرد.
بر عود سوز مرقد و قندیل مشهدش
روز آفتاب حاجب و شب مه ملازمست
هوش مصنوعی: در کنار آرامگاهش، عود در حال سوختن و چراغها روشن است. در روز آفتاب به مانند نگهبانی در کنار اوست و شب هنگام، ماه به مثابه همراهی وفادار در کنارش است.
ای کرده در مقابل هفتاد فرقه بحث
تا چند بر زبانت لم و لانسلمست
هوش مصنوعی: ای کسی که در برابر هفتاد فرقه، بحث و گفتگو کردهای، تا چه زمانی میخواهی با زبانت در زمینهی لم و لانسلم خود را مشغول کنی؟
قانون شرع چارده معصوم گیر و خیز
کاین منطقت ز فکر پراکنده عاصمست
هوش مصنوعی: به دنبال آموزههای دینی و اصول شرعی چهارده معصوم باش و از آنها پیروی کن، زیرا این اندیشههای پراکنده و نامنظم نمیتواند تو را هدایت کند.
علم علی ز مغلطه ی بوعلی جداست
این آفتاب روشن و آن نار مظلمست
هوش مصنوعی: دانش علی از فریب و اشتباهات بوعلی متفاوت است؛ اینکه دانش علی همچون آفتابی روشن و واضح است، در حالی که دانش بوعلی همچون آتش و شعلهای تاریک و مبهم به نظر میرسد.
از مرتضی حدیث رسول آنکه نقل کرد
دارم مسلمش که به اخلاص مسلمست
هوش مصنوعی: من از مرتضی روایت پیامبر را دارم که به درستی و با اخلاص نقل شده است.
بر هر زبان که ذکر محبان او رود
نام عدو معاینه بردن چه لازمست
هوش مصنوعی: هر زبانی که درباره عشقورزان او صحبت کند، چه نیازی به ذکر دشمنان او وجود دارد؟
ورنه بگفتمی که به دیوان باز خواست
فردا کدام سفله سیه روی و مجرمست
هوش مصنوعی: اگر قرار بر این باشد که در روز قیامت از کارهای هر کس سوال شود، میتوانم به راحتی بگویم که کدام یک از این انسانهای پست و تیرهرو مجرم هستند.
هر یک شرر ز سینه ی مظلوم کربلا
تا روز حشر آبله ی جان ظالمست
هوش مصنوعی: هر یک دلیلی که از غم و ظلم ستمدیدگان کربلا به وجود آمده، تا روز قیامت جاودانه خواهد ماند و عذاب و درد آن به گردن ظالمین خواهد بود.
هنگام حاجتست فغانی بر اردست
خود کیست آنکه اهل دعا را مزاحمست
هوش مصنوعی: در زمان نیاز و گرفتاری، فریادی بلند شده است. چه کسی است که مانع دعا و درخواست کمک از خدا شود؟
یا رب که خضر راه شود یا دلیل خیر
ما را که سر گران ز شراب مظالمست
هوش مصنوعی: ای پروردگار، یا کسی به نام خضر که راه را برای ما روشن کند، یا نشانهای از خوبیهایمان بدستمان برسد؛ چرا که حال ما تحت تاثیر ناملایمات و ظلمهاست.
نور دوازده مه تابان کزان یکی
شمع سرای پرده ی موسی کاظمست
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و روشنایی دوازده شخصیت بزرگ و مذهبی اشاره شده است که مانند شمعی در خانهای درخشان هستند. این شخصیتها به معنایی نمادهایی از علم و نور هستند که در دل تاریکیها راه را روشن میکنند. نام بردن از موسی کاظم به عنوان یکی از این شخصیتها نشاندهنده مقام و جایگاه او در میان دیگران است.
کهف امم غریب خراسان ابوالحسن
کز فرق تا قدم همه لطف و مکارمست
هوش مصنوعی: ابوالحسن، مردی از خراسان است که در دل و شخصیتش، نشانههای نیکی و فضیلت را میتوان در تمام وجودش مشاهده کرد؛ از سر تا پا، همه جا مهربانی و خوبی از او نمایان است.
تا وضع دهر ماضی و مستقبلست و حال
فعل زمانه تا متعدی و لازمست
هوش مصنوعی: وضع دنیا به گذشته و آینده مربوط است و حالت فعل در حال، به نوعی به افعالی که نیاز به مفعول دارند یا ندارند بستگی دارد.
صرف ثنای آل علی باد عمر من
کاین دولت عظیم ز انعام منعمست
هوش مصنوعی: زندگیام صرف ستایش و تمجید از خاندان علی است، زیرا این نعمت بزرگ به خاطر فضل و بخشش خداوند است.