گنجور

شمارهٔ ۶ - بر کاینات آنچه یقین فرض و واجبست

بر کاینات آنچه یقین فرض و واجبست
مهر و محبت اسدالله غالبست
انسان ندانمش که نداند بهین قوم
آنرا که هل اتی علی الانسان مناقبست
فرقست از آنکه زاده ی دین آمد از ازل
با آن نو اعتقاد که ده روزه طالبست
با آنکه آفتاب بحکمش کند عمل
صدق دروغ کج نظران صبح کاذبست
قدر علی ز صاحب معراج بازپرس
تا روشنت شود که در اعلی مراتبست
گر افضلیتست اتم افاضلست
ور اقربیتست اقر اقاربست
خواند از وفا حبیب خدایش حبیب خویش
اخلاص تا کجاست که مطلوب طالبست
دست بریده کرد درست این غریب نیست
بخشید سر بخصم خود این از غرایبست
نبود عجب گر از همه شانی کند ظهور
ذات علی که مظهر کل عجایبست
علمش خبر دهد که سعیدست یا شقی
از هر چه در میانه ی صلب و ترایبست
یک گام صوریش ز مدینه ست تا تبوک
یک سیر معنیش به ثریا ز یثربست
در بارگاه شاه نجف هر صباح و شام
پروانه افتاب و مه بدر حاجبست
امرش بر امتان نبی دین و لازمست
مهرش به بندگان خدا فرض و واجبست
نیک اختری که یافت فروغ چراغ او
نزد خدا و خلق سعید العواقبست
نسبت بطاق روضه سرای امیر نحل
این پرده های سبز چو بیت عناکبست
خدام شاه را ز تف آتش جحیم
پروانه ی نجات و برات مواجبست
اصحاب صفه را عوض جیفه ی فنا
هر بامداد عمر ابد نزل راتبست
آن خس که خار خار دل اهل بیت خواست
رگ در تنش بقصد چو نیش عقاربست
آن بد گمان که با اسدالله کینه باخت
گو دیده باز کن که به خواب ارانبست
دیگر مکن مناظره با غاصب فدک
او را همین بسست که گویند غاصبست
در حیف نخل باغ جگر گوشه ی رسول
از جویبار دیده روان دمع ساکبست
شایسته ی مصیبت و رنجست ناصبی
کو دشمن امام زحب مناصبست
زخم زبان که هست بدل نقش فی الحجر
بر قلب رو سیاه خوارج مناسبست
نور علی ز ارض نجف می رسد بعرش
باشد چراغ دل اگر از دیده غایبست
صوت نهان و معنی مقصود در حضور
جان واله مشاهده و تن مراقبست
تعداد رشحه ی قلم فیض بخش او
یبرون ز جذر و مد رقوم محاسبست
در صورت ار نهانست بمعنی بود عیان
خورشید را چه نقص که گویند غاربست
یک پرتو از فروغ رخش مهر لامعست
یک شعله از چراغ دلش نجم قاقبست
نادعلی چو ورد زبان ساخت متقی
آسوده از بلا و مصون از نوایبست
دانش و بال و زهد ریا، بی قبول او
گر شیخ خانقاه و گر پیر راهبست
عین علیست آینه ی اعتقاد مرد
روی کسی سفید که پاک از معایبست
زاندم که خواست تافت بر اهل شک آفتاب
دامن بخون دل زده در چاه معزبست
ساغر ز دست ساقی کوثر کشد مدام
آن کز زلال چشمه ی تحقیق شاربست
اشیا به آستین یدالله داده دست
چون اختیار بنده که در دست صاحبست
ای شسته از مطالب ارباب جیفه دست
دامان شاه گیر که ذیل مآربست
بر خود مساز مذهب هفتاد و دو دراز
یک رنگ آل باش که اصل مذاهبست
در مدح حیدر آنچه خدا و رسول گفت
راجع به ذات مهدی صاحب مواهبست
هم نشأه ی بنی و ولی صاحب الزمان
شاهی که فتح و نصرتش از این دو جا نبست
خلقش عظیم و طبع کریم و دلش رحیم
این موهیت تمام ز توفیق واهبست
با شرع و دین ز جنبش اولیست توأمان
با عقل کل ز غیب هویت مصاحبست
تسبیح کرده ز اختر و دفتر ز ماه و مهر
تا روز همدم شب مشکین ذوایبست
اینست بندگی که بود خاصه بهر حق
نه طاعتی که بهر وصول کواعبست
زهدش شفیع قهقهه ی صبح ضاحکست
علمش مزیل شعبده ی چرخ لاعبست
دشمن گداز و دوست نوازست روز رزم
در میمنه ست جاذب و بر قلب حاربست
آنجا که عرض لشکر نصرت شعار اوست
اجرام سبعه گرد نعال مراکبست
شاها بقادری که وضیع و شریف را
ازوی امید لطف نجات از مصایبست
کاین بنده تا بشارع هستی مجال یافت
همراه این جناب و پی این مواکبست
واثق بعفوتست فغانی که از خطا
عنوان نامه ی عملش عبد مذنبست
ظل علی و آل علی مستدام باد
اینست مطلبی که اهم مطالبست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر کاینات آنچه یقین فرض و واجبست
مهر و محبت اسدالله غالبست
هوش مصنوعی: در جهان، آنچه که مسلم و ضروری است، عشق و محبت به اسدالله غالب (امیرالمؤمنین علی) است.
انسان ندانمش که نداند بهین قوم
آنرا که هل اتی علی الانسان مناقبست
هوش مصنوعی: انسان را نمی‌شناسم که نادان باشد به فضیلت‌هایی که بر او گذشته است.
فرقست از آنکه زاده ی دین آمد از ازل
با آن نو اعتقاد که ده روزه طالبست
هوش مصنوعی: تفاوت در اینجاست که یکی از ابتدا با دین و باورهایش بزرگ شده و به آن عادت کرده و دیگری تازه به این باورها روی آورده و هنوز در حال جست‌وجو و یادگیری است.
با آنکه آفتاب بحکمش کند عمل
صدق دروغ کج نظران صبح کاذبست
هوش مصنوعی: با اینکه خورشید با فرمانش عمل صداقت را انجام می‌دهد، اما نظر کوتاه‌نظران باعث می‌شود که صبح دروغین به نظر برسد.
قدر علی ز صاحب معراج بازپرس
تا روشنت شود که در اعلی مراتبست
هوش مصنوعی: عظمت و جایگاه علی (علیه‌السلام) را از کسی که معراج را تجربه کرده، بپرس تا روشن شود که او در بالاترین درجات و مقامات قرار دارد.
گر افضلیتست اتم افاضلست
ور اقربیتست اقر اقاربست
هوش مصنوعی: اگر برتری وجود دارد، من کامل‌ترین هستم و اگر نزدیکی است، من نزدیک‌ترین هستم.
خواند از وفا حبیب خدایش حبیب خویش
اخلاص تا کجاست که مطلوب طالبست
هوش مصنوعی: دوست خدا وفاداری را به نمایش گذاشت و در مورد اخلاص سخن گفت و پرسید که این درجات از سادگی و صداقت کجا است، در حالی که خود محبوب و مورد خواست است.
دست بریده کرد درست این غریب نیست
بخشید سر بخصم خود این از غرایبست
هوش مصنوعی: این شخص با دستان بریده کارها را به درستی انجام می‌دهد و این موضوع عجیب نیست. همچنین او توانسته است سر خود را به دشمنش ببخشد و این هم از عجایب زندگی است.
نبود عجب گر از همه شانی کند ظهور
ذات علی که مظهر کل عجایبست
هوش مصنوعی: غیر از این نیست که جای تعجب نیست اگر وجود امیرالمؤمنین علی (ع) از همه ابعاد خود را نمایان کند، چون او مظهر تمام شگفتی‌ها و شگفتی‌های جهان است.
علمش خبر دهد که سعیدست یا شقی
از هر چه در میانه ی صلب و ترایبست
هوش مصنوعی: دانش او اطلاع می‌دهد که آیا فرد خوشبخت است یا بدبخت، از هر چیزی که در درونش وجود دارد.
یک گام صوریش ز مدینه ست تا تبوک
یک سیر معنیش به ثریا ز یثربست
هوش مصنوعی: یک قدم او از مدینه تا تبوک است و معنایش به سمت آسمان و ستاره‌ها از یثرب می‌رسد.
در بارگاه شاه نجف هر صباح و شام
پروانه افتاب و مه بدر حاجبست
هوش مصنوعی: در طول روز و شب، در محضر شاه نجف، پروانه‌ای وجود دارد که از نور خورشید و ماه محافظت می‌کند.
امرش بر امتان نبی دین و لازمست
مهرش به بندگان خدا فرض و واجبست
هوش مصنوعی: محبت و احترام به پیامبر دین، برای پیروان او ضروری و واجب است. این امر نشان‌دهنده اهمیت رابطه مؤمنان با پیامبر و وظیفه‌ای است که بر عهده آنها برای محبت به او قرار داده شده است.
نیک اختری که یافت فروغ چراغ او
نزد خدا و خلق سعید العواقبست
هوش مصنوعی: کسی که به خوبی و نیکی شناخته شده و نور روشنی که دارد، از دید خدا و مردم ستودنی است و سرانجام خوشی خواهد داشت.
نسبت بطاق روضه سرای امیر نحل
این پرده های سبز چو بیت عناکبست
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و دلنشینی باغی اشاره دارد که به خاطر رنگ سبز و زیبایی‌اش، شباهت زیادی به خانه‌ای دارد که در آن آرامش و نعمت وجود دارد. باغی که به لحاظ زیبایی و طراوت، می‌تواند حس خاصی را به انسان منتقل کند.
خدام شاه را ز تف آتش جحیم
پروانه ی نجات و برات مواجبست
هوش مصنوعی: خدام شاه از شدت آتش جهنم به عنوان نشانه‌ای از نجات و مدرکی برای دریافت حقوق خود، نیاز دارند.
اصحاب صفه را عوض جیفه ی فنا
هر بامداد عمر ابد نزل راتبست
هوش مصنوعی: دوستان اهل صفه با وجود آنکه هر روز با مردن و فنا رو به رو هستند، اما هر صبحگاه با خوراکی از زندگی ابدی مواجه می‌شوند.
آن خس که خار خار دل اهل بیت خواست
رگ در تنش بقصد چو نیش عقاربست
هوش مصنوعی: آن کسی که به اهل بیت آسیب می‌زند و دل آن‌ها را می‌شکند، خود در عذاب و شکنجه‌ای همچون نیش عقرب خواهد بود.
آن بد گمان که با اسدالله کینه باخت
گو دیده باز کن که به خواب ارانبست
هوش مصنوعی: آن فرد بدگمان که با خداوند بزرگ کینه دارد، باید بداند که در واقع در دام خواب و توهمات خود گرفتار شده است.
دیگر مکن مناظره با غاصب فدک
او را همین بسست که گویند غاصبست
هوش مصنوعی: دیگر با کسی که فدک را غصب کرده، بحث نکن. کافی است که او را به عنوان غاصب بشناسند.
در حیف نخل باغ جگر گوشه ی رسول
از جویبار دیده روان دمع ساکبست
هوش مصنوعی: در باغی که نخل‌ها به خاطر جگرگوشه پیامبر رنج می‌کشند، اشک‌هایی از چشمانم مانند جویباری جاری است که به نوشیدن شربت عشق می‌انجامد.
شایسته ی مصیبت و رنجست ناصبی
کو دشمن امام زحب مناصبست
هوش مصنوعی: ناصبی که با دشمنی‌اش نسبت به امام، خود را مستحق رنج و مصیبت کرده است، باید در برابر عواقب اعمالش پاسخگو باشد.
زخم زبان که هست بدل نقش فی الحجر
بر قلب رو سیاه خوارج مناسبست
هوش مصنوعی: زخم زبان مانند نقشی است که بر روی سنگ حک شده و بر دل افرادی که از نظر روحی ضعیف هستند، تأثیر منفی می‌گذارد.
نور علی ز ارض نجف می رسد بعرش
باشد چراغ دل اگر از دیده غایبست
هوش مصنوعی: نور علی از زمین نجف به آسمان می‌رسد، و اگر این نور از چشم‌ها پنهان باشد، باز هم چراغ دل خواهد بود.
صوت نهان و معنی مقصود در حضور
جان واله مشاهده و تن مراقبست
هوش مصنوعی: صدایی پنهان و مفهوم مورد نظر در لحظه‌ای که جان شیدا به آن می‌نگرد، در حالی که بدن در حالت مراقبت است، دیده می‌شود.
تعداد رشحه ی قلم فیض بخش او
یبرون ز جذر و مد رقوم محاسبست
هوش مصنوعی: تعداد نوارهایی که از قلم خیر او سرازیر می‌شود، تابعی از نوسانات و تغییرات در محاسبات است.
در صورت ار نهانست بمعنی بود عیان
خورشید را چه نقص که گویند غاربست
هوش مصنوعی: اگر چیزی در خفا باشد، به چه معناست؟ خورشید که نمی‌تواند نقصی داشته باشد؛ پس چرا بگویند غروب کرده است؟
یک پرتو از فروغ رخش مهر لامعست
یک شعله از چراغ دلش نجم قاقبست
هوش مصنوعی: نور چهره‌اش همچون پرتو خورشید درخشان است و شعله‌ای که از دلش می‌جهد مانند ستاره‌ای در آسمان می‌درخشد.
نادعلی چو ورد زبان ساخت متقی
آسوده از بلا و مصون از نوایبست
هوش مصنوعی: نادعلی را به عنوان ذکر و دعا بر زبان آورد، کسی که تقوا دارد از بلاها در امان است و از خطرات محفوظ می‌ماند.
دانش و بال و زهد ریا، بی قبول او
گر شیخ خانقاه و گر پیر راهبست
هوش مصنوعی: دانش و فضیلت و پرهیزکاری، در صورتی که از سوی خداوند پذیرفته نشوند، چه فایده‌ای دارند، حتی اگر شخص دارای مقام بالایی همچون شیخ خانقاه یا راهب باشد.
عین علیست آینه ی اعتقاد مرد
روی کسی سفید که پاک از معایبست
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که فردی که به معایب و نقص‌ها آلوده نیست، آینه‌ای از ایمان و باورهای راستین است. در واقع، او مانند علی (ع) درخشانی و پاکی را نمایان می‌سازد.
زاندم که خواست تافت بر اهل شک آفتاب
دامن بخون دل زده در چاه معزبست
هوش مصنوعی: از زمانی که خواست نورش را بر کسانی که در شک و تردید هستند بتاباند، دامنش به خون دل غم‌زده‌ای که در چاه افتاده، آغشته شده است.
ساغر ز دست ساقی کوثر کشد مدام
آن کز زلال چشمه ی تحقیق شاربست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نوشیدنی در دستان ساقی، به‌طور مداوم از نهر کوثر جاری می‌شود و آن نوشیدنی، از چشمه زلال و تحقیق‌گراب بوده که می‌تواند آگاهی و دانش را به همراه داشته باشد.
اشیا به آستین یدالله داده دست
چون اختیار بنده که در دست صاحبست
هوش مصنوعی: اجسام به دست خداوند قرار دارند همان‌طور که اختیار بنده در دست صاحبش است.
ای شسته از مطالب ارباب جیفه دست
دامان شاه گیر که ذیل مآربست
هوش مصنوعی: ای کسی که از خواسته‌های بی‌ارزش دور شده‌ای، به دامن پادشاه چنگ بزن چرا که او پاسخی برای نیازهای تو دارد.
بر خود مساز مذهب هفتاد و دو دراز
یک رنگ آل باش که اصل مذاهبست
هوش مصنوعی: خودت را درگیر اعتقادات مختلف نکن و سعی کن که با یک رنگ و روحیه واحد به زندگی ادامه بده، چون این اصل تمام مذاهب است.
در مدح حیدر آنچه خدا و رسول گفت
راجع به ذات مهدی صاحب مواهبست
هوش مصنوعی: در ستایش حیدر، هر آنچه که خدا و پیامبر درباره ذات مهدی و صفات او بیان کرده‌اند، همگی گویا برکت و نعمت‌هایی است که به او بخشیده شده است.
هم نشأه ی بنی و ولی صاحب الزمان
شاهی که فتح و نصرتش از این دو جا نبست
هوش مصنوعی: دوست هم‌نسل من و ولی زمان، پادشاهی که پیروزی و کمک‌های او از این دو منبع حاصل نشده است.
خلقش عظیم و طبع کریم و دلش رحیم
این موهیت تمام ز توفیق واهبست
هوش مصنوعی: این شخص دارای خلق و خوی بزرگی است، طبیعتی بخشنده و دلی مهربان دارد. این ویژگی‌های عالی او همگی نتیجه لطف و موفقیتی است که به او عطا شده است.
با شرع و دین ز جنبش اولیست توأمان
با عقل کل ز غیب هویت مصاحبست
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که دین و شریعت به طور هماهنگ با عقل کل وجود دارند و از عالم غیب با هویت یکدیگر همراه هستند. به عبارت دیگر، عقل و دیانت در کنار هم به درک حقیقت و درستی حرکت می‌کنند و یکدیگر را تکمیل می‌نمایند.
تسبیح کرده ز اختر و دفتر ز ماه و مهر
تا روز همدم شب مشکین ذوایبست
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به ستاره‌ها و نورهای آسمانی اشاره می‌کند و می‌گوید که از زمان قدیم و از روزگارهای گذشته، همه زیبایی‌ها و روشنی‌ها را در کنار هم دعا کرده و یاد کرده است. شب‌های دل‌انگیز و تاریک همواره با زیبایی‌هایی چون ماه و ستاره‌ها همراه بوده و این زیبایی‌ها همواره همراه و همدم او بوده‌اند.
اینست بندگی که بود خاصه بهر حق
نه طاعتی که بهر وصول کواعبست
هوش مصنوعی: این نوع حقیقی بندگی و عبادت، خاصّ خداوند است و نه طاعتی که فقط برای رسیدن به لذت‌های دنیوی و هوس‌ها انجام شود.
زهدش شفیع قهقهه ی صبح ضاحکست
علمش مزیل شعبده ی چرخ لاعبست
هوش مصنوعی: زهد و دینداری او مانند شفاعت صبح سرشار از شادی است و علم و دانش او مانند ابزاری است که می‌تواند فریبکاری و ترفندهای دنیا را از بین ببرد.
دشمن گداز و دوست نوازست روز رزم
در میمنه ست جاذب و بر قلب حاربست
هوش مصنوعی: در روز جنگ، دشمن سخت و بی‌رحم و دوست مهربان و حمایت‌گر است. در میدان نبرد، در حالی که جنگجویان در حال مبارزه‌اند، جذابیت و کشش خاصی وجود دارد که بر دل حریف تأثیر می‌گذارد.
آنجا که عرض لشکر نصرت شعار اوست
اجرام سبعه گرد نعال مراکبست
هوش مصنوعی: در آن مکان که سپاه پیروزی به دعوت او جمع شده‌اند، ستاره‌های هفت‌گانه دور پای اسبان من در حرکت هستند.
شاها بقادری که وضیع و شریف را
ازوی امید لطف نجات از مصایبست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، تو قادر به نجات کسانی هستی که در شرایط سخت و مصیبت‌ها قرار دارند، چه افراد عادی و بی‌اهمیت و چه افراد بزرگ و با مقام.
کاین بنده تا بشارع هستی مجال یافت
همراه این جناب و پی این مواکبست
هوش مصنوعی: این بنده در حالی که در مسیر وجود قرار دارد، فرصتی یافته تا با این بزرگوار همراهی کند و در پی این کاروان باشد.
واثق بعفوتست فغانی که از خطا
عنوان نامه ی عملش عبد مذنبست
هوش مصنوعی: شخصی که به عفو و بخشش خداوند امیدوار است، باید بداند که پرونده‌اش به خاطر خطاها و اشتباهاتش همچنان به عنوان یک بنده گناهکار ثبت می‌شود.
ظل علی و آل علی مستدام باد
اینست مطلبی که اهم مطالبست
هوش مصنوعی: سایه امیرالمؤمنین علی و خاندان او همیشه برقرار باشد، این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.