اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقی بود از رفقای این بیچاره کبکی یافت او را بکوهسار برد و در مرغزار خرم بگذاشت و میگفت رفتار او برفتار یارم ماند جفا بود با او جفا کردن اما این در بدایت عشق بود و مدخول و معلول بود زیرا که محبوب را شبیهی طلب میکند برای سلوت و این از نقصان است واللّه که اگر عاشق را شعور بود بر آنکه کسی بمعشوق او ماند و یا در حسن با او مساوات دارد در عشق ناتمام بود در طلب سوخته نبود خام بود ای درویش آن شوقی که وصال ازو چیزی کم کند ناقص بود وجود شوق نبود تهمت بود و تهمتی کاذبه بود و وصال هیزم آتش شوق است او رادر شعله آرد تا بدان دمار از نهاد عاشق برآرد و این آن حال است که پروانه آتش میشود اگرچه لمحۀ بود اما باری بود و این را بزبان آن قوم بیخود اتحاد خوانند اگر میسر شود مقامی در عشق ازوعالیتر نبود:
هوش مصنوعی: عاشقی بود که دوستی از او کبکی پیدا کرد و به کوهها برد و در دشت خوشبختی رها کرد. او میگفت که رفتار آن کبک شبیه رفتار محبوب من است و اینکه بیرحمی با او رواست، اما این تنها آغاز عشق بود و در حقیقت، عشق اولیه و ضعیف به شمار میرفت. زیرا محبوب همیشه به دنبال چیزی مشابه خود است تا از آن لذت ببرد و این ناشی از نقص در عشق است. اگر عاشق آگاهی داشت که ممکن است کسی شبیه معشوقش وجود داشته باشد یا در زیبایی با او برابر باشد، عشق او ناقص است و به درستی به دنبال چیزی نمیگردد. شوقی که وصال را کمتر کند، ناقص و در واقع بهانهای بیمعنا است. وصال مانند هیزم آتش شوق است که آن را شعله ور میکند و عشق میتواند عاشق را از خود بیخود کند، حتی اگر به مدت کوتاهی باشد. این حالت را در زبان آن قوم به عنوان اتحاد بیخود مینامند و اگر فرصتی در عشق به دست آید، هیچ مقام بالاتری از آن وجود ندارد.
خواهم که زسرّعشق آگاه شوم
بیخود بروم بنزد دلخواه شوم
هوش مصنوعی: میخواهم درباره راز عشق اطلاعاتی کسب کنم و بدون توجه به خودم به سمت آنچه دلخواه من است بروم.
گر او شوم ای یگانه بر خلق جهان
بیزحمت بیخودی همه شاه شوم
هوش مصنوعی: اگر من به یگانهگی تو دست یابم، بدون هیچ زحمتی بر تمامی مخلوقات عالم، مانند پادشاهی بر خود میشوم.