گنجور

فصل ۶۴

عاشق معشوق را از او اوتر بود پندار پیوندی درو پدید آید و بجائی رسد که گوید:

معشوق منم اگرچه بیخویشتنم

اَنَاالحقُ و سُبْحانی سرّ این معنی است:

چندان نازست ز عشق با جان و تنم
گویا که تو عاشقی و معشوق منم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق معشوق را از او اوتر بود پندار پیوندی درو پدید آید و بجائی رسد که گوید:
هوش مصنوعی: عاشق بیشتر از خود معشوق به او وابسته است و تصور می‌کند که رابطه‌ای میان آن دو به وجود آمده است؛ به گونه‌ای که بعد از مدتی به جایی می‌رسد که می‌گوید:
معشوق منم اگرچه بیخویشتنم
هوش مصنوعی: معشوق من هستم، هرچند که خودم را نمی‌شناسم.
اَنَاالحقُ و سُبْحانی سرّ این معنی است:
هوش مصنوعی: من حقیقت هستم و پاکی من، راز این معنی است.
چندان نازست ز عشق با جان و تنم
گویا که تو عاشقی و معشوق منم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که عشق و محبت بین ما بسیار زیاد است، به‌گونه‌ای که من احساس می‌کنم تو عاشق من هستی و من معشوق تو هستم.