اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق آتشست اَلْعِشقُ اَوَّلُهُ نارٌ وَاَوسَطُهُ نارٌ وَاخِرُهُ نارٌ: انَسَ مِنْ جانِبِ الطّورِ ناراً.. اَی نارُ قَلبِهِ قَدِاحْتَرَقَت سُبُحاتُ وَجهِهِ کانون او دل عاشق و هیزم او وجود عاشق، وَقودُهَا الناسُ. آتش افروز او دلال وناز و غنج معشوق، آنچه عاشق بر در معشوق حاضر شود و یا معشوق بعاشق، در آن برآمدن مراد عشق است نه بر آمدن مراد ایشان اگر او در نظر این دلال ناز و کرشمه بیفزاید او شعله بآسمان رساند و خود لذت او درآنست و اگر این در حضور آن نیاز و عجز و مستمندی نماید او جهانی بگیرد و خراب او درین است و این از کمال اوست که دیدۀ علم جمال این حال نبیند زیرا که در بدایت علم بدو راه نیابد او را منکر گردد و او بدان معذور است زیرا که این تعلق بذوق دارد و او را بدان راه نیست زیرا که او ضروریست نه اکتسابی و او باکتساب حاصل نشود چون بخود حاصل شد محل ضرورت بسوزد، پس این را با او هیچ مناسبتی نبود:
هوش مصنوعی: عشق مانند آتش است؛ آغاز آن آتش است، میانهاش آتش است و پایان آن نیز آتش است. عاشق از سویی مانند آتشی میسوزد و قلب او دچار سوزش و حرارت میشود. وجود عاشق همانند هیزم برای این آتش است و حیات آن وابسته به دلبستگیها و محبت انسانهاست. شعلهور شدن این آتش به وسیلهی دلداری و ناز معشوق است. هنگامی که عاشق در برابر معشوق حاضر میشود، عشق او روشن میشود و همهچیز در این عشق خلاصه میگردد. اگر معشوق احساسات و ناز خود را بیشتر نشان دهد، عشق افزایش مییابد و شعلههای دل عاشق به آسمان میرسد. ولی اگر عاشق در این رابطه با ضعف و نیاز خود جلوهگر شود، باعث ویرانی خود میگردد. این حقیقت نشان میدهد که عشق از کمال خاصی برخوردار است و برخی نمیتوانند عمق آن را درک کنند، زیرا فهم این حالت نیازمند ذوق و تجربه عمیق است که همیشه برای همه مقدور نیست. لذا این احساس و درک در اختیار همه نیست و براثر ضرورت و نیاز به وجود میآید.
چون شمع محبت تو افروخته شد
پروانۀ نفس من در آن سوخته شد
هوش مصنوعی: زمانی که عشق تو در دل من روشن شد، وجود من همانند پروانهای سوخت که به دور شمع عشق تو میچرخد.
بشکن قفسوجود وزوباک مدار
مرغی که رمیده بود آموخته شد
هوش مصنوعی: قفس وجودت را بشکن و از زوباک نترس، چرا که پرندهای که رمیده و ترسیده بود، حالا یاد گرفته که چگونه پرواز کند و آزاد باشد.